نامِ دکتر زهرا نادری برای مردم مناطق محروم و دور افتاده در جنوب شرقی ترین استان کشور نام غریبه و نا آشنایی نیست. زنان این منطقه هر سال منتظر حضور داوطلبانه اش به مناطق محروم سیستان و بلوچستان هستند تا توسط او ویزیت و درمان شوند.

همشهری آنلاین - فاطمه عسگری نیا: بانوی پزشکی که علیرغم تحصیل در آمریکا و امکان وجود شرایط زندگی آسوده و بی دغدغه در این کشور برگشتن به ایران و خدمت به بیماران نیازمند را انتخاب کرده است و هیچ وقت هم از این تصمیم پشیمان نشده است. او از سال ۲۰۱۲ عضو انجمن ناباروری آمریکاست و هر ساله هزینه حق عضویت دلاری خود در این انجمن را پرداخت می کند تا از تازه ترین نوآوریها و دانشهای روز رشته تخصصی اش عقب نماند فقط به این امید که بتواند بیماران بیشتری را در ایران با علم روز درمان کند مخصوصا زنانی را که حسرت در آغوش کشیدن فرزندی را دارند.

مطب دکتر زهرا نادری پزشک داوطلب هلال احمر و فوق تخصص زنان و زایمایی خانه امید همه زنانی است که از راه های دور و نزدیک با هزار و یک امید برای مادر شدن راهی آن می شوند. این پزشک فوق تخصص زنان هر ساله حداقل سه بار در سال همراه هلال احمریها به مناطق دورافتاده و محروم می رود. مناطقی که مردمش حسرت دیدار با یک پزشک متخصص را دارند اما این فوق تخصص داوطلبانه بدون هیچ چشم داشتی خدمت در سخت ترین شرایط آب و هوایی آن هم با حداقل امکانات در اختیار را به این بیماران با جان و دل می خرد.

بیمارانم سفیران سلامت هستند

ساعت ۵ عصر یک روز کاری مطب. بیماران زیادی از راه های دور و نزدیک دور تا دور اتاق انتظار نشسته اند. انتظار برای ویزیت در این مطب کمی بیشتر از مطب دیگر پزشکان است چرا که وقتی که دکتر زهرا نادری برای ویزیت بیمارانش اختصاص می دهد بیشتر از سایر پزشکان است از طرفی رفاقت و دوستی او با همه بیماران عامل دیگر این مسئله است به خاطر همین کسی از وضعیت موجود ناراحت نیست. وقتی برای گفتگو وارد اتاق می شویم بعد از استقبال گرم می خواهد در جریان ویزیت بیمارانش همراهش باشیم چون معتقد است این همراهی باعث می شود جواب بسیاری از سوالهایمان را بگیریم. کنار دستش دختر جوانی نشسته است با سابقه خودکشی و خانم دکتر قبل از نسخه پیچی برای مشکل بیمارش در نقش یک تراپیست وارد عمل می شود و سعی می کند اعتماد او را جلب کند همین رفتار باعث می شود دخترک بی هیچ پرده درباره مشکلش با او سخن گفته و او را در روند درمان همراهی کند بیمار که می رود با صبوری می گوید: «هر کدام از بیماران من سفیران سلامت هستند و به همه می گویم مسائل و مشکلات شما را کامل توضیح می دهم و درباره درمانشان روشنگری می کنم قطعا بیماران مشابهی در جامعه هستند که شما می توانید این مسائل را از زبان من به آنها منتقل کنید و این رسالت همه پزشکان است. متاسفانه زنان و دختران ما آگاهی کمتری درباره مسائل حوزه زنان ضرورت چکاب های سالانه و پیگیری درمان ها دارند موضوعاتی که زندگی مشترک و بهداشت فردی شان را تحت تاثیر می دهد و این انتقال تجارب می تواند به آنها کمک زیادی کند تا هم چارچوب زندگی مشترکشان را حفظ کنند هم کیفیت زندگی شان را ارتقا دهند. من معتقدم اگر با این مسائل از زبان یک فوق تخصص آشنا شوند بهتر است تا در فضای مجازی از زبان نابلدان این علم مسائلی را آموزش ببینند.»

اشک شوق بیمارانم

بیمار بعدی زنی جوان از شهرستان است که وقتی خبر آمادگی بارداری بعد از طی دوره درمان را از خانم دکتر می شنود و در صفحه مانتیور شواهد را می بیند بی اختیار شروع به اشک ریختن می کند و این اشک شوق لبخند را بر چهره خانم دکتر می نشاند: «یکی از دلائلی که من برگشتن به ایران را به ماندن در امریکا ترجیح دادم همین بیماران هستند. بیمارانی که بعد از درمان های متعدد برای باروری نا امید شده اند و حسرت در آغوش کشیدن فرزند را دارند. من از سال ۲۰۱۲ عضو انجمن ناباروری آمریکا هستم و هر ساله هزینه دلاری این حق عضویت را پرداخت می کند تا از دانش روز دنیا عقب نمانده و با مطالعه آخرین مقالات علمی و نشریات چاپ شده در این حوزه به درمان بیمارانم کمک کنم. روزی که تصمیم گرفتم از آمریکا برای همیشه به ایران بیایم با خودم گفتم من تحصیل کرده سیستم آموزشی دولتی ایران هستم و به گردن مردمم حق دارم از طرفی من عاشق ایرانم و باید به زنان ایران خدمت کنم. اشک شوقی که زنان سرزمینم بعد از سالها به وقت شنیدن خبر بارداری می ریزند زیباترین صحنه زندگی من است و من هزار بار این صحنه را در بین زنان منطقه سیستان و بلوچستان دیده ام. کسانی که در عمرشان یک متخصص ندیده اند اما من بعنوان یک فوق تخصص داوطلبانه با یک دستگاه سونوگرافی به این مناطق رفته و روزانه بیش از ۱۰۰ بیمار دیده ام. صف ویزیت پزشک زنان همواره شلوغ ترین دفتر کاری پزشکان در این مناطق بوده است.»

۱۷ سال داوطلب هلال احمرم

۱۷ سالی می شود که عضو داوطلب جمعیت هلال احمر است و ۵ دوره به عنوان داوطلب برتر از سوی این جمعیت مورد تقدیر قرار گرفته است، سال ۹۷ عنوان پزشک برتر از نظر انجمن متخصصین زنان و زایمان ایران را کسب کرده و از سال ۹۰ عضو تیم مدد محرومان سازمان نظام پزشکی است و ماموریت‌های زیادی همراه این تیم به مناطق محروم رفته است : «هر سال حداقل سه بار همراه با تیمهای پزشکی با هلال احمر به محرومترین مناطق کشور سفر می کنم هر چند با شرایطی که در مطب دارم هماهنگی انجام این سفرها با توجه به شرایط خاص بیمارانم کار آسانی نیست اما قبل از رفتن با تک تک بیمارانم صحبت می کنم و توضیح می دهم که برای کمک به زنان نیازمند درمان سفر می کنم و این کار یکی از اهداف مهم زندگی من بوده و هست. با این توضیحات خودبخود حس همدلی و همراهی بین بیمارانم شکل می گیرد و این، کار مرا آسان می کند. » نه راه دراز سفرهای سخت و محل اقامت نامطلوب در طول سفر خسته اش می کند نه کار زیاد و وزیزیت صدها بیمار در یک روز در سفرهای داوطلبانه اش: «خیلی اوقات شده مجبور شدم به خاطر شرایط اورژانسی بیمارانم در مسیر برگشت با همان چمدان دستم به بیمارستان رفته و در اتاق عمل حاضر شوم تا شاهد تولد نوزادی باشم. چون نسبت به تک تک بیمارانم خودم را مسئول می دانم.»

خدمت به محرومان نصیحت پدرم بود

روی دیوار سفید اتاق مطبش تابلوی نقاشی ظریفی خودنمایی می کند می خندد و می گوید کار خودم است و نوشته زیرش هم یادگار خط پدر. مهربانی کردن به همنوع را از پدرش به ارث برده است : «پدرم دکتر دارو ساز بود روزی که من پزشک شدم و مطب را افتتاح کردم همراه با گلدان کوچکی گل و یک تابلو به دیدنم آمد روی تابلو با دست خط خوشنویسی خودش نوشته بود پرداخت ویزیت در این مطب اجباری نیست! بعد هم گفت نگران نباش دخترم کسی که قدر طبابت تو را بداند و در توانش باشد حق ویزیتت را پرداخت می کند کسی هم که نداشته باشد این گونه شرمنده ات نمی شود. این شد تابلوی راهنمای من در زندگی. »حالا او همین درس را به تک فرزندش داده است : «پسرم دکتر فرشید بسطامی عضو هیات علمی دانشگاه و متخصص فک وصورت است . بیش از نیمی از بیمارانش را کودکان کار و کودکان مناطق محروم تشکیل می دهند که به صورت رایگان درمان می کند. او بیش از ۴۰ عنوان مقاله به زبان انگلیسی در مجلات معتبر علمی پژوهشی دنیا به چاپ رسانده و سال ۲۰۱۵ پذیرش قطعی دانشگاه پنسلوانیا را داشت اما او هم مانند من ماندن در ایران و خدمت به مردمش را انتخاب کرده است.»

بیمارانم هم با هم همدلند

دکتر نادری سبک و سیاق همدلی را به بیمارانش هم خوب یاد داده است: «داروهایی که ما برای بیماران تجویز می کنیم اغلب گران است و همه توان تامین این دارو ها را ندارند به خاطر همین من از بیماران خواسته ام کسانی که طول دوره درمانشان تمام می شود و داروی اضافه در خانه دارند آن را برای مصرف بیماران نیازمند به مطب تحویل دهند خوشبختانه این پویش ما با استقبال خوب بیماران همراه شده است ضمن این که هر جا احساس کنم بیماری نیازمند واقعی است مانند سالهای دوران جوانی که مطبی در یکی از مناطق پایین شهر تهران داشتم خودم هزینه های خرید دارو را پرداخت می کنم و احساس خوبی که بعد از انجام این کار دارم با هیچ حس و حالی عوض نمی کنم.»

پزشکان ایران قابل اعتمادترند

در باز می شود دو زن میانسال با نامه ای از دخترشان که در امریکاست وارد می شوند و بعد از شرح حال بیمارشان می گویند همه امیدمان به تشخیص و درمان شماست! دکتر نادری می گوید در آمریکا پزشکان متخصص و فوق تخصص وقت زیادی برای بیماران اختصاص نمی دهند پزشک اولویت کارش کسب درآمد و ارامش خودش است هیچ جراحی فعالیت ویزیت در مطب ندارد و هیچ پزشک مطب نشینی کار جراحی در بیمارستان را انجام نمی دهد به خاطر همین اغلب ایرانی های ساکن در این کشورها برای درمان به ایران می آیند ضمن این که باید قبول کنیم دانش و مهارت پزشکان ایرانی و وجدان کاری انها قابل قیاس با پزشکان دنیا نیست به خاطر همین برای جذب بچه های پزشک ما همه کاری می کنند کاش قدر این پزشکان را می دانستیم و با فراهم کردن شرایط کار و زندگی بهتر اجازه مهاجرت هیچ پزشکی را نمی دادیم!