به گزارش همشهری آنلاین، محسن مهدیان؛ مدیرمسئول روزنامه همشهری نوشت؛
یکم. رهبرانقلاب ضربه موثر نظامی در عینالاسد را یومالله دانستند. برای اینکه روشن شود این عنوان چه میزان اهمیت دارد، توجه کنیم که حضرت امام خمینی(ره) ۱۲فروردین را یومالله دانستند. اما چرا؟ رهبری انقلاب توضیح دادند که ضربه عینالاسد بروز هویت و اراده ملی مردم بود. همین تعبیر را نیز بلافاصله بعد از وعده صادق داشتند.
دوم. کاریل فون کلاوزِویتس به عنوان استراتژیست نظامی و نظریهپرداز جنگهای نوین معتقد است ما با سه ضلع در جنگهای امروز مواجهیم؛ نقش دولتها، نقش ارتشها و نقش مردم. وی در توضیح ضلع سوم معتقد است که این مردم و افکار عمومی است که برنده و بازنده جنگ را تعیین میکنند. این ضلع سوم متکی به جنگهای شناختی و شبکهای است که نهتنها در خدمت جنگ نظامی قرار میگیرد، بلکه فراتر از آن بر جنگهای نظامی سایه میاندازد و آنرا به خدمت میگیرد. با این توضیح نسل جدید جنگها نمادین و در بافت فرهنگی- اجتماعی پنهان است.
سخن نهایی از مقدمه اول؛
مهمتر از نقش ادوات نظامی، اراده مردم است. اگر اراده نهایی مردم بر مقابله با قدرتهای ظالم جهانی باشد، درنهایت شکست نخواهیم داشت و پیروزیم.
سخن نهایی از مقدمه دوم؛
مردم در جنگهای نسل جدید سهم دارند. سهم مردم، جنگ در ساحت روایتهاست. به همین دلیل جنگها نمادین میشوند تا در خدمت جنگ روایتها قرار گیرند. ترور اسماعیل هنیه در قلب تهران، نماد میشود در خدمت جنگ روایتها.
با این مقدمه بین عینالاسد و وعده صادق تفاوت است. چه تفاوتی؟
عملیات وعده صادق نسبت به عملیات عینالاسد در ساحت جنگ روایتها جلوتر بود؛ به چند دلیل. این دلایل مرور میشود تا در خونخواهی مقدس تقویت شود.
یکم. روایت جنگ
یک روایت فانتزی وجود دارد که صحنه را نادرست میفهمد. گویی جمهوری اسلامی بیاعتنا به ظلم جهانی به کار خود مشغول بوده است و رژیم جعلی اسرائیل به دلیل عدم بازدارندگی موثر تعرض کرده و رفته است. اما ماجرا اینطور نیست. روایت دقیق صحنه این است: ما با رژیم صهیونیستی از سالها قبل از ۷ اکتبر در جنگیم. اسرائیل به جهت راهبردی از جمهوری اسلامی پیاپی ضربه دیده است. یک نمونهاش قدرت کمی و کیفی جبهه مقاومت. حالا در مسیر این جنگ سابقهدار به ایران تعرض کرده است که البته باید پاسخش را ببیند.
اگر این روایت درست تبیین نشود، مخاطب از خشونتهای جنایتکارانه دچار انفعال میشود و حس شکست میکند نه حس مبارزه. روایت جنگ راهبردی و قدرت نرم ایران کمک میکند که اقدام ذلیلانه دشمن منفعلانه و واکنشی و در نهایت دقیق فهم شود.
دوم. روایت مسئولان
در عملیات وعده صادق با دولتی مواجه بودیم که اعتماد مردم بدانها بیش از اعتماد به دولت در زمان عملیات عینالاسد بود. حال آنکه اساسا جنگ در این ابعاد و ساحت فراتر از نقش دولتهاست. با این حال، اعتماد به مسئولان منجر به باورپذیری روایت پیروزی میشود. با این توضیح و مختصرا هر نوع روایتی از صحنه که منجر به سلب اعتماد از مسئولان نظامی و امنیتی و اطلاعاتی و حتی اجرایی شود باعث شکست در روایت واقعبینانه از صحنه میشود.
سوم. روایت مردم
عملیات عینالاسد قرین با حادثه هواپیمای اوکراینی بود که بهطور طبیعی گرفتار یک پریشانی اجتماعی بودیم و همین مسئله نوعی تفرق اجتماعی ایجاد کرده بود. این حال اجتماعی در عملیات وعده صادق به یک وفاق اجتماعی تبدیل شد؛ همین حس اجتماعی که امروز در خونخواهی شاهد آن هستیم. صیانت از این وحدت اجتماعی بسیار بااهمیت است. چپ و راست و انقلابی و غیرانقلابی امروز خونخواه مهمان عزیزی چون اسماعیل هنیهاند. از این وفاق اجتماعی باید صیانت کرد.
حرف تمام است و اما؛
خلاصه اینکه روایت جنگ از اصل جنگ مهمتر است. جنگ روایتها نیز منحصر به رسانههای مرجع نیست. مبدأ جنگ روایتها نیز برخلاف جنگ نظامی از لحظه شلیک نیست و از همین ساعت است. همه مردم نیز در آن سهم و نقش دارند؛ روایتی جبههای و شبکهای. خلاصه اینکه برای خونخواهی همگی آرایش جنگی بگیریم.