همشهری آنلاین-هما نصرتی:آفتاب از طاق آسمان رفته و در سیاهی گمشده اما همه چیز داغ و گداخته است. مردهایی که در تاریکی به خانه برمیگردند تا کسی از احوالشان جویا نشود و احتمالا سراغ طلبش را نگیرد.
جایی در جنوب شهر، آن سوی دیوارهای صابونپزخانه، آنطرف تر از اتوبان آزادگان، در میان کارتنخوابهای خلازیر و بومهن، جایی که امید به باریکی مویی شده اما هنوز پاره نشده، در میزنیم و ظرفهای غذا برروی دست می روند.
بیشتر بخوانید:کارتن خواب شریفی که سلطان قلبها شد
تاریکی جا خوش کرده است و شب در گرمای محرم امسال کش میآید. از خانهها صدای نوحه میآید، ساکنان خرابهها بیرون میخزند و دور ماشین جمع میشوند. بچهها دنبال غذای بیشترند، کودکان بسیاری زیر این سقفهای برزنتی زندگی میکنند که این روزها چشم به نذریهایی که از راه میرسند دارند.
نان ایمان را به خانه ها بر می گرداند
صدای صلوات محله را فتح میکند و چراغهای محل یکی یکی روشن میشوند؛ نان ایمان را به خانه برمیگرداند و سفره، معنای دور هم نشستن خانواده میشود.
این نخستین شب و اینجا تنها محلهای نیست که ارفک در محرم امسال و در قالب کمپین #بذر_امید_میکاریم غذارسانی کرده. نذر ارفکیهاست که هر محرم با توزیع وعدههای غذای گرم سنت نذری دادن را در قلب مناطق کمبرخوردار پایتخت استمرار بخشد.
بیشتر بخوانید:خادم بهشت
شبی، این غذاهای نذری روانه کورههای آجرپزی قاسمآباد شدهاند تا به خانوادههای ساکن در آن حوالی برسند. تصاویر توزیع غذا از آن شب، تصاویری تکاندهنده است اما تاریکی، آبروداری میکند و نمیگذارد داخل خانههایی که درشان برای گرفتن نذری باز شده، دیده شود.
بوی آهک سوخته، کوچههای خاکی، فاضلابهای رها شده، گویی جایی که ایستادهایم آخر دنیاست.
بیماران با سوگواری به استقبالمان آمدند
یکی دیگر از شبها، مهمان آسایشگاه امینآباد بودیم. جایی که بیماران چشم به راه رسیدن ما بودند و با نوحه و سوگواری به استقبالمان آمدند.
کارتنخوابهای بومهن و جاجرود میزبان یکی دیگر از شبهای محرمی ارفک بودند، منطقهای کمبرخوردار و محروم که نیاز به حمایت ویژه دارد و خدا میداند زیر پوست این بخش از تهران بزرگ چه میگذرد.
یکی از شبهای محرم امسال را هم مهمان دو آسایشگاه روانی در شهریار شدیم؛ تصور کنید چه شادی غریبیست خوردن یک ساندویچ سوسیس بندری نذری در آن جانپناه و چه اشکهای شوقی که ندیدیم از گاز زدن به آن ساندویچها.
متبرک است نام حسین که این شبها هیچ قفلی را ناگشوده نمیگذارد. متبرک است نام حسین که جویباری از مهر را روانه کوچه پس کوچههای جنوب شهر کرده و دل نیازمندان را شاد.