به گزارش همشهری آنلاین، در حالی که هدف از برگزاری لیگ در تمام دنیا تقویت تیم ملی است و اول و آخر، همه بازیکنان و مربیان سعی میکنند در لیگ بدرخشند تا به تیم ملی برسند. تیم ملی که هدف نهایی در همه کشورهاست و چشم امید همه به موفقیت آن....
این روزها تیم ملی کشورمان تمرین، اردو یا مسابقه ندارد اما چشم بر هم بزنیم دو ماه دیگر این تیم چشم و چراغ همه ایرانیها برای صعود به جام جهانی خواهد بود و همین ستارههایی که امروز در نقل و انتقالات با رقم قرارداد مطرح هستند، آن روز باید در لباس سفید برای ایران بجنگند.
هرچه به تیم ملی مربوط میشود، همیشه و در هر شرایطی مهم است. حال تصور کنید که ماجرا به دو فوق ستاره تیم ملی برگردد و از همه مهمتر اینکه صحبت از اختلاف بین آنها باشد، یعنی خطر بیخ گوش تیم ملی قبل از رویارویی با رقبا...
در تمام سالهای اخیر زوج سردار آزمون و مهدی طارمی جور تیم ملی را کشیده و با گلهای خود موفقیتهای زیادی را رقم زدند. این دو در اروپا نیز برای درخشش در سطح اول با یکدیگر رقابت و نام و پرچم ما را بالا میبرند. رقابت آنها به تاریخ فوتبال ملی هم رسیده و هر دو چشم به رکوردها دارند.
زوج سردار و طارمی درون زمین از هماهنگی ایده آل برخوردارند اما بیرون زمین هرکدام ساز خود را می زند! البته این موضوع تازگی ندارد اما طی ماههای اخیر مسئله کاپیتانی تبدیل به یک نقطه اختلاف بزرگ بین آنها شده است. اختلافی که آنها با حرفهگری تمام سعی در پوشاندن آن داشتند اما بالاخره عیان شد و اهل فوتبال میدانند میتواند تا چه حد به ما لطمه بزند.
خلاف ظاهر، سردار و طارمی در تمام این سالها با یکدیگر رقابت داشتهاند اما حالا که به جایگاه بزرگتری و کاپیتانی در تیم ملی رسیدهاند، این رقابت میتواند به ما ضربه بزند. فوتبال ملی ما تا امروز کم از اختلاف بین ستارهها ضربه نخورده و مصیبت خواهد بود اگر جلوی این مشکلات از همین حالا گرفته نشود.
در هیاهوی فصل نقل و انتقالات مهدی طارمی به تلویزیون آمد و جملهای گفت که خیلیها به آن توجه نکردند. او در توصیف سردار گفت: «اگر آنقدر که روی اسبهایش تمرکز دارد به فوتبال اهمیت میداد، ستاره جهانی بود»
چند وقت بعد سردار آزمون هم در مقام پاسخگویی برآمد که البته این یکی هم خیلی مورد توجه قرار نگرفت. سردار گفت: «اسبهایم را از طارمی بیشتر دوست دارم!»
البته که کل ماجرا را میتوان به یک شوخی بین دو همبازی در تیم ملی نسبت داد اما آنها که از پیشینه روابط این دو خبر دارند، با علنی شدن این رقابت و اختلاف نگران آینده تیم ملی هستند.
در تمام سالهای اخیر چیزی که مربیان وقت تیم ملی و مسئولان فدراسیون از رسانهها پنهان میکردند، همین اختلاف و رقابت بین سردار و طارمی بود. در یکی از مهمترین موارد سردار با یک هواپیمای شخصی ۲۴ ساعت دیرتر از سایر بازیکنان به اردوی تیم ملی آمد و طارمی هم برای عقب نیفتادن از رقیب، یک روز بدون اطلاع مدیر وقت تیم ملی اردو را رها کرد و رفت!
آن روز شرایط ایران در مسیر رسیدن به جام جهانی بسیار حساس بود و مسئولان وقت تیم ملی ترجیح دادند برخوردی با ستارهها نکنند. اما این اختلاف ریشه داشت و قبلاً هم بارها تکرار شده بود. سردار در مشهد قبل بازی در مسیر جام جهانی اردوی تیم ملی را رها و به زادگاهش رفت و طارمی هم اردوی کیش را در آستانه جام ملتها برای یک کار تبلیغاتی رها و به تهران آمد! هر دو بدون اطلاع مدیر وقت تیم ملی!
در نسلهای قبلی اختلاف فوق ستارهها حتی بر سر انتخاب شام یا گرفتن جشن تولد برای بازیکنان مختلف، به اندازه کافی به تیم ملی ما ضربه زده است. ملی پوشان دهه ۸۰ حالا به اسم خاطره به موارد بسیاری از این دست اشاره میکنند. اتفاقاتی که امروز جنبه طنز دارد اما آن روز یک خطر جدی برای تیم ملی بود و کار دست ما داد.
نرسیدن ایران به جام جهانی ۲۰۰۲ را خیلیها به حساب کشک بادمجان در بحرین گذاشتند اما اختلافات تیم بلاژ را زمین زد و در جام جهانی ۲۰۰۶ هم یقه برانکو را گرفت. جمله معروف علی دایی را به یاد دارید؟ «در چشم من نگاه میکردند و پاس نمیدادند!»
اتفاقاتی که آبان گذشته در تاشکند افتاد و به خاطر توصیه احسان حاج صفی به سردار آزمون که گفته بود بازوبند را به جای طارمی به بیرانوند بدهد، سردار و طارمی را ناخواسته به جان هم انداخت، در ادامه، گرفتن بازوبند کاپیتانی از سردار و سپردن آن به طارمی را در پی داشت آن هم در شرایطی که آزمون هم سابقه و هم تعداد بازی ملی بیشتری نسبت به طارمی و بقیه دارد. این همان آتش زیر خاکستری است که حالا با اظهارات رسانهای دو ستاره شعله کشیده و اگر همین امروز مهار نشود، دو ماه دیگر کار دست تیم ملی ما خواهد داد...