رامین مهمانپرست، سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه: ترور شهید اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران ازسوی رژیمصهیونیستی را میتوان سرآغاز تحولات منطقهای و حتی بینالمللی تازهای دانست. در این میان اما، تحلیل چرایی دست یازیدن تلآویو به چنین اقدامهای وحشیانه و جنایتکارانهای، پیش از هر چیز نیازمند واکاوی تحولات حدود ۱۰ماه گذشته در سرزمینهای اشغالی و همچنین منطقه است.
• مهمترین نکتهای که باید به آن اشاره کرد، این است که عملیات «طوفانالاقصی» ضربهای حیثیتی به ساختار سیاسی، نظامی و امنیتی رژیمصهیونیستی وارد کرد. بررسی چند دهه اشغالگری این رژیم نشان میدهد تلآویو همواره در زمینه مواجهه با نیروهای مقاومت، دارای اصول بوده که در جریان عملیات ۷ اکتبر گروههای فلسطینی نتوانستند آنها را حفظ کنند و مشکلات حیثیتی برایشان بهوجود آمد که همچنان با تبعات آن دست به گریبان هستند و میکوشند با اقدامهای تروریستی و جنایتآمیز از زیر بار آن فرار کنند؛ بهعنوان مثال صهیونیستها همواره در پی عملیات خارج از خاک سرزمینهای اشغالی بودهاند و نبردهای کوتاهمدت و چند روزه را برگزیدهاند.
وارد آوردن ضربات کوتاه و مقطعی و همچنین تکیه تام و تمام به سامانه «گنبد آهنین»، بهعنوان چتر امنیتی حفاظت از ساکنان سرزمینهای اشغالی، از دیگر راهبردهای محوری صهیونیستها در نبردهای دهههای اخیر بوده است. در چنین شرایطی اما، طوفانالاقصی همه معادلات آنان را بههم ریخت و ضربات حیثیتی سنگینی بر پیکره آنان وارد کرد. در مواجهه با چنین وضعیتی، تلآویو رویکرد دامن زدن مستمر به تنشها را انتخاب کرده است که ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران قطعهای از این پازل بهحساب میآید.
• نکته مهم دیگر این است که باید توجه داشت، تحمیل ضربات سنگین گروههای مقاومت بر پیکره رژیمصهیونیستی طی ماههای اخیر، تبعات جبرانناپذیری برای این رژیم بههمراه داشتهاست. فلج شدن اقتصاد رژیمصهیونیستی، افزایش بیسابقه سطح نارضایتیهای داخلی، گسترش اختلافها در دولت، افزایش موج مهاجرت از سرزمینهای اشغالی و... ازجمله تبعات جنگ غزه برای صهیونیستها بهشمار میرود که کابینه این رژیم را وادار به اتخاذ یک رویکرد امنیتی ویژه کردهاست؛ رویکردی که بیشاز هر چیز، بهدنبال کشاندن دامنه درگیری به مناطق پیرامونی و درگیر کردن دولتهای منطقه، بهویژه ایران در تنشهای منطقهای است.
• یکی از مهمترین اهداف تلآویو در دامن زدن به تنشهای منطقهای، بهویژه با ایران، درگیر کردن بیش از پیش آمریکا و دولتهای غربی در منازعات منطقه و جلب روزافزون پیشتیبانی سیاسی، مالی و نظامی آنان است تا در پناه آن، مقامهای صهیونیست بتوانند مفری برای خود بیابند؛ به همین دلیل هم بود که طی ماههای اخیر شاهد حملات گسترده این رژیم به سوریه، یمن، لبنان و... بودهایم. ترور مستشاران رسمی ایران در سوریه نیز قطعه دیگری از این پازل بهحساب میآید.
• تحولات یکی دو ماهه اخیر در ایران و آمریکا را نیز باید از دیگر محرکهای تلآویو در افزایش دادن سطح تنشها در منطقه دانست. بهدنبال شهادت آیتالله رئیسی، آنهم در شرایطی که هیأترئیسه مجلس هنوز شکل نگرفته بود، صهیونیستها اینگونه میپنداشتند که ایران درگیر مشکلات داخلی خواهد شد، اما برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و رویکردها و مواضع رئیسجمهور جدید در حمایت از محور مقاومت، همه نقشهها و برنامههای تلآویو را نقش بر آب کرد.
ازسوی دیگر مقامهای رژیم صهیونیستی تا چندی قبل بر این گمان بودند که رقابت انتخاباتی بایدن – ترامپ درنهایت به نفع جمهوریخواهان و رویکردهای تهاجمی تلآویو به پایان میرسد. در این میان اما، تحولات اخیر در صحنه رقابتهای انتخاباتی آمریکا و افزایش اقبال رأیدهندگان آمریکایی به کامالا هریس در نظرسنجیها، صهیونیستها را بیش از پیش نگران و آنان را وادار به افزایش سطح تنشهای منطقهای کردهاست.
• در چنین شرایطی باید اقدامهای اخیر رژیمصهیونیستی، از ترورهای اخیر گرفته تا جنایات جنگی دیوانهوار از غزه تا یمن را بهعنوان یک مجموعه بههم پیوسته دانست که راهبرد دامن زدن به تنشهای منطقهای را پیگیری میکند.