به گزارش همشهری آنلاین، ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی حماس در تهران پیامدهایی در عرصه منطقهای به همراه داشته است. صهیونیستها با استفاده از سیاست کثیف ترور که یک راهبرد بزدلانه و تروریستی است، قصد داشتند به یک دستاورد تاکتیکی در میدان یا در عرصه سیاسی برسند؛ غافل از اینکه هیچ گاه ترورهای این رژیم جعلی تحقق دستاوردی تاکتیکی در مقابله با محور مقاومت را در پی نداشته است بلکه بالعکس، تفکر، ایده یا جنبشی که رهبران آن مورد ترور قرار گرفته اند، آسیب ندیده و قَوی تر و بالندهتر از قبل به مسیر مبارزاتی خود ادامه داده است.
در بین گروهها و جنبشهای مقاومت اسلامی شاهد این بوده ایم که هر گاه یک رهبر یا فرمانده ترور شده فردی مجاهد تر و قویتر جایگزین او شده است. سید عباس موسوی دبیر کل سابق حزب الله لبنان در اوایل دهه ۹۰ میلادی مورد ترور قرار گرفت. سید حسن نصرالله که آن موقع جوان بود و کمتر کسی فکر میکرد ایشان بتواند حزب الله را به این سطح از قدرت برساند، وی جانشین سید عباس موسوی شد. حال امروز این گروه مقاومتی به آنچنان قدرتی رسیده است که میتواند در منطقه تعیین کننده باشد. امروز حزب الله لبنان، ۱۵۰ هزار موشک و ۱۰۰ هزار نیرو دارد؛ به طوری که قدرت نظامی آن را با ارتش انگلیس مقایسه میکنند.
شیخ احمد یاسین رهبر جنبش مقاومت اسلامی حماس در سال ۲۰۰۴ ترور شد، ترور ایشان یک ضربه بزرگ بود اما بلافاصله عبدالعزیز رِنتیسی جانشین وی شد و او هم بلافاصله بعد از مدت کوتاهی ترور شد که این هم نیز به نوبه خود ضربه بزرگی محسوب میشد. کمتر کسی تصور میکرد حماس ظرف دو دهه گذشته بتواند از آن سطح موشکهای ساده عبور کرده و به سطحی از توانمندی عملیاتی و نظامی برسد که بتواند عملیاتی مانند طوفان الاقصی را انجام دهد. جمال عبدالناصر و سوریه در دهه ۶۰ هم نتوانسته بودند چنین ضربه محکمی به رژیم صهیونیستی وارد کنند.
حماس در محاصره کامل به سر میبرد و از سرزمینی سر برآورده که تحریم علیه آنها اعمال شده و با دنیای خارج ارتباط چندانی نداشته است؛ با این حال ۷ اکتبر ۲۰۲۳ عملیات طوفان الاقصی را علیه رژیمی که خودش را بزرگترین قدرت منطقه میداند، رقم زد. این جنبش با عملیات مورد اشاره شکست همه جانبه و جبران ناپذیری را به رژیم اشغالگر وارد کرد؛ رژیم جعلی هم برای جبران این شکست قتل عام مردم غزه و البته استفاده از راهکار ترور را مجدداً علیه مقاومت کلید زد.
رژیم جعلی صهیونیستی به خیال خودش فکر میکرد با ترور اسماعیل هنیه روند فعالیت نظامی و مواضع سیاسی حماس به خصوص در استمرار مقاومت و مقابله با دشمن اشغالگر متوقف خواهد شد. آنها شاید تصور نمیکردند که با ترور هنیه یک گزینه کابوس وار به نام یحیی السنوار به صحنه آمده و جانشین شهید هنیه شود.
بررسی جزئیات شب ترور اسماعیل هنیه و لزوم پاسخ سخت و پرداختن به مهمترین پیامهای انتخاب یحیی السنوار به عنوان رئیس جدید دفتر سیاسی جنبش حماس بهانه خوبی بود تا با «خالد قدومی» نماینده جنبش حماس در تهران که در لحظات و روزهای آخر شهادت اسماعیل هنیه در کنار وی بوده به گفتوگو بنشینیم.
این گفتوگو در بعدازظهر یک تابستان گرم با حضور خالد قدومی نماینده جنبش حماس در تهران و محمدرضا مرادی مدیر کل اخبار خارجی خبرگزاری مهر انجام شد که مشروح آن در ادامه این گزارش میآید؛
جناب قدومی از مهمترین موضوعاتی که در روزهای گذشته به کرات از طریق رسانههای مختلف مطرح شد جزئیات تروری بود که در تهران اتفاق افتاد. مخاطبان همچنان به نوعی دچار ابهام هستند که واقعاً آن شب چه اتفاقی افتاد؟ جزئیاتی را در این مورد برای مخاطبان ما بفرمائید.
جزئیات شامل مشاهدات شخصی بنده و گزارش رسمی از طرف سپاه است. این ترور ناجوانمردانه با موشک کوتاه برد و سر انفجاری ۷ کیلوگرمی اتفاق افتاده است. آن شب داخل اتاق رفتم و پیکر شهید هنیه را دیدم، در آنجا براساس مشاهدات عینی مشخص بود که دیوارهای این اتاق به سمت داخل منهدم شده است.
یعنی ضربه از بیرون به داخل اصابت کرده بود؟
بله، اما آیا راکت بوده یا چیز دیگری؛ این با استفاده از دوربینهای ویژه و نظر متخصصین و گزارشهای رسمی مشخص میشود. بر اساس مشاهدات بنده بین گزارشهایی که دیدم، شنیدم و خواندم گزارشهای سپاه منطقیتر بود. وسیم ابوشعبان در اتاق دیگری بود. به محض اینکه پنجرهها شکسته و دیوارها آوار شد، پیکرش روی آوار قرار گرفته بود. البته قرار است بعد از تحقیقات توسط کمیتههای مشترک جمهوری اسلامی ایران و مقاومت جزئیات این رخداد به مردم توضیح داده شود.
علامت سوال دیگری که هست این است که شما جزو اولین نفرهایی بودید که وارد اتاق شهید هنیه شده و پیکر شهید را مشاهده کردید؛ لحظهای که وارد شدید پیکر شهید به گونهای بود که بشود گفت انفجار بزرگ بوده؟ یعنی ضربه به پیکر شهید گسترده بود؟
در مورد این جزئیات و تفصیل اینکه پیکر آقای هنیه چه طور بوده مناسب نیست خیلی صحبت کنم. یک جای بدن حاج آقا هدف قرار داده شده بود.
یعنی یک شیء به پیکر حاج آقا اصابت کرده بود؟
بله. یک شیء به بدن حاج آقا اصابت کرده بود. فکر کنم اصابت مستقیم بود.
در آن ساختمان فقط اتاق اسماعیل هنیه آسیب دیده بود؟
نه. چیزی که پرتاب شده بود اثرش از بالا به پایین بود. من طبقه دوم بودم. سرویس بهداشتی واحدی که من داخلش بودم هم خراب شد. اگر انفجار میبود از پایین به سمت بالا میرفت اما از بالا به پایین آمد.
سرویس بهداشتی طبقهای که شما در آن مستقر بودید، تخریب شد؟
بله. سرویس بهداشتی طبقه دوم که در آن مستقر بودم، تخریب شد. اتاقهایی که کنار اتاق شهید هنیه هم بود، تخریب شد.
*محافظ ایشان همراهشان بودند؟
بله. همراه ایشان بود. داستان وسیم ابوشعبان چیز دیگری است. اصلاً نوبت ایشان نبود که از قطر بیاید؛ کسی که باید میآمد مریض شد و آقای وسیم همراه هنیه به تهران آمد. وسیم ابوشعبان اهل قرآن و ذکر و تسبیح بود.
وسیم در ساختمان منتظر بود. من هم منتظر بودم تا شهید هنیه از مراسم ضیافت شام ریاست جمهوری بیایند. دیر شده و بچههای حراست خسته شده بودند. به وسیم گفتند: چند ساعت به صبح مانده است. شما میتوانی بمانی؟، وسیم هم گفته: لبیک. می مانم. در واقع قسمتش چنین بود که بیاید، بماند و شهید بشود.
ما این را در زمان جنگ تحمیلی خودمان دیده ایم. کسانی که نباید جایی میبودند در آن لحظه آنجا قرار میگرفتند و شهید میشدند. انگار یک چیزی مقدر شده است.
هنیه در آخرین دیدارش با مقام معظم رهبری درباره شهدا صحبت میکند. آخرین جملهای که هنیه به حضرت آقا گفت شعر عربی اذا غاب سید قام سید آخر بود. بعدش هم از آقا خداحافظی کرد.
رهبران میروند و آن یکی میآید. اول مارس ۲۰۰۴ میلادی شیخ احمد یاسین شهید شد و بعد از یک ماه عبدالعزیز رنتیسی نیز به شهادت رسید.
حاج اسماعیل هنیه در آن شب بعد از نماز مغرب و عشاء که خبر حمله به ضاحیه بیروت و فواد شکر آمد با دوستانش درباره شهادت صحبت کرد. هنیه آن شب گفت: " آرزوی مجاهد چه باید باشد؟ یا پیروز میشود یا شهید میشود" خود حاج هنیه میگوید: " خدا کند من هم شهید بشوم." بعد از یک ساعت به آرزویش میرسد.
در مسیری که این فرماندهان بزرگ در پیش گرفتند، میدانند دیر یا زود به شهادت ختم میشود. حاج قاسم میگفت: من دشت به دشت، کوه به کوه دنبال شهادت میگردم. این کاملاً طبیعی است. مسألهای که درباره شهید هنیه مطرح است این است که رژیم صهیونیستی در این برهه زمانی دنبال چه بود؟ هنیه کسی بود که پاسپورت دیپلماتیک داشت. آزادانه تردد میکرد. مخفیانه جایی نمیرفت که رژیم اشغالگر بخواهد با ترور دستاوردی کسب کند. از نظر ما هنیه همچنان نخست وزیر فلسطین بود. محمود عباس ایشان را برکنار کرد. مقام سیاسی بودند که در تهران هم آزادانه رفت و آمد میکردند. سفرش به تهران مخفیانه نبود که رژیم جعلی بخواهد ردیابی کند. پس به دنبال چه بود؟
نتانیاهو تازه از آمریکا آمده بود. امضا ترور فواد شکر و اسماعیل هنیه را از آنجا گرفت و آمد.
نتانیاهو در بحران سیاسی بزرگی به سر میبرد. نابودی حماس و مقاومت فلسطین و پس دادن اسرای صهیونیستی از اهداف نتانیاهو بود که به هیچکدام از آنها دست نیافت.
سراغ آمریکا که میرویم میگوید حماس نظر جدی و مثبت دارد و میتوانیم با آنها کار کنیم ولی صهیونیستیها چه جوابی میدهند؟ خونریزی و ترور میکنند.
صهیونیستها دو مساله دارند. اول اینکه باید برای جامعه فاشیستی صهیونیستی قربانی و تقدیم بدهند؛ رهبران حماس را ترور میکنند.
مساله دوم پاسخ مذاکرات است. هدف اصلی نتانیاهو ادامه جنگ و کشتار است، چون منفعت شخصی اش مهم است. برای نتانیاهو منفور فرقی نمیکند از صهیونیستها بُکُشد یا فلسطینیها را به شهادت برساند. اگر جنگ متوقف بشود ایشان ترور سیاسی میشود. توسط دادگستری بین المللی اعلام شد شخصیت افراطگر منفور نتانیاهو مجرم جنگی است. آمریکا چه کرد؟ به جای اینکه این مجرم جنگی را دستگیر کند برای سخنرانی به کنگره دعوتش کرد. این کار آمریکا تشویق است! از طرف آمریکا و حکام منطقه به نتانیاهو فشار دیپلماسی حقیقی وارد نشد. خب او هم از فرصت استفاده میکند و سراغ ترور کردن، به شهادت رساندن زنان و کودکان میرود. نسل کُشی میکند. دست به تخریب منازل مسکونی، مساجد، کلیساها، بیمارستانها، ورزشگاهها و مدارس میزند.
صهیونیستها میخواهند به زور بفهمانند و القا کنند سازمان اونروا یک سازمان تروریست است. پس اگر ارتش سراغ بمباران مدرسه و بیمارستان اونروا میرود، این کارش قانونی و مشروع است! دو روز بعد از شهادت اسماعیل هنیه داخل مدرسه الشجاعیه نسل کشی اتفاق افتاد. ارتش رژیم جعلی خیلی وقیحانه گفت مدرسه را ما بمباران کردیم. در یک روز ۳۰ نفر شهید شدند.
ارتش رژیم اشغالگر قدس به آمریکاییها میگویند ما برای کشور مستقل فلسطین جایی در کل فلسطین اشغالی نداریم. اینجا فلسطین ندارد. اینجا اسرائیل است. برای فلسطینیها جای دیگر چیزی بسازید. این روش و تفکر فاشیستی جامعه خود صهیونیستها را خسته کرده است. در خیابانهای آنها بر علیه نتانیاهو تظاهرات میکنند.
اولویت جامعه صهیونیستی در انتخاب نخست وزیر مفهوم امن است. مفهوم امن این جامعه راست گرا چیست؟ مفهوم امن یعنی امن ما است نه من! امن یعنی من برای راحتی خودم شما را بُکُشم. امنیت جمعی باید باشد. امروز به دلیل رفتار و روش رهبران فاسد صهیونیستی نظریه امن این جامعه به سمت فاشیستی رفته است. فقط من باید زنده بمانم. یعنی برای اینکه امن برای من محقق شود باید فلسطینیها را بُکُشم. هر نخست وزیری که فلسطینیها را زیاد بُکُشد، برنده میشود. این مفهوم خطرناکی است. رژیم جعلی صهیونیستی دشمن امنیت جهان است. دلیل تزلزل و ثبات منطقه جهانی است. ربطی به فلسطینیها هم ندارد. دانشجویان آمریکایی، بریتانیایی، فرانسوی و آلمانی متوجه شده اند کار صهیونیستها خطرناک است. شعار میدهند: " فلسطین باید آزاد بشود."
صهیونیست کنونی امروز در حال بحران جدی است. این رژیم جعلی در حال انزوا و شکستن است. رو به نابودی است و دست به خونریزی و توحش میزند.
روز خبرنگار را به خبرنگاران به خصوص خبرنگاران فلسطینی ساکن غزه تبریک عرض میکنم. خبرنگاران فلسطینی یا خود شهید میشوند یا خبر شهادت مردم فلسطین را روایت میکنند. با سختترین شرایط در غزه صدای مظلومیت مردم فلسطین هستند و جنایات صهیونیستها را به گوش جهانیان میرسانند. این رژیم جعلی سعی کرده با هدف قرار دادن خبرنگاران صدای رسانه را خاموش کند تا واقعیت به عرصه جهانی نرسد. اما باز هم میبینیم این جنایتها به قدری گسترده است که امکان سانسور ندارد و یک تراژدی بزرگ در چند دهه گذشته در منطقه اتفاق افتاده است که نظیر آن را ندیده ایم.
روزنامه الاخبار تیتر زده بود: " انتخاب السنوار؛ پاسخ مقاومت به ترور" این تیتر خیلی معنا دارد. ترور هنیه باعث شد کابوس همیشگی صهیونیستها یعنی یحیی السنوار روی کار بیاید. ایشان از عرصه نظامی به عرصه سیاسی هم وارد بشود. در میان گزینههایی که برای جانشینی هنیه مطرح میشد هیچ اسمی از السنوار نبود. ساز و کار انتخاب السنوار چه طور اتفاق افتاد؟
حماس در شرایط جنگی کنونی توانست انتخابات برگزار کند. آقای السنوار بر اساس مجلس شورای مرکزی جنبش انتخاب شد. جنبش مؤسسه و نهاد و دستورالعمل و قانون دارد. این جنبش ثابت کرد که منسجم و محکم و ثابت است.
دشمن متوهم بود که با ترور کردن رهبران حماس، مسیر این جنبش منحرف خواهد شد و مقاومت کاهش پیدا خواهد کرد. السنوار شاگرد و رفیق عمر هنیه است. ایشان از رهبران طوفان الاقصی بود. هنیه بدون غزه هیچ کاری نمیکرد. همیشه منتظر نظر السنوار میشد. در ۱۰ ماه گذشته اگر به سمت مذاکره و مقاومت رفتیم، السنوار در این تصمیمات بود. ایشان شخصیت چند بعدی دارد. او اولین کسی است که گروه المجد را تشکیل داد. این گروه هسته اصلی گردان عزالدین قسام است. یحیی السنوار از رهبران سیاسی حماس داخل زندان بوده است. در تبادل اسرا الاحرار سال ۲۰۱۱ هنیه از السنوار درخواست کرد جز تیم بنده بشوید. آن زمان هنیه جانشین خالد مشعل و رئیس دفتر سیاسی غزه بود. به همین ترتیب السنوار عضو دفتر سیاسی غزه شد. سال ۲۰۱۲ که هنیه نخست وزیر شد السنوار با او به ایران آمد.
در غزه کسی نیست که هدف نداشته باشد. السنوار پرونده و کار ناقص در کارنامه اش ندارد. هدفمند است و همه کارها را انجام میدهد. ایشان شخصیت محبوب گروههای مقاومت در فلسطین است. شجاعت، سیاست، مقاومت و اهل گفتوگو بودن ویژگیهای بارز السنوار است.
بعد از شهادت هنیه هر روز چشمانم خیس از اشک بود. وقتی شنیدم السنوار جانشین او شده است خوشحال شدم. با حضور السنوار در دفتر سیاسی حماس انگار حاج اسماعیل زنده است. با وجود او فعالیت بیشتر و شعله ور تر خواهد شد.
بنا بود انتخابات سال آینده برگزار شود. الآن یحیی السنوار برای ۵ سال انتخاب شدند؟
بله. برای ۵ سال انتخاب شدند.
بازجوی آقای السنوار در زندان درباره او گفته است آنچنان باهوش است که زبان عبری را در چند ماه یاد گرفت. در زندان لبخندی نمیزند و به صراحت میگوید امروز من اسیر شما هستم فردا شما اسیر ما خواهید بود و در طوفان الاقصی این اتفاق افتاد. یک افسر صهیونیستی گفت اگر میدانستیم السنوار جانشین هنیه میشود، او را ترور نمیکردیم. در ۱۰ ماه گذشته لحظه به لحظه دنبال السنوار بودند. گفته اند هر جایی که میرسیدیم میدیدیم السنوار چند دقیقه قبل آنجا را ترک کرده است.
از سوالات اولیه ترور، پاسخ به آن بود. فواد شکر شب قبل ترور شد و در ادامه هنیه ترور شد. دو فرمانده و رهبر بزرگ مقاومت شهید شدند. انتظار این است پاسخ قاطع داده بشود و بازدارندگی ایجاد شود که رژیم صهیونیستی مجدداً خواست دست به چنین اقدام زشتی بزند کاملاً محاسبه کند اگر حمله کنم ترور کنم چه اتفاقی میافتد؟ با توجه به اینکه سید حسن نصرالله هم اعلام کردند هم ما هم ایران ملزم هستیم پاسخ بدهیم.
تفکر فاشیستی این طور است که اگر پاسخ ندهی بیشتر کار میکند. به قول مقام معظم رهبری صهیونیستها یک باند جنایتکار هستند. چه کسی گمان میکند نخست وزیر یک کشور ترور شود؟ هیچ کس. واکنش جهان برای این ترور چه بود؟ اگر چنین اتفاقی جای دیگری میافتاد شورای عالی امنیت گریه میکرد. دعوا میکرد که باید فصل ۷ اجرا شود. واکنش و انتقام باید از جهان بیاید.
سید حسن نصرالله گفتند ما در اوایل طوفان جبهه پشتیبانی بودیم و الان در جنگ هستیم. یک جنگ در لبنان داریم. یک جنگ در غزه، یک جنگ در ایران، یک جنگ در عراق و یک جنگ در یمن.
انتظار رژیم صهیونیستی برای انتقام و پاسخ سخت ایران و کشورهای منطقه فی نفسه مجازات است. انتقام اسماعیل هنیه و وسیم ابوشعبان و ۵۰ هزار فلسطینی شهید را خواهیم گرفت.
مجروحین مدرسه الشجاعیه میگویند: " ما قربان هنیه هستیم." این روحیه مردم غزه است. از خبر انتخاب شدن السنوار هم استقبال کردند.
اولین واکنش و پاسخ ما به صهیونیستها انتخاب السنوار بود. وحدت داخلی فلسطینیها، ثبات در مقاومت و بهبود وضعیت مردم غزه واکنشهای بعدی بود. ان شاالله بتوانیم مدرسه فکر شهدا را تقویت کنیم.
* جنگ کثیف برای صهیونیستها قابل توصیف است. جنگ کثیف چند شاخصه مهم دارد. اولین شاخصه آن ترور است. دولتها و ملتها در این جنگ به کشتار پناه میبرند و از ترور استفاده میکنند. رژیم صهیونیستی تنها رژیمی است که به اندازه همه کشورها توانسته ترور کند.
دومین شاخصه جنگ کثیف به نابودی زیر ساختها اختصاص دارد. این رژیم جعلی دست به نابودی منازل مسکونی، مساجد، کلیساها، بیمارستانها، ورزشگاهها و مراکز فرهنگی زده است. البته این نابودی مختص ۱۰ ماه گذشته نیست، مردم فلسطین نزدیک ۸ دهه است که با این ویژگی صهیونیستها مواجه هستند.
کُشتن زنان و کودکان بدون هیچ هدفی شاخصه سوم جنگ کثیف است. دیدیم در ۱۰ ماه گذشته رژیم صهیونیستی بدون هیچ دلیلی تجمعهای زنان و کودکان را می کُشد. هدف این رژیم ایجاد رعب و وحشت است تا مردم به مقامات فشار بیاورند.
بازنده این جنگ کثیف رژیم صهیونیستی است. در عرصه جهانی خیزش دانشجویان آمریکا و دیگر کشورها را داشتیم که برای رژیم صهیونیستی شکست بزرگ است. کسی که تمام سانسورهای خبری را به کار گرفت تا مساله فلسطین جهانی نشود، اما شد.
در عرصه میدانی به هدف خود یعنی خلع سلاح مقاومت نرسید و مقاومت امروز با انتخاب السنوار بالندهتر و قویتر از قبل خواهد بود.
در عرصه منطقهای هفت جبهه علیه رژیم صهیونیستی باز شده است. این رژیم تصور نمیکرد روزی بخواهد با چند جبهه مواجه شود و این همان هراس بزرگ است که اضلاع محور مقاومت امروز به تدریج و جدی تر وارد نبرد با رژیم صهیونیستی شده است.
انتخاب یحیی السنوار آخرین تیری بود که به رژیم صهیونیستی وارد شد. این رژیم حتی از نام السنوار هراس دارد. امروز السنوار هم دفتر سیاسی حماس را دارد هم با گروههای نظامی در ارتباط است. دفتر سیاسی حماس از خارج به داخل منتقل شده است.