به گزارش همشهری آنلاین، توتیت جنجالی از شرایط سخت زندگی یک جانباز در محله خاکسفید بهانهای شد تا سراغ آقاسید برویم. خودش اصرار دارد عکس واضحی از او در روزنامه منتشر نشود. ما هم به خواستهاش احترام می گذاریم. پای درد و دلش می نشینیم و از دل حرفها و میان کاغذ و رایهای کمیسیون که مقابلمان گذاشته پی به مشکلاتش میبریم. اصل ماجرا این است که به درصد جانبازی اش در بنیادشهید اعتراض داشته و میخواهد در دیدار با رئیس قوه قضائیه، به حقی که به گفته خودش از او تضییع شده برسد. در ادامه آنچه در این دیدار با آقای سید جلیل موسوی تخریپ چی روزهای جنگ داشتیم را شرح داده و از بنیاد شهید و امور ایثارگران پیگیر خواسته او شدیم.
روزهای سخت جراحت
سراغ آقا سید که میرویم اولش روی خوش نشان نمیدهد. حق دارد. دلش شکسته و رنجور در گوشه از یک آلونک روی پشت بام خانهای در محله خاکسفید پناه گرفتهاست. تمام دلخوشیاش عکسهای روزهای جوانی در کنار همرزمانش و مرور خاطرات آن روزها شده. در بزنگاه این سرزمین، جوان ۱۶ساله بود که عزم جبهه کرد و تا پای جان برای دفاع از خاک میهن ایستاد. به خاطر مهارت و زبلی، خیلی زود در گردان تخریب چیها فعال شد ولی هفتم مهرماه سال۶۲ در جنوب خرمشهر درحین پاکسازی مین بر اثر انفجار، از ناحیه کمر، دست و گوشها مجروح شد. موج انفجار اثرات سویی بر اعصاب و روانش گذاشت و جانبازی ۱۰ درصد برایش ثبت شد اما جراحتها شبانه روز آزارش میداد حتی بعد ازدواج و تولد فرزندانش این دردها شدت گرفت. مشکلات اقتصادی از یک طرف و افزایش مشکلات اعصاب و روان متاثر از موج انفجار، او را درمانده و از فعالیتهای عادی دور کرد و سال به سال وضعیتش سختتر شد. خودش میگوید: «دست خودم نیست وقتی عصبی میشوم متوجه رفتاری که میکنمT نیستم.» هنوز جملاتش تمام نشده متوجه فلش دوربین عکاس میشود و میگوید: «اصلا نیازی به عکس گرفتن نیست و نمیخواهم با نشان دادن این شرایط زندگیام آبروی جانبازان وطنم را ببرم. ما با خدا معامله کردیم و ادعایی هم نداریم فقط بخاطر اهل و عیال در شرایط اقتصادی پیگیر حق و حقوقم هستم.»
درد و زخمهایی که گفتنی نیست
پسر آقاسید ادامه صحبتهای پدرش را میگیرد: «سالها خودمان هزینه درمانش را تامین کردیم تا اینکه بخاطر هزینههای درمان برای افزایش درصد جانبازی پدر اقدام کردیم. ده سال طول کشید و در نهایت او را جانباز ۱۵درصد معرفی کردند. ما به این رای اعتراض کردیم و بنیادشهید پرونده را به هیئت کارشناسان رسمی دادگستری مرکز قوه قضاییه ارجاع داد. هیئت کارشناسی دادگستری بدون محاسبه مشکل کمر، رای به ۵۰درصد نقض عضو داد. اما بنیاد شهید قبول نکرد و یکبار هم تامین دلیل پزشکی شد و رای به ۶۶درصد نقض عضو و از کارافتادگی دادند. حتی پزشکی قانونی هم رای ۶۳ تا ۷۵ درصد داده و از کارافتادگی کلی تشخیص داد و در نهایت این پرونده در دیوان عدالت اداری مطرح شد. متاسفانه دیوان حکم به رد دعوا داد. نمایند مجلس شورای اسلامی آقای روحالله یزدی خواه هم پیگیر این پرونده هستند اما پدر میخواهد دیداری با رئیس قوه قضائیه داشته باشد تا ایشان اختلاف بین کمیسیون پزشکیها را بررسی کرده و پدرم به حق و حقوق خودش برسد.»
آقاسید حرفهای پسرش را تکمیل میکند: «پزشکی قانونی و کارشناسان رسمی دادگستری نقض عضو و از کار افتادگی(جانبازی) مرا ۶۶درصد به علت عوارض جراحت برای من تعیین کرده اما بنیادشهید این رای را قبول ندارد. حدود ۵سال است که بیمه درمانی به من تعلق گرفته و ۳سال است به عنوان کمک معیشتی مبلغ کمی دریافت میکنم که این کفاف مشکلات مرا نمیدهند.»
جوابیه بنیاد شهید و امور ایثارگران
جانباز سید جلیل موسوی با ۱۵ درصد میزان جانبازی (طبق کمیسیون مربوطه مصوب ۵/۴/ ۱۳۹۸) در این بنیاد پرونده دارد. با توجه به اعتراض ایشان به این رای و مستنداتشان میتوانند درخواست تشکیل کمیسیون و بازنگری بدهند. این کمیسیون هر ۳ سال یکبار برگزار میشود. ناگفته نماند چون درصد جانبازی ایشان زیر ۲۵ درصد بوده و از هیچ ارگان دیگری حقوق دریافت نمیکند مبلغ ۵ میلیون در ماه به عنوان کمک هزینه معیشتی به حساب ایشان واریز میشود. هم چنین نامبرده تحت پوشش بیمه تکمیلی بنیاد شهید به صورت صد در صدی هستند. در پرونده ایشان دریافت تسهیلات وام مسکن در سال ۱۳۸۵ هم درج شده است.
علی رضا اکبری، روابط عمومی بنیادی شهید تهران بزرگ