عفیفه عابدی؛ شواهد نشان میدهد مطرح شدن نام عباس عراقچی دیپلمات کهنهکار ایران به عنوان کاندیدای وزارت خارجه دولت چهاردهم با واکنش مثبت طیف های مختلف سیاسی کشور روبرو شده است و از این لحاظ می توان گفت عراقچی موقعیت ویژه و مطمئنتری برای عبور از مجلس دوازدهم و تثبیت موقعیت در دولت جدید برخوردار است.
یافتن فرد مناسب برای پست وزارتخارجه، یکی از مهمترین اولویتهای هر دولتی در هر کشوری است، اما این موضوع برای ایران به دلیل پیوند بسیار پیچیده و حساس سیاست داخلی و سیاست خارجی بسیار مهمتر است.
در بسیاری از کشورها، سیاست داخلی و سیاست خارجی حلقههای موازی و اقماری یک هسته مرکزی هستند که هر چند برهم کنش داشته باشند اما اغلب هر کدام مسیر خود را طی میکنند. اما در ایران به دلایل متعدد چون ماهیت انقلابی نظام سیاسی جمهوری اسلامی، فرهنگ استراتژیک ایران (مجموع فرهنگ سیاسی، مذهبی و اجتماعی)، جبر جغرافیایی، هویت سیاسی و اجتماعی متفاوت ایران در منطقهای سوق الجیشی در جهان؛ از لحاظ ژئوپلتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر، سابقه ایران هراسی و تلاش بازیگران منطقهای و فرامنطقهای برای محدود نمودن حوزه نفوذ و حتی تغییر ماهیت نظام سیاسی ایران، در نتیجه تلاش برای اعمال اثر در سیاست داخلی ایران از طرق مختلف، سیاست داخلی و سیاست خارجی ایران ارتباط تنگاتنگ و پیچیدهای بهم دارند، به گونه ای که میتوان گفت از لحاظ تشکیلات، امکانات و سرمایهگذاری وزارت خارجه ایران دولتی دیگر میطلبد، در حالیکه سیاست داخلی و خارجی ایران تأثیر متقابل بسیار جدی بر هم دارند.
چرا که ایران در شرایطی قرار دارد که سیاست داخلی و سیاست خارجی کشور متضمن مسائل مختلف و مهمی است که مهار، مدیریت و حل مسائل نیازمند مدیرانی مطمئن، آرام، متعهد، شبانه روزی و مورد اطمینان مردم و حاکمیت است. در این میان سیاست خارجی به دلیل تاثیر مستقیم بر اقتصاد ایران و در نتیجه زندگی ملت و به تبع آن رضایت یا نارضایتی عمومی، اهمیت زیادی دارد. به گونهای که از انتخابات ۸۸ تاکنون دولتها برای رویکردهای سیاست خارجی دولتمداران انتخاب شدهاند.
به همین دلیل، هر چند تلاش شد با اقناع افکار عمومی درباره ثبات راهبردی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، موضوع سیاست خارجی در اولویت رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری چهاردهم قرار نگیرد، فشار افکار عمومی درباره تعیین کننده بودن رویکرد سیاست خارجی کاندیداها باعث شد، پزشکیان با گفتمان سیاست خارجی تعامل گرا و حمایت افرادی چون ظریف و عراقچی مورد اقبال بیشتر در برابر سایر رقبا قرار گیرد.
از این لحاظ واکنشهای مثبت به مطرح شدن آقای عراقچی به عنوان وزیرخارجه، اهمیت معنایی مضاعفی می یابد، چرا که گویی مورد وثوق کم نظیر مردم و حاکمیت قرار گرفته است. به نظر میرسد مردم او را دیپلماتی توانمند، با چهره آرام و موافق توافق هستهای می شناسند و نظام سیاسی نیز او را فردی فراجناحی، متعهد به اصول جمهوری اسلامی و منافع ملی پذیرفته است.
عراقچی سابقه همکاری فعال با دولت های مختلف اصلاح طلب، اصولگرا و اعتدالگرا را در کارنامه خود دارد، آنچنان که در خاطرات خود تاکید دارد به عنوان دیپلمات تلاش میکند در سیاست داخلی ورود نداشته و فقط بر وظایف دیپلماتیک خود با اولویت منافع ملی و مصالح جمهوری اسلامی عمل کند و در عرصه اجرایی نیز پایبندی خود به این اصل را نشان داده است.
اما روشن است به دلیل شرایط امنیتی ایران به دنبال تشدید تنش نظامی با رژیم صهیونسیتی، در جریان بودن عملیاتی سازی طرح های سیاسی و امنیتی رقیب علیه ایران در منطقه، افزایش اهمیت محور مقاومت در منظومه سیاست منطقهای و امنیتی ایران، افزایش اهمیت غرب آسیا در معادلات منطقهای و بینالمللی ایالات متحده، حساسیت مربوط به مذاکرات هستهای و نقش جهت دهنده این مذاکرات، معادلات پیچیده سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، وزیر خارجه دولت چهاردهم با نظام مسائل حیاتی و مهمی روبروست و برای همین، عراقچی برای جلب رضایت توامان مردم و نهادهای بالادستی، کار دشواری پیشرو دارد. اما نظر به تجربه در عرصه های میدانی، دیپلماتیک، دانشگاهی و پژوهشی عراقچی، وی در گام اول توانسته است اطمینان خاطر بیشتری از سوی مردم، دولت و حاکمیت کسب کند.هر چند طیفی در مجلس از زمان انعقاد توافق هستهای در سال ۱۳۹۴ و پس از خروج آمریکا از برجام، منتقد وی بوده و همواره مترصد فرصت برای کشاندن عراقچی به گوشه رینگ هستند.