بررسی آثاری که در این باره نوشته شده است، نشاندهنده مواردی با حضور 3یا 4 نفر یا تمام اعضای خانواده یا حتی برخی حیوانات است.
معیارهای تشخیصی برای ناهنجاری روانگسسته مشترک براساس کتاب راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی از این قرار است:
1- شخصی که رابطهای نزدیک با شخص یا اشخاصی دارد که دارای توهم هستند و در چارچوب این رابطه، توهم در شخص شکل میگیرد.
2 – توهم شخص از نظر محتوا شباهت به توهم شخصی دارد که از پیش به آن مبتلاست.
3 – این ناهنجاری بهعلت بیماری روانگسسته دیگری (مانند اسکیزوفرنی) یا بیماری مزاجی با ویژگیهای روانگسسته دیگری نیست و ناشی از آثار مستقیم روانشناختی یک ماده مخدر (اعتیاد به موادمخدر، دارو) یا یک بیماری عمومی پزشکی نیست.
در دهمین چاپ کتاب طبقهبندی آماری بینالمللی بیماریها، نشانههای این بیماری اینگونه ذکر شده است:
1 – دو نفر یک توهم یا نظام توهمی یکسانی دارند و در این باور از یکدیگر حمایت میکنند.
2 – رابطهای با هم دارند که بهشکلی غیرعادی تنگاتنگ است.
3 – شواهد زمانی یا بافتاری وجود دارد که حاکی از آن است که این توهم بر اثر تماس عضو غیرعامل با عضو فعال در وی ایجاد شده است.
انواع و ویژگیها
در سال 1942 گرالنیک یک طبقهبندی از4 نوع ناهنجاری روانگسسته مشترک ارائه کرد. این انواع به قرار زیر هستند:
- در نوع اول، توهمهای فردی که مبتلا به روانگسستگی است، به شخص سالم از نظر روانی منتقل میشود. هر دو شخص رابطه تنگاتنگی دارند و توهمهای فرد دریافتکننده پس از جدایی از بین میرود.
- نوع دوم شامل بروز همزمان روانگسستگی مشابه در 2شخص است که رابطه تنگاتنگی با هم و تمایلات ناسالم دارند. بررسی وضعیت روانی افراد مبتلا مطابق با پارانویا، فقدان نگرش، فرایندهای فکری آشفته در موارد شدید و فقدان ارتباط.
- در نوع سوم، فرد دریافتکننده پس از یک دوره طولانی مقاومت دچار روانگسستگی میشود و حتی پس از جدایی هم علائم را همچنان از خود نشان میدهد. بررسی وضعیت روانی چه بسا مطابق با هشیاری بیش از حد، تفکر وسواسی، در خود رفتن، تعمق، اضطراب و فقدان تعقل باشد.
- شخص دچار روانگسستگی که تحتتأثیر فرد دیگر مبتلا به روانگسستگی است، دچار توهمهای تازه میشود. بررسی وضعیت روانی آن شبیه فردی دچار روانگسستگی است؛ یعنی علائم پارانویا، فقدان تعقل، قضاوت و نگرش و ارتباط اندک را از خود نشان میدهد.
بهطور سنتی، ناهنجاری روانگسسته مشترک بیشتر در زنان دیده شده است که این امر مؤید نقش انقیادپذیر زن در خانواده است.
با این حال، امروز بروز بیشتر این بیماری در زنان اثبات نشده است. افراد درگیر در این ناهنجاری رابطهای دارند که بهطور غیرعادی نزدیک است و زبان، فرهنگ یا جغرافیا عامل جدایی آنان از دیگران است. این امر میتواند توجیه وجود شمار زیادی از موارد دوقلو (بهخصوص زوجهای خواهر) باشد که در آن عوامل زیستشناختی و روانشناختی مشترک است. بیشتر روابط گزارششده در چارچوب خانواده هستهای بوده است.
توزیع روابط در کشورهای غربی با ژاپن فرق میکند که در آن ترکیب مادر- فرزند و زن و شوهری رایجترین شکل این بیماری است. همچنین در ژاپن برخلاف کشورهای غربی، موارد بیشتری پیش آمده است که در آن افراد جوانتر بر افراد بزرگتر تأثیر گذاشتهاند. بنابراین، این نتیجهگیری شده است که رابطه نزدیک بیشتر به ناهنجاری روانگسسته مشترک کمک میکند تا سن.
اشخاصی که دچار ناهنجاری روانگسسته هستند، فاقد حس درونبینی هستند و از اینرو در پی درمان برنمیآیند. ابتدا تصور میشد تصورهای ایجادشده در شخص پس از جدایی وی از فرددچار روانگسستگی از بین میرود. اطلاعات تازهای که از تحلیل موارد گزارششده به دست آمده است، نشان میدهد که جدایی از عامل اولیه کافی نیست. در بیشتر موارد، بهبودی شخص پس از جدایی از عامل اولیه و مصرف داروهای ضدروانگسستگی به دست میآید.
عامل اصلی در بیشتر حالتها فردی است که دچار اسکیزوفرنی، توهم یا ناهنجاریهای مزاجی است. در کشورهای غربی، توهم در شخص مسلط و توهم در شخص انقیادپذیر معمولا مزمن است.
درمان
درمان استاندارد جدید برای ناهنجاری روانگسسته مشترک شامل استفاده از دو عامل است. داروهای neuroleptics جدید برای درمان طیف این بیماری به کار میرود. داروهای نسل جدید ضدتشنج بسیار مؤثر است. اریپیپرازول (aripiprazole) و کوتیاپین (quetiapine) در این موارد بسیار مؤثر است.
emedicine.medscape.com