همشهریآنلاین؛ بعد از ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران سطح تنش در منطقه به شدت بالا رفته است، ایران پاسخ به این اقدام را قطعی میداند و به طرفهای غربی و عربی هم اعلام کرده است، برای هر سناریو احتمالی آماده است. همین موضوع به نقل محافل و رسانههای غربی بدل شده است. بسیاری از این رسانهها تحلیل کردند که تل آویو یک خطا راهبردی مرتکب شد و آن هم حمله به کنسولگری ایران بود. تهران هم برای اینکه بازدارندگی خود را نشان دهد، پاسخ سختی به اسرائیل داد و با صدها موشک و پهپاد به سرزمینهای اشغالی حمله کرد. مضاعف بر این خط دومین اشتباه مهلک اسرائیل ترور رئیس دفتر سیاسی حماس آن هم در پوشش مهمان دیپلماتیک بود.
فارن افرز در تحلیلی درباره توضیح ترور شهید هنیه توسط اسرائیل مطلب مفصلی نوشته است. این رسانه معتقدست که تل آویو بعد از عملیات طوفان الاقصی و همچنین وعده صادق میخواهد بازدارندگی خود را احیا کند و به رخ کشورهای منطقه بکشد. حملات حوثیها، درگیر نظامی 9 ماه با اسرائیل، گیر افتادن در باتلاق غزه، حملات عراقی و در آخر پاسخ ایران به تهدیدات تل آویو حاکی از آن است که رژیم در چند جبهه درگیر است.
ناظر بر این مسئلهها سوال اصلی آن چرا اسرائیل در حالت فعلی پرمخاطره و تنش زاتر عمل میکند؟ نخستین پاسخ به این پرسش که توسط فارن افرز داده میشود آن است که تل آویو بعد از شکست فاجعه بار بعد از عملیات طوفان الاقصی قصد دارد «احساس ضعف» خود را بپوشاند و با این مدل ترورها نشان دهد هنوز قدرتی دارد.
اعتماد به نفس اسرائیل یک شبه بعد از 7 اکتبر آسیب دید
فارن افرز در ادامه مینویسد: قبل از حمله حماس، اعتماد به نفس اسرائیل به اوج خود رسیده بود. تل آویو به این باور رسیده بود که حتی اگر درگیری با فلسطینی ها را حل نکرده باشد، کشورهای عربی آن را می پذیرند و می تواند بدون عواقب به ایران و متحدانش ضربه بزند و با حمایت واشنگتن روند عادی سازی را با قدرت تمام کند، سپس، یک شبه، این اعتماد به نفس به یک احساس آسیبپذیری عمیق تبدیل شد! بسیاری از اسرائیلیهایی که در زمینه امنیت ملی تحصیل میکنند یا کار میکنند، از نتانیاهو به دلیل شکستهای امنیتی گسترده در 7 اکتبر و پس از آن خشمگین هستند.
به عقیده نگارنده این نشریه آمریکایی این نبود حس امنیت به شکاف اجتماعی در داخل اسرائیل دامن زده است. ارتش این رژیم با تهدیدهای بیسابقهای از سوی افراطگرایان داخلی(حریدی ها)، از جمله از درون صفوف خود و ردههای دولتی مواجه است. آنها به پادگانها حمله میکنند و جلوی قانون ورود حریدیها به صف نظامیان را میگیرند.
فارن افرز می نویسد: «بسیاری از تحلیلگران امنیتی اسرائیل نگران موقعیت منطقه ای این رژیم هستند که در حال فرسایش است». این موضوع به حدی جدی است که تحلیلگران بر این باورند که بازدارندگی تل آویو در حال کاهش شدید است، بنابراین نتانیاهو میخواهد با ایجاد تنش بیشتر آتش جنگ را شعله ورتر کند و از این مدخل برای خود ابتدا زمان بخرد و بعد با ترور و جنایت و ترس بازدارندگی اسرائیل را احیا کند.
درسهای که بن گورین به نتانیاهو داد و گوش نکرد
اما یک مقام ارشد سابق اسرائیل درباره این موضوع گفته است که برخلاف سال 1948، اسرائیل به درس های نخست وزیر اول خود توجه نمی کند. بن گوریون توصیه کرد بهترین راه برای جبران ضعف، تقویت انسجام اجتماعی، تعمیق روابط دیپلماتیک و پیگیری صلح است. اسرائیل در همه جبهه ها در جهت مخالف حرکت حرف بن گوریون عمل می کند!
در آخر این نشریه می نویسد نبود برنامه راهبردی برای جنگ غزه و همچنین کاهش شدید قدرت بازدارندگی اسرائیل نشان می دهد این رژیم بدون راهبرد سیاسی به سمت شکست می رود و نتانیاهو تنها با تنش می خواهد بر کرسی بماند و هیچ برنامه دیگری ندارد.