به گزارش همشهری آنلاین، مصطفی نجفی کارشناس مسائل بین الملل: پس از ۷ اکتبر، عملیات طوفان الاقصی و در ادامه تهاجم وحشیانه رژیم صهیونسیتی به غزه، نظم امنیتی منطقه دچار یک تکانه بزرگ شد. تکانه ای که با رویدادهای بعدی از جمله ورود یکپارچه ارکان محور مقاومت به جنگ شدت بیشتری پیدا کرد و قواعد امنیتی جدیدی بر منطقه غرب آسیا حاکم شد.
اما آنچه در ادامه ۷ اکتبر، این نظم امنیتی را با تکانه بزرگتری مواجه کرد، حمله تروریستی اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه و در ادامه پاسخ نظامی ایران در چارچوب عملیات «وعده صادق» بود.
ترور بامداد چهارشنبه اسماعیل هنیه در تهران و روز سه شنبه شکر فرمانده ارشد حزب الله در ضاحیه بیروت، بار دیگر بنیان های قواعد امنیتی- نظامی و خطوط قرمز امنیتی طرفین درگیر را با تکانه جدیدی مواجه کرده است.
زنجیره بهم پیوسته این تکانه ها یک پیامد بزرگ برای منطقه به دنبال خواهد داشت؛ اینکه خاورمیانه در حال گذار از نظم امنیتی پیشین به نظم امنیتی جدید است. در چنین شرایطی، بازیگران اصلی این نظم یعنی آمریکا، اسرائیل و ایران(محور مقاومت) ابتکارات و راهبردهای نظامی- امنیتی و اطلاعاتی جدیدی برای تحمیل ترجیحات و تغییر موازنه قوای منطقه ای به نفع خود را در دستورکار قرار داده اند.
سایر بازیگران موثر منطقه ای کجای این بازی بزرگ منطقه قرار دارند؟ به نظر می رسد، سایر بازیگران از جمله روسیه، ترکیه و عربستان نیز یا همکاری پنهان با یکی از محورها را در پیش گرفته اند و تمایل آشکاری برای قرار گرفتن در کنار یکی از محورها را ندارند یا در انتظار نتیجه این منازعه و انتخاب استراتژی بهینه و جدید منطقه ای و باز تعریف اتحادها و الگوی های دوستی و دشمنی خود هستند.
اکنون اسراییل در هماهنگی کامل اطلاعاتی، نظامی و امنیتی با آمریکا، با راه اندازی کمپین جدید ترور در منطقه و قلب محور مقاومت در تهران، گام پر ریسک و پر مخاطره ای برای تحمیل ترجیحات امنیتی خود و شکل دهی به نظم امنیتی جدید منطقه، برداشته است.
طرفین منازعه( ایران و رژیم صهیونسیتی)، در حال حرکت روی خطوط قرمز یکدیگر برای شکل دادن به ترجیحات دیگر و تحمیل ترجیحات و قواعد امنیتی خود هستند. حمله تروریستی به کنسولگری ایران در سوریه، عملیات وعده صادقِ موشکی-پهپادی بی سابقه ایران علیه اسرائیل و در ادامه عملیات ترور بی سابقه(از حیث شخصیت مورد هدف) اسرائیل در تهران از جمله خطوط قرمز مشخصی بودند که طرفین منازعه روی آن پا گذاشته و از آن عبور کرده اند.
آنچه واضح به نظر می رسد این است که رژیم صهیونسیتی از فردای ۷ اکتبر، خود را در وضعیت مبهم، بغرنچ و دشواری دیده است و در همین چارچوب، متناسب با آرایش سیاسی منطقه ای و بین المللی و میزان حمایت مستقیم یا غیرمستقیم ایالات متحده، تلاش کرده از این وضعیت دشوار امنیتی عبور کند، قواعد بازدارندگی فروپاشیده خود پس از ۷ اکتبر و عملیات وعده صادق ایران را بازسازی و تقویت کند و در نظم امنیتی در حال استقرار یا در حال گذار منطقه ای بازیگر تعیین کننده و قاعده ساز باشد.
در این شرایط، ایران با یک تصمیم راهبردی تاریخی و ابهامات و عدم قطعیت های این تصمیم مواجه است. عدم پاسخ ایران به ترور هنیه در تهران و عدم پاسخ حزب الله به ترور فرمانده ارشد خود در بیروت که هر دو عبور از خطوط قرمز امنیتی ایران و محور مقاومت بوده اند، تبعات سنگینی برای شبکه نظامی-امنیتی یکپارچه محور مقاومت به دنبال خواهد داشت. با این حال، پاسخ و آنچنان که رهبر انقلاب از آن تحت عنوان خونخواهی یاد کرده اند، باید هوشمندانه، محاسبه شده و همراه با بیشترین ضریب اثرگذاری در سطح راهبردی باشد. به هر روی، نباید لازم است یادآور شد که هر نظم امنیتی جدید از دل آشفتگی، تلاطم، منازعه و درگیری بازیگران نظم ساز زایش می یابد.