به گزاش همشهریآنلاین، برای «ایران اینترنشنال» نمیشود از پیشوند رسانه استفاده کرد. رسانه به مجموعهای خدماترسان تلقی میشود که در مسیر آگاهیبخشی و اطلاعرسانی حداقلهایی از اخلاق و ادب را رعایت کند. شبکهای که برای رسیدن به اهدافش به انواع حربهها و حیلهها چون دروغ و تحریف و توهین و تهمت متوسل میشود، هر چه باشد اما اسمش رسانه نیست. رسانه نامیدن این شبکه تلویزیونی بیاحترامی نسبت به صنف خبرنگاران و سردبیرانی است که با سلایق و گرایشهای متنوع در تمام دنیا صادقانه تلاش میکنند.
خشم و نفرت اینترنشنال بابت حضور و مشارکت مردم کاملا قابل درک است؛ آنها دشمن امید و آرامش مردم هستند و تاب دیدن ایران امیدوار را ندارند
ایران اینترنشنال از مدتها قبل از شروع انتخابات گلوی خودش را پاره کرد تا مردم را از رفتن پای صندوقهای رای منصرف کند. مجریان این شبکه از طرفی خود را طرفدار آزادی بیان و مردمسالاری نشان میدهند و از طرف دیگر به کسی که میخواهد در یک فرایند مدرن و مردمی نقشآفرین باشد، برچسب خائن و وطنفروش میزنند.
مدیران این شبکه از هر رخدادی که منجر به نشاط و امیدواری مردم ایران شود وحشت دارند. لبخند شادی مردم ایران را کابوسی ترسناک میپندارند و شبانه روز نقشه میکشند تا وحشت و دلهره جایگزین این لبخند شود.
اینترنشنال در عملیات خرابکارانه خود در مرحله اول سعی کرد مقام ریاست جمهوری را پستی تزیینی و تشریفاتی جلوه دهد که هیچگونه اثرگذاری در کشور ندارد. مردمی که زندگی در دولتهای مختلف را تجربه کردهاند میدانند هر رئیس جمهوری برای خودش اولویتهایی در حوزه اقتصاد و فرهنگ و اجتماع داشته و ثمره و کارنامه دولتهای مختلف کاملا متفاوت از یکدیگر بوده است. میزان اندک آمار «آرای باطله» در انتخابات روز جمعه نشان داد که مشارکتکنندگان کاملا آگاهانه پای صندوق آمدند و برایشان فرق میکرد که چه کسی سکان اجرایی کشور را در دست بگیرد.
این شبکه معاند همچنین تلاش کرد این فرضیه غلط را ثابت کند که رئیس جمهور از پیش تعیین شده است و رای و نظر مردم اثری ندارد. وقتی در این چند عرصه به نتیجه نرسید سراغ تخریب نامزدها رفت و خواست چهرهای نامطلوب از آنها بسازد.
تمام تلاشهای خرابکارانه اینترنشنال به چند دلیل با شکست مواجه شد. اولا با رشد فناوریهای ارتباطاتی مخاطبان امکان راستیآزمایی همه ادعاها را دارند و درباره صحت و سقم شایعات مطرحشده تحقیق میکنند. رسانههای داخلی در این مدت تلاش خوبی داشتند و توانستند با ارائه شواهد و مدارک مستند غلط بودن شایعات این شبکه را به اثبات برسانند.
ثانیا اکثریت شهروندان به نیت پلید اینترنشنال پی برده و اعتماد آنها به محتوای کذب این شبکه سلب شده است. مخاطبان میدانند که اینترنشنال بیش و پیش از آنکه دشمن نظام و جمهوری اسلامی باشد، با ایران و ایرانی و فرهنگ و تمدن اصیل کشورمان دشمنی دارد.
تجربه ارزشمند انتخابات ۱۵ تیر نشان میدهد که دست بدخواهان ایران و ایرانی در این شبکه معاند برای مردم ایران رو شده و اکثریت دیگر برای سیاهنمایی و حرفهای پوچ آنها تره هم خرد نمیکنند!
ثالثا مخاطبان در ارتباطات میانفردی خود درباره آنچه دیده و شنیدهاند بحث میکنند و دیگر مثل گذشته تسلیم حرف رسانهها نیستند.
اینترنشنال حتی پس از آنکه با رشد ۱۰ درصدی مشارکت مردم نسبت به دور اول انتخابات مواجه شد نیز شکست را نپذیرفت و مدعی شد آمار و ارقام اعلام شده ساختگی است. این ادعا برای مردمی که صفوف رای را از نزدیک دیده و برای رای دادن ساعتها در صف ایستاده بودند، خندهدار بود.
تجربه ارزشمند انتخابات ۱۵ تیر نشان میدهد که دست بدخواهان ایران و ایرانی در این شبکه معاند برای مردم ایران رو شده و اکثریت دیگر برای سیاهنمایی و حرفهای پوچ آنها تره هم خرد نمیکنند! دروغهای تکراری آنها مصداق "آب در هاون کوبیدن" است و دیگر کارکرد سابق را ندارد. خشم و نفرتشان بابت حضور و مشارکت مردم کاملا قابل درک است؛ آنها دشمن امید و آرامش مردم هستند و تاب دیدن «ایران امیدوار» را ندارند.
دولت چهاردهم باید با حمایت از رسانههای مستقل، مرجعیت رسانهای را در داخل کشور تقویت و بازار شبکههای فارسیزبان خارجنشین را کساد و بیرونق کند. بازسازی اعتماد مردم به رسانههای داخلی رویکردی است که جلوی رشد و گسترش دروغپردازان خارجی را خواهد گرفت.