همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: آموزش و پرورش از آن وزارتخانههایی است که دامنه دربرگیری و حضورش تا داخل خانه هر ایرانی گسترده شده است. نزدیک به ۱۵میلیون دانشآموز، پدر و مادران آنها و بیش از یک میلیون معلم و فرهنگی از این وزارتخانه یک خانواده بزرگی ساخته که همه ایرانیها در طول عمر خود حداقل ۱۲سال با آن در ارتباطاند. ۳ضلع مهم آموزش و پرورش، یعنی دانشآموز، معلم و مدرسه هرکدام دنیای پویا و وسیعی دارند که وزیران آموزش و پرورش را به چالش میکشاند. رضا مراد صحرایی یکی از سکانداران این وزارتخانه از ۹خرداد سال ۱۴۰۲تا به امروز است که درباره عملکرد او در مسائل مختلف آموزش و پرورش با او به گفتوگو نشستهایم.
عمدهترین مسائل و مشکلات وزارت آموزش و پرورش در ۳ سال گذشته در دولت شهید رئیسی چه بود. چه اقدامهایی برای این وزارتخانه انجام دادید؟
دولت سیزدهم را در حالی آغاز کردیم که بهدلیل کرونا، فضای بسیار ناامیدکنندهای بر مدارس حکمفرما بود. پرسشی که در خانوادهها و در سطح جهان مطرح میشد، این بود که مدرسهها باز میشوند؟ کی باز میشوند و چه اتفاقی خواهد افتد؟
اتفاق مهمی که باید رقم میخورد این بود که زمینهسازی برای بازگشایی مجدد مدارس فراهم شود و این اتفاق افتاد. مهر ۱۴۰۱ پس از وقفهای طولانی مدارس گشایش یافت و نشاط به جامعه و خانوادهها بازگشت. علاوه بر اینها کیفیت به آموزش برگشت و دانشآموزانی که مدت طولانی، فضای آموزشی را در فضای مجازی سپری کرده بودند، باید به فضای حقیقی بازمیگشتند. این موضوع ابعاد ظریف فرهنگی، اجتماعی و آموزشی داشت که ساعتها میتوان درباره آن صحبت کرد. اگرچه این موضوع با غائله ۲۵شهریور و اغتشاشات پس از آن روبهرو شد، مدارس باز شدند. در واقع همه توطئههایی که انجام شد تا مدارس باز نشود، شکست خورد؛ اینکه ممکن است بچهها از کرونا آسیب ببینند و با فوت دانشآموزان زیادی مواجه خواهد بود و بسیاری مسائل دیگر... هیچیک اتفاق نیفتاد و معلوم شد که دشمن از بستهبودن مدارس ما خشنود است و به همین دلیل از باز شدن آنها ناراحت و ناخشنود است و فضاسازی میکند تا این اتفاق نیفتد. مستحضر هستید که هم در مهر ۱۴۰۰ تلاش کردند این کار را انجام دهند و هم در مهر ۱۳۹۹ این تلاش را انجام دادند و آنجا هم طعم شکست را چشیدند. مسائل اجتماعی و فضای سنگین تبلیغاتی در راستای این تصمیم وجود داشت.
جناب وزیر، رتبهبندی معلمان در دولت سیزدهم به کجا رسید؟
قانون رتبهبندی حدود ۱۰سال روی میز دولتها مانده بود. رئیسجمهور شهید در ایام انتخابات گفتند که ما این قانون را اجرا میکنیم. قانون رتبهبندی همان زمان هم زمینههای اجراییاش فراهم شد و معلمان در مرحله بارگذاری مدارکشان بودند. رتبهبندی یک کار بیسابقه در کشور ماست که شبیه آن در هیچ جا دیده نشده است. این موضوع همزمان با جنگ ترکیبی مهر تا آذر۱۴۰۱ اتفاق افتاد که فینفسه رخداد بزرگی بود. رتبهبندی، از مطالبات دیرینه معلمان، اجرایی شد و چالشی که من با آن روبهرو بودم، معلمانی بودند که نسبت به رتبههایشان اعتراض داشتند. امروز این موضوع هم به تجربه رتبهبندی تبدیل شده و ۵۸۰ هزار نفر که حائز رتبهاند و به رتبهشان اعتراض داشتهاند، به خواستهشان رسیدند. فروردین ۱۴۰۲ که من مسئولیت سرپرستی وزارت آموزش و پرورش را بر عهده گرفتم، اصلیترین وظیفهام این بود که این رتبهبندی را هم به سرانجام برسانم که این کار امروز تمام شده است.
با کمبود نیروی انسانی در آموزش و پرورش که بزرگترین وزارتخانه کشور است، چه کردید؟
چالش سوم کمبود نیروی انسانی بود که آن هم چالشی دیرینه است. نخستین بار این چالش را وزیر آموزش و پرورش وقت در سال۱۳۹۷ مطرح کردند و گفتند ما با یک بازنشستگی گسترده روبهرو هستیم. بنا به نقل وزیر آموزش و پرورش وقت تا ۴سال بعد در خوشبینانهترین حالت ۵۶۰ هزار معلم کم داریم. در اردیبهشت۱۴۰۰ یعنی پیش از انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم، رئیس وقت مرکز نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که برای مهر ۱۴۰۰ حداقل با کمبود ۲۰۰ هزار معلم روبهرو خواهیم بود. این مشکل هم بسیار جدی خودنمایی میکرد و چالشی در ۱۴۰۲ داشتیم اما امروز مرتفع شده است.
طرح رتبهبندی چقدر در کیفیت کار معلمان تأثیر گذاشته است؟
درحال حاضر آموزش و پرورش محل مهاجرت کارمندان دولت است؛ درحالیکه پیش از این، چنین نبود. معلمان در نخستین فرصتی که برایشان پیش میآمد، از آموزش و پرورش میگریختند! امروز به معلم پیشنهاد مسئولیتهای مهم در شهر خودش داده میشود و او نمیپذیرد؛ چراکه اگر برود، رتبهبندیاش را از دست میدهد. اما این آغاز ماجراست. اجرای رتبهبندی طبق قانون، ۲مرحله اصلی دارد. مرحله نخست استقرار رتبهبندی که بالاخره انجام گرفت و حدود ۹۰۰ هزار معلم رتبهشان را دریافت کردند. این مرحله، مرحله استقرار است اما مرحله دوم مرحله ارتقای رتبهبندی است. به این معنا که افرادی که رتبه دریافت کردهاند در بازه زمانی ۵ساله، برای حفظ رتبهخودشان بکوشند. آنها یا رتبهشان را حفظ میکنند یا ارتقا میدهند یا ممکن است تنزل پیدا کنند. قانون رتبهبندی این موضوع را پیشبینی کرده است. لذا آییننامه ارتقا که همان اصلاح رتبهبندی است، مهیاست و تلاش ماست که پیش از پایان دولت به دبیرخانه دولت تقدیم شود تا دولت بعدی این موضوع را به تصویب برساند.
مسئله مهم بعدی در نظام آموزشی ما کنکور است؛ مسئله پیچیدهای که طی سالیان دراز حل نشده باقی مانده و تبعات شدیدی برای نوجوانان ما دارد، آیا این معضل پیچیده در دوره شما حل شده است؟
امروز که من در خدمت شما هستم، پایه دوازدهم امتحاناتش نهایی شد و توانستیم برای نخستین بار در کشور پیمایش ملی از وضعیت دانش و سواد بچههایمان در پایه دوازدهم در همه درسهایشان را پیدا کنیم. بنده آگاهانه، عالمانه و عامدانه نمرات کشور را منتشر کردم. متأسفانه ما با یک آفت سیاستزدگی مواجهیم اما برخی از این موضوع علیه دولت استفاده کردهاند. اگر بنا بود درباره نمرات دانشآموزان دولتها پاسخگو باشند، دولت مجری نیست. پایه دوازدهم، تنها یک سالش در این دولت بود. هدف ما این بود که پرده را از حقیقت کنار بکشیم و نشان دهیم که وضع نظام آموزشی کشور خوب نیست. این موضوع حاصل عملکرد و نوع نگاه ما به جایگاه رفیع آموزش و پرورش است. کوچکانگاری آموزش و پرورش که در تعبیرهای مقام معظم رهبری در دیدارهای معلمان در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ گفته شده و پیشتر هم با الفاظ و با شیوههای دیگری از سوی ایشان مورد تذکر قرار گرفته، خودش را نشان داده است.
نتیجه و خروجی کار چه بود؟
نتیجهاش این شد که برای تمام مدارس کشور کارنامه صادر کردیم تا دانشآموزان، مربیان و معلمان وضع علمی مدرسه خودشان را ببینند. آن را با شهر و استان خودشان مقایسه کنند. حتی برای یکایک معلمان هم این امکان فراهم شد که فرضاً یک معلم فیزیک در یک شهر در استان کرمان امروز میداند که دانشآموزانش در درس فیزیک چه وضعی دارند. نسبت به دانشآموزان همان شهر چه وضعی دارند و نسبت به استان و کشور چگونهاند. این موضوع هم ارتقای معلمان و هم دانشآموزان را در پی دارد و خواهد داشت. این موضوع یک پیامد مهم داشت و آن تأثیر شگفتانگیزش در راهیابی دانشآموزان مناطق محروم به دانشگاههای کشور بود؛ بهگونهای که بهطور مشهود، دانشآموزان مناطق محروم توانستند از ۳ هزار صندلی برتر کشور که پیش از آن تقریباً برایشان دستنیافتنی بود، بهرهمند شوند؛ از نفرات اول کنکور، در مناطق محروم گرفته تا قبولیهای رشتههای پزشکی که به گواه وزیر بهداشت در مجمع تشخیص مصلحت گفتند تعداد دانشآموزانی که از بوم برای رشته پزشکی قبول شدهاند، زیادشده است.
البته امسال ۳ پایه دهم، یازدهم و دوازدهم امتحان نهایی دادند. این کار دولت سیزدهم چه بازخوردی داشت؟
در کنار آن امسال(۱۴۰۳) هر سه پایه را بهطور امتحان نهایی برگزار کردیم و هر سه پایه در این آزمون شفافیت قرار گرفتند. چیزی حدود ۹۰ میلیون پاسخبرگ در این یکماه تصحیح شده، به شکلی که نهتنها در کشور ما و نه هیچ جای دیگری سابقه نداشته است. البته اذعان میکنم که این کار بزرگ چالشهایی هم داشت اما نتیجه قابل دفاع است و ۶-۵ بار تکرار آن، نویدبخش تربیت نسلی است که گام دوم را محکم برخواهد داشت. بعضیها اصرار کردند تا سال۱۴۰۶ دست نگهداریم اما دولت اعلام کرد که میتوانیم زیرساختها را با توجه به محدودیتهایی بسازیم. لیکن کار خوب را نباید به تأخیر انداخت.از تأخیر در اجرای مصوبه کنکور در ۱۰ سال گذشته، کشور آسیبهای جدی دیده است.
یکی از چالشهای دیگر آموزش و پرورش، کمبود فضای آموزشی یا فرسودهشدن آنهاست که نیاز به نوسازی و مقاومسازی دارند، در اینباره چه اقداماتی کردهاید؟
در دولت شهید رئیسی همه اذعان میکنند که ایران به کارگاه مدرسهسازی تبدیل شده است. بیش از ۷ هزار مدرسه، تکمیل، تجهیز یا ساخته شدند. نکته مهم این افتخار بزرگ که باعث شد بیش از ۴ میلیون مترمربع به فضای آموزشی کشور افزوده شود، این بود که ما در مناطقی که سرانه آموزشی کمتری داشتیم، مدرسه ساختیم. یکی از آفتهای موجود این است که همه قدرت یا بخش قابل توجیه از قدرت در تهران متمرکز شده است. افراد وقتی میخواهند عملکرد دولت را تحلیل کنند، به آنچه در تهران میبینند، توجه و اکتفا میکنند. درحالیکه تهران، ایران نیست. تهران یکی از استانهای ایران است. ما ۶۴درصد از این مدارس را در مناطق روستایی ساختیم. در شهـرستـانهـایـی کمبرخوردار مدرسه ساختیم. مشارکت خیرین در این مدت، ۳۰۰درصد رشد بهخود دید. مدارس روستایی توسعه یافت. ۱۹۲هنرستان ساختیم. چیزی حدود ۳۰۰دبیرستان در حال ساخت است. هر هنرستان به مثابه یک کارخانه برای آینده است. در این ۳سال هیچ اتفاق ناگواری در مدارس کشور رخ نداد که جای شکر دارد. بیش از ۵همت تجهیزات آزمایشگاهی و هنرستانی به مدارس ارسال شد. قریب به ۱۰۰هزار کلاس درس تا پایان۱۴۰۲ بهسازی کردیم. در طرح شهید رجبیان، همین بهسازی، امروز شروع شد. ۸۰ هزار کلاس دیگر هم تا پایان تابستان ساخته خواهد شد.
به درستی اشاره کردید تهران ایران نیست. شمار دانشآموزان در کلاسها در بسیاری از مدارس تهران گاهی به ۴۰ نفر میرسید. نوسازی و بازسازی مدارس تهران امروز چگونه پیش میرود؟ژ
چیزی حدود ۵ درصد مدارس کشور، تراکمی بالای ۳۵درصد دارند. تراکم ملی ما حدودا ۲۶نفر در هر کلاس درسی است. در برخی جاها بالای ۳۵ و برخی نقاط دیگر کمتر است. موارد بالای ۴۵ بسیار معدود است و دلیل آن اصلاً نظام برنامهریزی ما نیست. عوامل بیرونی بر این موضوع تحمیل شدهاند؛ مثلاً مهاجرت. در اطراف تهران همه مسائل ما ناشی از مهاجرت است. مهاجرت در کشور ما باید ساماندهی و سازماندهی شود؛ بهویژه اتباع. گاهی در یک شهر در تابستان ۱۰هزار دانشآموز اضافه میشود. چه میشود کرد؟ میشود به آن سرعت مدرسه ساخت؟ لذا آموزش و پرورش علامتهایی را به سایر دستگاهها صادر میکند که قوانین را متناسب با نیازها اصلاح کنیم. مهاجرت در کشور ما نباید به این اندازه راحت اتفاق بیفتد؛ بهویژه در مورد اتباع. اما برای کاهش این تراکم هم برنامهریزی کردهایم. در ۳۳هزار کلاس درسی که در بیش از ۷ هزار مدرسه ساخته شده، تمرکز بر جاهایی است که سرانه فضای آموزشیشان زیر ۵متر و ۲۸ سانتیمتر است. ما روی این آمار تمرکز کردهایم. در تهران هم همینگونه است.
راهحل جبران کمبود مدرسه در تهران
شهر تهران مشکل بحرانی ندارد اما شهرهای اطرافش بله. شهرستانهای تهران مشکل دارند و مشکلشان هم جدی است. رونق مدرسهسازی در اطراف تهران همانند استانهای محروم است. وقتی ما به جدول مدرسهسازی در کشور نگاه میکنیم، سهم شهرستانهای استان تهران همانند روستاهای محروم و به سرعت در حال پیش رفتن است. در بخشی از مناطق تهران مشکل فضای ساختوساز داریم. در آخرین سفر رئیسجمهور شهید به مناطق ۱۷ و ۱۸ بنا به دستور ایشان و مصوبه آن سفر ۱۰ مدرسه در آن منطقه باید ساخته میشد. من همان لحظه اعلام کردم که حاضریم هفته بعد کار را شروع کنیم و فقط به ما جا بدهید، چرا که همه جای تهران جا برای ساخت و بنا کردن مدرسه وجود ندارد. آنچه درباره مدارس خودمان باید شروع میکردیم، انجام دادیم. امروز مراسم خشتگذاری نخستین مدرسه از آن مدارس را آغاز کردیم و کار شروع شد. لیکن در تهران باید فکر جدیتری کرد. شهرکهایی که ساخته شده، قانون را رعایت نکردهاند. من هیچ مسامحهای نکردم و به مراجع قانونی هم ارجاع دادهام. شهرکهایی در منطقه غرب تهران ساختهایم که طبق قانون، به ازای هر ۲۰۰ واحد باید یک مجموعه میساختند. نساختیم و اکنون با جدیت دنبال میکنیم و میسازیم. سیاست عدالت در سراسر کشور و در تهران هم حاکم است. در نتیجه من در تهران در مناطقی مدرسه میسازم که تراکمی بالاتر و مدرسه کمتری دارند. حتی میتوان از آنها خرج و جایی دیگر صرف کرد.