امید داریم که آقای رنانی با تحقیق و تفحص بیشتر هم در زمینه تاریخ شیعه و نهاد روحانیت و هم در بازتعریف مسئله «خرافه» و همچنین با دقت بیشتر در آمارهای رسمی اعلامی، اظهارات اشتباه و خلاف واقع خود را اصلاح و از عموم شیعیان ایرانی به سبب برچسب «خرافه‌گرایی» و فقدان «عقلانیت ایرانی» عذرخواهی کنند.

به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه جوان در یادداشتی با عنوان «محمدباقر مجلسی یا محسن رنانی؟» نوشت:
در چند روز اخیر به بهانه قرارگرفتن آقای محسن رنانی، از روشنفکران معاصر و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در شورای راهبری دولت چهاردهم، کلیپی از صحبت‌های ایشان راجع به مذهب تشیع در عصر صفوی و ترویج سیستماتیک خرافه، در فضای مجازی وایرال شده‌است و واکنش‌های بسیاری از کاربران را در پی داشته‌است. برخی حتی عقاید این‌چنینی اعضای شورای راهبری را علت تبعیض امتیازی اقلیت‌های مذهبی در برابر شیعه در شورای راهبری دانسته‌اند.

آقای رنانی در کلیپ مذکور مدعی شده‌اند که دولت صفوی برای وصول به هدف تزریق خرافات به جامعه، نیازمند نهاد روحانیت بوده و لذا اساساً نهاد روحانیت را تأسیس کرده تا به این هدف خود برسد و کارکرد روحانیون از عصر صفوی ترویج و تزریق خرافه در جامعه بوده‌است. آقای رنانی گویی از سابقه و پیشینه نهاد روحانیت شیعه بی‌اطلاع هستند که سرآغاز آن را در عصر صفویه جست‌وجو می‌کند و آدرس غلط به مخاطب خود می‌دهد.
روحانیت شیعه اساساً از همان سال‌های آغازین غیبت صغری فعالیت خود را آغاز کرده‌است.

ائمه شیعه علیهم‌السلام از زمان امامت امام نهم با پایه‌ریزی نهاد وکالت در شهرها و بلاد مختلف، عموم جامعه شیعه را آماده برای پذیرش نهاد روحانیت و مراجعه به فقهای مورد وثوق برای رفع حوایج شرعیه نمودند و این مراجعات با آغاز غیبت امام عصر به شکل یک سازمان منسجم ادامه یافت. پس از غیبت حضرت ولی‌عصر و به توصیه‌های مکرر ایشان، بیوت علما و فقهای شیعه و بالاخص «نایبان خاص» امام غایب، از آغازین روزهای غیبت صغری محل رجوع شیعیان و پرسش‌های شرعی و تسلیم وجوهات و امور حسبه شیعه بوده‌است و حتی نگارش مهم‌ترین کتب شیعه - کتب اربعه- برای ارائه به عموم شیعیان در همان آغازین سال‌های عصر غیبت انجام پذیرفته‌است.

فعالیت‌های گسترده روحانیون متقدم قرن سوم و چهارم، نظیر شیخ کلینی و شیخ صدوق، خود شاهدی بر پیشینه تاریخی سازمان روحانیت شیعی است. آقای رنانی، اما ناباورانه، تأسیس نهاد روحانیت را از زمان حکومت صفویه معرفی می‌کنند. آقای رنانی در ادامه فقهای عصر صفوی را متهم به خلق و «تزریق منظم خرافه» در جامعه و «تخریب پایه‌های عقلانیت ایرانی» می‌کنند.

برخلاف ادعای عوامانه آقای رنانی، اعاظم فقهای عصر صفوی و در رأس آن‌ها علامه محمدتقی مجلسی که صاحب کرسی شیخ‌الاسلامی حکومت صفوی بود، تیغ تیز خود را برای مبارزه با خرافات و بدعت‌ها و ترویج عقلانیت دینی از نیام کشیده‌بودند. علامه مجلسی با تألیف کتاب گرانسنگ بحارالانوار در حفظ و صیانت از معارف شیعی و ترویج مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام نقش بی‌نظیری ایفا نموده و از جایگاه حکومتی خود برای مبارزه صریح و بی‌ملاحظه با مروجان خرافه و بدعت علی‌الخصوص فرقه‌های انحرافی نظیر بعضی صوفیه که به ترویج رهبانیت و برخی مناسک خرافی مشغول بودند، استفاده تمام و کمال نمود.

محمدتقی مجلسی در کتاب «الاعتقادات» خود این چنین گفته‌است که «جماعتی از مردم عصر ما به نام صوفیه، بدعت‏هایی را آورده و آن را مسلک خود قرار داده و گوشه گیری و رهبانیت را شعار خود ساخته‌اند تا به نظر خود بدان وسیله خدا را عبادت کنند. پس ای برادران من! دین و ایمان خود را از فریب‏های این شیاطین و دغل‏‌بازی‏های آن‌ها حفظ کنید و از خدعه و نیرنگ ساختگی آن‌ها پرهیز کنید».

علامه مجلسی با تألیفات گسترده و متقن علمی و تربیت شاگردان و اعزام آن‌ها به مناطق مختلف قلمرو اسلامی شدیداً به مبارزه با فرقه‌های انحرافی و خرافه‌گرایی پرداخت و مذهب حقه تشیع را احیا نمود.

آقای رنانی همچنین در ادامه اظهارات عجیب و سراسر اشتباه خود، کتاب مهم و معتبر مفاتیح‌الجنان را نمودی از خرافات شیعی معرفی نموده و مدعی می‌شوند که در ایران مفاتیح‌الجنان بیش از قرآن چاپ می‌شود.

اولاً فارغ از اینکه شیخ‌عباس قمی نگارنده کتاب مفاتیح‌الجنان، خود حدیث‌شناسی متبحر و عالمی مسلط بوده که سعی در گزینش ادعیه معتبر نموده‌است، باید توجه داشت که سند ضعیف یا نامعتبر بودن یک دعای منقول به معنی «خرافه» بودن آن نیست و صرفاً انتساب آن به شخص گوینده را مخدوش می‌سازد؛ لازم است که ایشان یک بازنگری اساسی در تعریف مقوله خرافه داشته‌باشند.

ثانیاً طبق آمار سازمان تبلیغات اسلامی از آغاز پیروزی انقلاب تا به امروز ۲۸ میلیون نسخه از کتاب مفاتیح‌الجنان در ایران به چاپ رسیده‌است، حال آنکه در همین مدت بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه از قرآن کریم در ایران چاپ و منتشر شده‌است!
امید داریم که آقای رنانی با تحقیق و تفحص بیشتر هم در زمینه تاریخ شیعه و نهاد روحانیت و هم در بازتعریف مسئله «خرافه» و همچنین با دقت بیشتر در آمارهای رسمی اعلامی، اظهارات اشتباه و خلاف واقع خود را اصلاح و از عموم شیعیان ایرانی به سبب برچسب «خرافه‌گرایی» و فقدان «عقلانیت ایرانی» عذرخواهی کنند.

منبع: جوان