همشهری آنلاین_الناز عباسیان: عجب جاذبهای دارد این حسین(ع)؛ جاذبهای که هیچ تحریم و تهدیدی نمیتواند ذرهای از آن کم کند. این عشق با تار و پودمان تنیده شده و به قول شاعر «من عشق حسین(ع) را با شیر از مادر گرفتم». حالا این روزهای محرمی، اوج دلدادگیهای پیر و جوان به سیدالشهدا(ع) است. در چند تصویر گوشهای از ارادت کودکان و حضور پرشورشان در مراسم این ماه عزیز را مرور کردهایم.
خیلی از پسرها کار گروهی و مسئولیت پذیری را در همین هیئتها یاد گرفتند. از همان روزی که با بچههای محله چند روز مانده به ماه عزا جمع شده و با چادرهای مادرانشان گوشه پیاده روها و داخل پس کوچهها تکیه زدند و سینه زنی کردند. یکی شد رئیس هیئت و چند نفر مسئول نذری و چند نفر تدارکات و… همگی توی این هیئتها به عشق اربابشان قد کشیدند، مرد شدند.
چه سری است در این خون به ناحق ریخته شهید کربلا که نسل به نسل میجوشد و به قول بچههای امروزی هر روز به تعداد فالورهایش افزوده میشود. فالورهایی که در بمباران فکری دشمنان اسلام هر روز تهدید و تحقیر میشوند اما افتخار ابدیشان غلامی در این درگاه است. فالورهای دهه هشتادی و نودی امام حسین(ع) دمتان گرم که با تمام هجمهها و طوفان مجازی، کنار پیرغلامان، حسینی وار پای کارید.
ایستگاههای صلواتی همیشه پر از حس و حال خوب است و این حال خوب با حضور بچههایی که با عشق پذیرایی میکنند دوچندان است. این بچهها برکت عزاداری حسین(ع) اند و اگر نباشد انگار یک چیزی کم است. پسرک نوجوان به یاد تشنه لبان کربلا، با شربتی خنک، کام عزاداران را شیرین میکند و میگوید: «دوست دارم کنار پدر و عموهایم نذری پخش کنیم.»
محرم، ماه انسان سازی است و چه فرصت خوبی است برای پدران و مادران یک ارتباط معنوی و عارفانه را میان کودکان و سالار شهیدان حسین(ع) به وجود آورد. خرید پرچم و سیاه پوشی خانه و حسینیه با کمک همین بچه ها بهترین بهانه برای همراهی نسل جدید با سوگواری امام حسین(ع) است.
هوا پر از بوی اسپند و عطر گلاب است و این کتیبه های محتشم است که حسینیه را نور بخشیده! بچه ها کنار بزرگترها نشستند و خبر ندارند که این تازه شروع راه عاشقی است. ما هم آن روزهای کودکی فکر نمی کردیم این عشق چنین ریشه در جان ما بیندازد و مجنون شویم.
عکس از: آرشیو همشهری