تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۳

باید راهی پیدا می‌کردند. رشته قنات روستا که عمری جوشیده و به برکت آب گوارای آن روستای کهنه قنات به سرسبزترین روستای تهران تبدیل شده بود، در چنبره چاه‌های عمیق روزهای احتضار را طی می‌کرد و تا خشک شدن و خاموش شدن فاصله چندانی نداشت.

همشهری آنلاین- رابعه تیموری:اگر این اتفاق می‌افتاد نه‌تنها باغ‌های زردآلو و شاه توت و زمین‌های صیفی کاری کهنه قنات بیابان می‌شدند، تهران‌نشینان دست به جیبی هم که برای لذت بردن از آب‌وهوا و درخت و سبزه کهنه قنات راهی این‌روستای آباد حاشیه پایتخت می‌شدند، حتما به‌دنبال تفرج گاه تابستانی دیگری می‌گشتند. قدیمی‌های روستا که به شماره افتادن نفس‌های کهنه قنات را به چشم دیدند، پا پیش گذاشتند و با کمک جوانترها راه و نیمراه‌های بسیاری را طی کردند تا چشمه قنات روستا حیاتی دوباره پیدا کند و زندگی به کهنه قنات دیروز و هاجرآباد امروز بازگردد:


بیشتر بخوانید:مرگ قنات‌های غریب تهران | روایت ناجیانی که به دنبال احیای قنات‌های شهر هستند

در انتهای بزرگراه شهید یاسینی می‌دانگاهی ورودی روستای هاجرآباد رخ نشان می‌دهد. گرمای تند و تیز تابستان روی دار و درخت انبوه ابتدای روستا نشسته و با هر نسیمی که می‌وزد، هرم هوای داغ نیمروزی روی سر و صورت تک و توک عابران می‌دانگاه می‌پاشد. باران‌های پربرکت بهاری به درختان رشیدی که در دامنه کوه‌های ضلع شمالی می‌دانگاه ردیف شده‌اند جان داده‌اند و قبراق و سرحال به نظر می‌رسند. دار و درختی که در دو راسته شرقی و غربی خیابان اصلی روستا قد کشیده‌اند شاداب‌تر و پرشاخ و بارترند و وقتی نسیمی که از سمت دهانه قنات می‌وزد، لابه لای هوای دم کرده روستا می‌پیچد، هرم آن را کمتر می‌کند. کوچه پسکوچه‌های روستا پر از باغ‌های زردآلو است و روی شاخه‌هایی که از دیوارهای کاهگلی روستا سرک کشیده‌اند، شاه توت‌های سرخ و درشت خودنمایی می‌کنند. هر چقدر به سمت قنات نزدیک‌تر می‌شویم، شمار باغ‌هایی که در پناه دیوارها محصور شده‌اند بیشتر می‌شوند. اهالی در پشت این دیوارها خانه باغ‌هایی زیبا ساخته‌اند که معماری آنها به ویلاهای لاکچری شمال شهر پهلو می‌زند. معماری امروزی این خانه باغ‌ها و کوچه باغ‌های خاکی روستا تضادی خوشایند به وجود آورده‌اند و روستای کهنه قنات را که چند سالی است هاجرآباد نامیده می‌شود، به سکونتگاهی ییلاقی تبدیل کرده‌اند.


هوای دلچسب قنات

ورودی باریک و کوتاه قنات مخروطی روستا در حاشیه آن قرارگرفته است. افراد میانه قد هم بدون خماندن سرو شانه نمی‌توانند از ورودی قنات بگذرند. پله‌های قنات کوتاه و پهن هستند و فراوان. دیواره‌های سنگی قنات با لایه‌های ضخیم سیمان محکم شده‌اند و آجرهای زرد قزاقی که عمودی کنار هم ردیف شده اندطاق ضربی آن را به وجود آورده‌اند. حدود یک متر از دیواره‌های بستر باریک قنات را با سیمان پوشانده‌اند و مابقی آن آجرچینی شده است. آب بستر قنات روان است و آرام و خرامان از دهانه‌های هلالی میان راه‌ها راه می‌گیرند و به دهانه پایین قنات می‌رسند. تخت‌های سنگی باریکی که زیر دیواره‌های قنات ساخته شده‌اند گرمای تابستان را به خود راه نمی‌دهد و خنکای دلچسب و مطبوعی در راهروهای باریک قنات جریان دارد.


آبیاری به نوبت

قنات به ۲چشمه آب شور و شیرین تقسیم می‌شود و دهانه آن وسط روستا قرارگرفته است. دهانه پایین چشمه قنات چند متری پایین‌تر از سطح زمین است و چند پله پهن و کوتاه جوی آب کنار چشمه را به دهانه قنات متصل می‌کند. استخر روستا کنار چشمه پایین دست قنات آب شیرین روستا قرارگرفته است. باغدارانی که نوبت آبیاری باغشان است، فلکه خروج آب استخر را بسته‌اند تا پر آب شود و بتوانند زمین‌شان را سیراب کنند. زمین صیفی کاری اصغر نورمحمدی با دهانه قنات فاصله چندانی ندارد. او می‌گوید: «چند سال پیش که قنات خشکیده بود، باغ‌ها و زمین‌های روستا کم‌برکت و بی‌حاصل شده بودند و گردشگران و اهالی روستا هر روز کمتر و کمتر می‌شدند. »حدود ۵ دهه پیش که قنات روستا تنها منبع آبیاری باغ‌ها و زمین‌های کشاورزی اهالی به شمار می‌آمد، نورمحمدی نوجوانی ١٤-١۵‌ساله بوده است. او تعریف می‌کند: «این قنات قدیمی‌ترین قناتی است که در اطراف تهران حفر کردند و به دلیل قدمت آن به این‌روستا کهنه قنات می‌گفتند. آن زمان از چاه‌های عمیق فراوانی که الان در مسیر قنات حفر شده خبری نبود و برف و بارانی که از کوه ری به طرف کهنه قنات سرازیر می‌شد، در بستر قنات جریان پیدا می‌کرد.»


چاه‌هایی که قنات را بلعیدند

با بخیل شدن آسمان و کم‌شدن برف و باران هر یک از اهالی برای آبیاری زمین‌های کشاورزی خود چاه عمیق حفر کرده‌اند و با نصب پمپ‌های مکنده قوی در دل این چاه‌ها، کم‌کم مسیر آبرسانی قنات به زمینی مین‌گذاری شده شبیه شد که از رسیدن آب به بستر قنات جلوگیری می‌کرد. نورمحمدی می‌گوید: «با کم‌شدن آب قنات کسانی که دستشان به دهان‌شان می‌رسید، با استفاده از آب چاه زمین‌های خود را آباد نگه می‌داشتند، ولی کسانی که رزق و روزی‌شان به آبادانی قنات گره خورده بود، یکی‌یکی زار و زندگی‌شان را جمع می‌کردند و از روستا می‌رفتند.» نورمحمدی و دیگر بزرگان روستا چند سالی سعی کردند با لایروبی قنات از خشکیدن آن جلوگیری کنند، اما هر بار که ابراهیم خان مقنی برای افزایش آبدهی و لایروبی قنات به داخل آن می‌رفت، ناامیدتر از گذشته برمی گشت. بومیان روستای کهنه قنات از چند طایفه تشکیل شده‌اند و در این طایفه‌ها هنوز راه‌ورسم کدخدامنشی ریش سپیدان پابرجا است.


احیای قنات، احیای زندگی

نورمحمدی می‌گوید: «در بسیاری از روستاهای اطراف تهران به دلیل این که اهالی دست به‌دست هم نداده‌اند و هر کس به فکر منفعت شخصی خود بوده، قنات‌های قدیمی از بین رفته‌اند، ولی اهالی هاجرآباد وقتی شرایط قنات روستا را دیدند، مصلحت روستا را به منفعت شخصی خودشان ترجیح دادند وکمک کردند که چاه‌های عمیق نزدیک قنات را با رضایت مالکانشان ببندیم و عمق و تعداد چاه‌های قنات را اضافه کنیم تا دوباره قنات جان بگیرد.»
از احیای قنات که با مشارکت اهالی انجام شده چند سالی گذشته و نه‌تنها مردم هاجرآباد دوباره دور هم جمع شده‌اند، بلکه با بازگشت سبزی و طراوت به روستا بسیاری از اهالی تهران برای گذراندن تعطیلات تابستانی خود راهی این‌روستای خوش آب‌وهوا می‌شوند که در جنوب تهران و در فاصله ٧ کیلومتری پایتخت شلوغ و پردود و دم جا خوش کرده است. بروبیایی که رفت‌وآمد این گردشگران به وجود آورده، برای جوانان روستا هم درآمدی فراهم کرده و سبب شده آنها در روستای آبا و اجدادی خود پاگیر شوند.