یک مجری برنامه‌های تلویزیونی با اشاره به انتظاراتی که از مجریان این سال‌های تلویزیون وجود دارد، بیان کرد کمتر به آن‌ها اعتماد می‌شود و انتظار این است که همان سال اول شبیه احسان علیخانی شوند.

به گزارش همشهری آنلاین، ‌ مصطفی امامی مجری برنامه‌های اجتماعی است و تا امروز اجرای تحویل سال، برنامه صبحگاهی و شب یلدای شبکه پنج سیما از جمله برنامه‌هایی بوده که اجرای آنها را برعهده داشته است.

علاوه بر این برنامه‌ها او اجرای برنامه‌های مناسبتی در ایام رمضان و محرم را هم به عهده داشته است. بهانه این گفت‌وگو اما برنامه «نسیم حرم» است که ابتدای محرم امسال با اجرای آن در شبکه نسیم حضور داشت. برنامه‌ای که شاید در نگاه اول معارفی به نظر برسد اما در نظر مصطفی امامی نه خودش مجری معارفی است نه این برنامه و برنامه‌هایی از این جنس که اجرا کرده است، معارفی بوده اند بلکه در این برنامه‌ها هم از زاویه نگاه اجتماعی سراغ مهمان می‌رود.

اجرای «نسیم حرم» چقدر برای شما متفاوت یا چالش برانگیز بود؟

من مجری معارفی نیستم و هیچ یک از شاخصه‌های مجری معارفی را ندارم و فضایی هم که در اجرا علاقه‌مندم برنامه معارفی به شکل تخصصی آن نیست. این برنامه هم از این حیث چالش برانگیز بود که بتوانم با مهمانان برنامه گفت‌وگوهایی بگیرم که خیلی معارفی قضاوت نشود.

چقدر این امکان فراهم بود که ایده آل خود را محقق کنید؟

حالا که برنامه تمام شده است شما به عنوان خبرنگار یا مخاطب باید قضاوت کنید اما من تلاش کردم گفت‌وگوهایم به برداشت‌های اجتماعی از ماجرای عاشورا و یا قیام سیدالشهدا (ع) بپردازد یعنی مثلاً اگر با یک مداح گفت‌وگو می‌کنم وجه اجتماعی این وقایع را در نظر بگیرم یا دیدگاهی اجتماعی از زندگی شهیدی که مادرش مهمان شده است، مطرح کنم. حتی قدمی عقب تر از ماجرای شهادت فرزندش بروم و به رابطه مادر و فرزندی بپردازم. این دست فرمان من بوده است و اینکه چقدر محقق شده است مخاطب باید بگوید.

بخشی از همین فضای گفت‌وگوها در دیگر برنامه‌ها به صورت حسی و اجتماعی هم مطرح شده است به ویژه به نسبت اتفاقاتی که در یکی دو سال اخیر در جامعه رخ داده است. وجه تمایز این برنامه چه بود؟

ما نمی‌خواهیم چرخ را از اول اختراع کنیم. برنامه ترکیبی گفت‌وگومحور، اصولی دارد و استانداردها و معیارهایش مشخص است، تفاوت در نوع اجرا و لحن و گفت‌وگو ایجاد می‌شود. من سعی کردم خودمانی و صمیمی با مهمان‌ها حرف بزنم و فضا را به این سمت نبردم که چون محرم است صرفاً به یک روضه خوانی اکتفا شود. در چنین برنامه‌هایی در ایام محرم معمولاً از گفت‌وگوهای چالشی و تحلیلی حذر می‌شود و بیشتر به همان حال معنوی می‌پردازند. من اما تلاش کردم در کنار حال معنوی ای که با برکت حضور مادران شهدا و رفقای مداحم رخ می‌داد سوالی که خودم به عنوان یک جوان داشتم از مهمانان بپرسم و امیدوارم موفق بوده باشم. بخش‌هایی که در فضای مجازی هم می‌چرخید گواه همین موضوع بود.

بخش‌های مختلفی از این برنامه مورد توجه مخاطبان قرار گرفت که نشان می‌داد سلیقه‌های مختلف با برنامه ارتباط گرفته اند مثلاً حضور کودک بیمار به همراه آقای محمدحسین پویانفر از جمله این قسمت‌ها بود. در همان برنامه تلفنی با مادر آقای پویانفر گفت‌وگو کردیم به جای اینکه پیام مستقیم بدهیم و درباره احترام به پدر و مادر بگوییم در یک لایه‌های پنهانی این مفهوم را به مخاطب القا کردیم یا حضور دختر آقای هلالی در برنامه از همین جنس بود.

ماجرای محمدرضا نوری که در عراق اسیر شد و بیش از یک سال است که آزاد نشده است در برنامه ما مطرح شد. بعد از آن هم سخنگوی وزارت امور خارجه در این باره صحبت کرد یا واحد مرکزی خبر همان بخش‌ها از برنامه را در گزارشی پخش کرد.

یعنی بخش‌هایی از برنامه در فضاهای مختلف بازخورد داشته است.

بالاخره هر رسانه‌ای بخشی از برنامه را بر می‌دارد و اینها برای برنامه‌ای که ساعت یک شب پخش می‌شود اتفاق خوبی است.

دست و دل مجری ممکن است در اجرای برنامه مناسبتی مثل محرم بلرزد؟

من به عنوان مجری آنچه را اعتقاد داشتم، گفتم و دست و دلم هم نلرزید. ما تلاش کردیم برای نسل زد که خیلی‌ها معتقدند نمی‌توان با آنها حرف زد امام حسین (ع) را به گونه‌ای معرفی کنیم که به گفتمان آنها نزدیک باشد.

چقدر مجری چنین برنامه‌ای باید در همین فضا زیست کرده باشد یا سبک زندگی اش مذهبی باشد؟

من بازی نمی‌کنم. ادا درنمی آورم. امام حسین (ع) و ماجرای هیات و دسته در فرهنگ ما وجود دارد و از کودکی با آن بزرگ شده ایم. فضایی نیست که در یک برنامه بخواهم به آن نزدیک شوم. من همان مجری سال تحویل هستم فقط لحنم متفاوت است، نه کتابی حرف می زنم و نه از الفاظ ادبی و روایت استفاده می‌کنم، نه شعر عجیبی یا آیه و روایت می‌خوانم.

شاید مخاطب اجرای این برنامه‌ها را از نجم الدین شریعتی بیشتر انتظار دارد و حس می‌کند بیشتر به این فضا نزدیک است.

شاید به همین جهت است که در طول سال برنامه‌ای با این سبک و سیاق اجرا نمی‌کنم چون هر مجری ای ویژگی‌هایی دارد و ژانر خاص خود را دنبال می‌کند. حتماً نجم الدین شریعتی از این حیث برای اجرای برنامه معارفی ارجحیت دارد اما فراموش نکنیم «نسیم حرم» یک برنامه اجتماعی است نه معارفی. با این حال شاید این رزق من بوده که این برنامه را اجرا کنم تا دیگران بدانند حتی فردی مثل من هم در این دستگاه جا می‌گیرد.

شما برنامه‌های مختلفی داشته اید در کدام یک از این قالب‌ها میدان بازی وسیع‌تری داشته اید یا برایتان اولویت دارد؟

بنده مجری اجتماعی هستم و طبعاً این جنس برنامه‌ها برایم جذابیت بیشتری دارد. مثلاً تجربه دو و نیم ساله ام در برنامه صبحگاهی شبکه تهران برایم بسیار دلپذیر بود و راستش را بخواهید با همه سختی‌هایی که داشت بدم نمی‌آید که خودم را در یک برنامه صبحگاهی به چالش بکشم. برنامه صبحگاهی فضای پویایی دارد، باید دائم به روز باشید و از مسائل سبک زندگی تا ورزش و هنر و سیاست در آن هست و به عنوان مجری می‌توانید درباره مسایل مختلف اظهار نظر کنید و قبل از آن باید بدانید، باید مدام بخوانید و ببینید و این شما را از رخوت درمی آورد. علاقه من مصاحبه است و در آن برنامه این امکان را داشتم. نشاط هم بالاست و باید به مردم انرژی دهید و نمی‌توانید خودتان بدون انرژی باشید.

«نسیم حرم» در ماه صفر برمی گردد؟

هنوز مشخص نیست و بستگی به نظر شبکه و تلویزیون و تفاهم دوستان با تهیه کننده و کارگردان کار آقای خوش بیان دارد. این برنامه برای همه کسانی که در تولید آن نقش داشتند واقعاً شکل و شمایل کسب درآمد نداشت و همه با عشق کار کردند. چه این برنامه در ماه صفر ادامه داشته باشد و چه نداشته باشد «نسیم حرم» برای همه ما تجربه شیرین و دوست داشتنی ای بود.

یک مسابقه هم در شبکه دو اجرا کردید اما چرا دیگر ادامه پیدا نکرد؟

من فقط چند قسمت مسابقه اجرا کردم که به نظرم تجربه موفقی نبود و ادامه هم ندادیم. من به درد آن قالب نمی‌خوردم.

خود مسابقه هم با اجرای یک مجری دیگر و یک بازیگر نگرفت و توفیقی نداشت.

عوامل برنامه همه تلاششان را کردند. سابقه تهیه کننده و کارگردان این برنامه را که نگاه می‌کنید متوجه می‌شوید که افراد کاربلدی هستند که همیشه درخشیده اند. درباره گزاره‌ای که فرمودید نظری ندارم و فقط می‌توانم بگویم این تجربه برای من موفقیت آمیز نبود.

از علاقه به مصاحبه گفتید چرا گفت‌وگوهای شما در رادیو بیشتر چرخیده است تا در تلویزیون؟

خیلی با این حرف موافق نیستم. اما اگر صحت را بر ادعای شما بگذاریم اگر همان فضایی که در رادیو داشتم در تلویزیون هم فراهم بود همین اتفاق رخ می‌داد. الان چند سال است که به مجری‌های جوان دیر اعتماد می‌شود. در دوره آقایان فرزاد حسنی، رضا رشیدپور و احسان علیخانی به آنها اعتماد شد مثلاً «کوله پشتی» یک سوپر موقعیت برای فرزاد حسنی بود و توانست خودش را نشان دهد یا به احسان علیخانی در «ماه عسل» اعتماد شد. اجراهای اول او را ببینید و بعد با اجراهای آخر این برنامه مقایسه کنید.

مجریانی هم هستند یکی دو دهه است اجرا می‌کنند ولی نتوانسته اند برند شوند.

بله حتماً ظرفیت و پتانسیل خود افراد هم مهم است. در «ماه عسل» افراد دیگری هم اجرا کردند ولی احسان علیخانی بود که موفق شد اما حرفم این است که اگر پنج سال به او اعتماد شد به دیگران هم این اعتماد و سرمایه گذاری صورت بگیرد تا به مجری سوپراستار تبدیل شوند. این صبوری برای نسل حال حاضر مجریان وجود ندارد. من از روز اولی که می‌روم سر برنامه انتظار این است که همان سال اول به علیخانی تبدیل شوم.

این اعتماد چه ویژگی‌هایی دارد؟ نوعی آزمون و خطاست؟

مثلاً برای من هنوز آن فرصتی که دوست دارم به من داده شود، وجود نداشته است یعنی اجرای برنامه‌ای که هویت مستقلی داشته باشد. برنامه‌ای مثل «عصر جدید» یا «کوله پشتی» یا «ماه عسل» که مخاطب برنامه را با مجری اش بشناسد. الان آسیب ما همین انتظار بالا و صبر کم است. اگر به ما هم به عنوان یک سرمایه گذاری نگاه می‌شد که وقتی صبر باشد رشد صورت می‌گیرد حتماً الان هم ستاره‌های جدیدی در حوزه اجرا داشتیم. ما مجریان زیادی داریم که در حد وسط مانده اند و نتوانسته اند ستاره شوند، البته این سیاستی است که مختص الان نیست و متاسفانه سال هاست وجود دارد.

چقدر ممکن است تهیه کننده یا مدیر شبکه و مدیر گروه از وایرال شدن یک ویدئو و بازتاب فراوان واکنش‌ها نگران شوند؟

به نظرم این فضای انتقادی نسبت به یک اشتباه در گذشته هم بوده است. آن زمان هم مجلات و رسانه‌های مکتوب نقدهای تند و تیز داشته اند. فکر می‌کنم مساله مهم‌تر این است که برنامه ساز یا هر شخص تصمیم گیرنده دیگر الان به بازده طولانی‌تر توجه نمی‌کند. برای همین بازه زمانی که در اختیارش است برنامه ریزی می‌کند و به همین دلیل سراغ چهره‌ها و سلبریتی ها و بازیگران می‌روند و برای او صرف چهره بودن کافی است و اینکه توانایی اجرا دارد یا خیر مهم نیست. از سلبریتی ها به عنوان مسکن استفاده می‌شود و بیگ پروداکشن ها هم عموماً به سلبریتی ها می‌رسد.

چقدر برنامه‌هایی بوده است که مدیر پشت شما ایستاده باشد؟

زمان کرونا خاطرم هست پلاتویی گفتم که باعث ناراحتی وزیر بهداشت شد. خیلی هم به من و برنامه فشار وارد شد اما از آقای اشناب مدیر وقت شبکه ممنونم که خیلی از من حمایت کردند. من در این نوع حواشی خوش شانس نبوده ام و اتفاقات غیرمترقبه زیادی برایم رخ داده است.

بدشانسی است یا شما هم حاشیه را دوست داشته اید؟

بدشانسی بوده که اتفاقی رخ داده و از دست من خارج بوده است. فقط یک بار سوتی خودم بود و آن هم جمله‌ای بود که درباره آقای یحیی گل محمدی گفتم و بعد هم بابت سوء برداشتی که صورت گرفت عذرخواهی کردم.

آن برنامه به اندازه کافی وایرالی داشت و اصلاً چنین تصمیمی نداشتیم. اتفاقی بود که خیلی هم برای من تلخ تمام شد. روزهای تلخی ایجاد شد، هجمه‌های فراوانی وارد شد، به دلیل حرص خوردن ۳۰ کیلو اضافه وزن پیدا کرده بودم. پرخوری عصبی داشتم. فشار هواداران خیلی شدید بود. با این حال آن زمان هم تلویزیون حمایتم کرد.

قرار نیست فعلاً در رادیو برنامه داشته باشید؟

رادیو اتفاقاً فضای اجرای متفاوتی به من می‌دهد، مخاطب رادیو وفادارتر است و از این باب رادیو را دوست دارم. به نظرم رادیو در اجرا مثل تئاتر برای بازیگر است و مجری می‌تواند خودش را در این مدیوم بازسازی کند. با این حال من از رادیو پیشنهاد دندان گیری نداشته ام.

چه نوع پیشنهادی دندان گیر است؟

برنامه‌ای که فرصت ارزشمندی ایجاد کند. به طور مثال وقتی «استودیو هشت» را اجرا می‌کردیم شاید برنامه برندی برای همه مردم ایران نبود اما برنامه باقدمت و برند خود شبکه بود. آقای سوهانی مدیر شبکه هم خیلی اهل تعامل با عوامل برنامه بود و درکل اتفاق خوبی بود.

منبع: مهر