به گزارش همشهریآنلاین، فرهیختگان نوشت: در میان اصلاحطلبان، سه نگاه به کابینه قابل توجه است. برخی چهرههای اصلاحطلب، هم کابینه پیشنهادی را نقد میکنند هم معتقدند رئیسجمهور باید مانع استعفای جواد ظریف شود. برخی دیگر هم اعتقاد دارند بعضی از گزینههای معرفیشده به خاطر فشارهای واردشده به رئیسجمهور در فهرست پیشنهادی قرار گرفتهاند. از طرفی هم برخی اصلاحطلبان معتقدند کابینه پیشنهادی قابل قبول است و برای قضاوت باید صبر کرد. در دو سه روزی که انتقادات اصلاحطلبان به رئیسجمهور افزایش پیدا کرد، فضای سیاسی کشور منتظر بود تا موضع رئیسجمهور درباره این اختلافات و البته استعفای ظریف را بداند. بالاخره روز گذشته مسعود پزشکیان در شبکه «ایکس» به نقدها و البته استعفای جواد ظریف واکنش نشان داد.
سرمایه دولت مردمند نه سیاستمداران
توییت یا همان پیام رئیسجمهور در «ایکس» تقریبا دو محور مهم داشت. پزشکیان در بخشی از یادداشت خود به این موضوع اشاره کرد که «سرمایه بزرگ دولت مردم هستند» و نوشت: «توجه و حساسیت شما در انتخاب اعضای کابینه ارزشمند است.» پزشکیان در بخش دیگری از این پیام به روند انتخاب گزینهها در دولت اشاره کرد و نوشت: «در مرحله انتخاب و بررسی کابینه از صاحبنظران متعددی مشورت گرفتیم و تلاش کردیم با رویکرد وفاق و همدلی، بهترین وضعیت ممکن را با ظرفیتهای موجود، رقم بزنیم.» پزشکیان به این موضوع هم اشاره کرد که «صبر کنید تا کابینه کار کند» و بعد آن را با «عملکردش نقد» کنید. اشاره به اینکه سرمایه دولت، مردم هستند، پیامی واضح برای فضای سیاسی کشور دارد. درست در روزهایی که برخی از اصلاحطلبان به خاطر چینش کابینه به رئیسجمهور فشار میآوردند و او را محکوم میکردند که به نظر آنها -که به تعبیر خود پشتوانه دولت به شمار میروند- توجه نکرده و این فشارها بعد از استعفای جواد ظریف بیشتر شد، رئیسجمهور بهوضوح به این موضوع اشاره کرد که سرمایه اصلی دولت «مردم» هستند.
تاکید رئیسجمهور روی این گزاره که سرمایه دولت مردم هستند، یک تیر با چند نشان بود. در وهله اول پاسخی به انتقاد برخی اصلاحطلبان بود که به بهانه اینکه تنها بخشی از گزینههای مورد نظر آنها در کابینه حضور دارند و همه نظرات آنها اعمال نشده، رئیسجمهور را تحت فشار قرار میدادند که با او فاصلهگذاری خواهند کرد. پزشکیان نیز در واکنش به این اظهارات اینطور موضع گرفت که سرمایه دولت نه سیاستمداران که اتفاقا مردم هستند. از طرفی بخشی از این پیام میتواند واکنش رئیسجمهور به استعفای محمدجواد ظریف باشد. استعفای ظریف آنهم درحالیکه او تقریبا دست راست رئیسجمهور به حساب میآمد، اینطور تحلیل میشد که بهتر است رئیسجمهور برای حفظ یکی از پشتوانههای مهم دولت، مانع از استعفای او شود و در چینش کابینه تجدیدنظر کند. علاوهبراین گفته میشد استعفای ظریف میتواند ضربه زیادی به دولت وارد کند اما پزشکیان در پیام خود و با تاکید براینکه سرمایه دولت نه سیاستمداران بلکه مردم هستند، اینطور پاسخ داد که دولت با رفتن سیاستمداران یا استعفای آنها آسیب نخواهد دید.
نکته دیگر آنکه موضع رئیسجمهور در شرایطی که اصلاحطلبان درگیر اختلاف و دعوا برای سهمخواهی هستند، پالس مثبتی هم به افکار عمومی داد و نشان داد رئیسجمهور قصد ندارد در دام این اختلافات بیفتد و با تمرکز و اصل قرار دادن رضایت مردم، مسیر دولت را به پیش خواهد برد. پیش از این تصور این بود استعفای ظریف ممکن است منجر به عقبنشینی رئیسجمهور و تغییر نظر او نسبت به برخی اعضای کابینه شود اما پیام رئیسجمهور نشان داد قرار نیست تحت تاثیر فشارها، نظرات خود را تغییر دهد.
صبر کنید دولت کارش را شروع کند بعد نقد کنید
کابینه دولت چهاردهم حتی هنوز تشکیل نشده است. وزرای پیشنهادی در کمیسیونها مشغول صحبت و رایزنیاند. انتقادی که در حال حاضر به برخی از افراد در کابینه وارد میشود، میتواند چند معنی داشته باشد. ناظر به سابقه برخی از این افراد، نقدهایی مطرح است که اگر با استدلال و دلیل مشخص باشد، قابل توجه است اما در چند روز اخیر کمتر انتقادی در مورد کارآمدی یا سابقه عملکردی این گزینهها از جانب اصلاحطلبان و در فضای مجازی مطرح شده است. براین اساس برداشت این است که بخش زیادی از انتقادات در قالب سهمخواهیها اتفاق میافتد. از آنجایی که دولت هنوز بهطور کامل تشکیل نشده میبایست به این نکته توجه داشت، نقد بیش از اندازه به دولت تازهتشکیلشده، در ابتدای کار میتواند آسیب زیادی وارد کند اما نکته جالب توجه این است نقدهایی که در حال حاضر به کابینه وارد میشوند بیش از آنکه از جانب رقبا و اصولگرایان مطرح شوند، از جانب اصلاحطلبان مطرح میشود و فشار به دولت را مضاعف میکند، آنهم درحالیکه دولت هنوز کاری را شروع نکرده است.
پزشکیان در پیام خود نیز به این موضوع اشاره که فرصت دهید دولت کار خود را شروع کند و بعد از آن نقد کنید. پیامی که حداقل در ابتدای امر این موضوع را به منتقدان که بیشتر آنها اصلاحطلبان هستند، گوشزد میکند که هنوز برای نقد دولت زود است؛ چراکه اساسا اقدامی شروع نشده که بتوان آن را نقد کرد. بیشتر نقدها رنگوبوی سیاسیکاری دارد تا نقد کارشناسی. اعتماد به دولت و فرصت دادن به او برای ادامه مسیر، هم میتواند کمککننده باشد هم بهمرور زمان نقصها و نقطهضعفهای احتمالی دولت را مشخص میکند. آن زمان است که میتوان با استناد به ایرادات، دولت را مورد نقد قرار داد که البته نقدها نیز میبایست در راستای بهبود عملکرد دولت باشد، نه عقدهگشاییها و تسویهحسابهای سیاسی.
مساله سهمخواهی است نه کارآمدی
نمیشود گفت بعد از اعلام اسامی وزرای پیشنهادی نباید هیچ نقدی به وزرا مطرح شود. اما مساله، نحوه انتقاد و زاویه دوربینی است که سیاستمداران از آن به نقد دولت میپردازند. موضوع محوری که میبایست از آن زاویه به نقد دولت پرداخت، کارآمدی وزرای پیشنهادی دولت است. سوال این است که چقدر نقدهای مطرح شده به وزرای پیشنهادی دولت از این زاویه مطرح شده است؟ اساسا استعفای محمدجواد ظریف به خاطر گزینههای پیشنهادی تا چه اندازه به خاطر عدم کارآمدی گزینههای معرفی شده بوده؟ در حال حاضر مساله اصلی که باید به آن توجه کنند این است که میزان کارآمدی وزرای معرفی شده چقدر است. اما استعفای محمدجواد ظریف و دو پیامی که بعد از استعفایش منتشر کرد، نهتنها در راستای این کلانمساله نبود بلکه حتی موضوع اصلی که میبایست در حال حاضر به آن توجه کرد، یعنی کارآمدی را از مرکز توجهات دور کرد. نقدهایی که این روزها از جانب چهرههای مدافع دولت به کابینه مطرح میشود، به نقد کارآمدی حتی نزدیک هم نمیشود. درحالیکه زمزمههایی از جانب برخی اصلاحطلبان درباره بود و نبود وزرای پیشنهادی مطرح میشد، استعفای ظریف منجر شد اصل این مساله مورد توجه قرار گیرد و محور اصلی انتقادها تنها محدود به سهمخواهیها شد. کنش سیاسی معاون سابق راهبردی منجر شد دعواها و انتقادها تنها محدود به عدم حضور همه گزینههای مطلوب در دولت شود. به نظر میرسید اگر انتخابها برمبنای سهمخواهیها انجام میشد، اساسا بحث و اختلافی مطرح نبود، حتی اگر گزاره اصلی یعنی کارآمدی در میان وزرای پیشنهادی کمرنگ بود.
تندروی همچنان دردی دوا نمیکند
در میان چهرهها و احزاب اصلاحطلبی که نقدهای مختلفی به رئیسجمهور مطرح کردند بیانیه حزب مجمع ایثارگران جالب توجه است. این حزب در بخشی از بیانیهای که خطاب به رئیسجمهور منتشر کرده، نوشته: «ما از رئیسجمهور مردمی انتظار داریم که در اسرع وقت فهرست پیشنهادی برای دولت جدید را اصلاح و از معرفی برخی افراد از جمله وزرای پیشنهادی، اطلاعات و کشور، خودداری کند. ثانیا، در گفتوگو با مردم گزارشی از روند انتخاب وزرا ارائه کند و معضلات و مشکلاتش در معرفی وزرای مورد نظر را با مردم در میان بگذارد. ثالثا، با تعامل سازنده با ارکان نظام و قانع کردن آنان بهدرستی مواضع خود راه را برای انتخاب دولتی همسو با مواضع خود هموار کند.
بهصراحت میگوییم اگر پزشکیان در این مقطع و در انتخاب همکاران اصلی خودش ایستادگی نکند هرگز نخواهد توانست به اهداف اعلامشده و مورد حمایت مردم برسد.» واکنش مجمع ایثارگران که البته با الفاظ تندی به نظام حکمرانی تاخت، علاوهبر تلاش برای اعمال فشار به رئیسجمهور برای تغییر گزینههای پیشنهادی پوست موزی زیر پای رئیسجمهور خواهد بود. هر واکنش تندی که منجر شود رئیسجمهور در دام تندروی بیفتد دردسر تازهای برای دولت ایجاد خواهد کرد.
فاصلهگذاری با رئیسجمهور به ضرر اصلاحطلبان تمام میشود
در فضایی که اصلاحطلبان بیشترین انتقاد را به رئیسجمهور مطرح میکند و البته در مواردی سعی میکنند با رئیسجمهور فاصلهگذاری کنند و این نگاه را به وجود بیاورند که رئیسجمهور و دولت را رها خواهند کرد، سوال مهمی که مورد توجه قرار میگیرد این است، حالا بعد از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات این اصلاحطلبان هستند که به رئیسجمهور نیاز دارند یا ماجرا برعکس است؟ طبیعی است که ریاستجمهوری پزشکیان بهترین فرصت را در اختیار اصلاحطلبان قرار داده تا در کنار رئیسجمهوری که از آن حمایت کردند، قرار بگیرند و شکافهای موجود درون خود و در مواجهه با مردم را اصلاح کنند. قرار گرفتن اصلاحطلبان کنار مسعود پزشکیان و در کنار کارآمدی کابینه میتواند به اصلاحطلبان کمک کند که آسیبی که از تجربه هشتساله دولت روحانی متحمل شدند را جبران، اعتماد عمومی نسبت به خود را بازسازی و ترمیم و علاوهبراین نیز از حذف شدن خود در ساختار نظام حکمرانی، جلوگیری کنند.
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که حمایت و حضور اصلاحطلبان در کنار رئیسجمهور آخرین فرصت اصلاحطلبان برای جلب اعتماد عمومی و تثبیت حضور خود در ساختار مدیریتی است. کمتر از یک ماه پیش بود که اصلاحطلبان در شکاف روشنی در دوگانه تحریم یا روزنهگشایی در انتخابات چالش داشتند و درنهایت نیز رئیس دولت اصلاحات برای اولین برای رای دادن پای صندوقهای رای نرفت. انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری اما این امکان را برای اصلاحطلبان فراهم کرد تا کمی از شکافهای درون اصلاحطلبی را ترمیم کنند و از ساختار نظام حکمرانی حذف نشوند. حالا فاصلهگیری آنها از رئیسجمهور اشتباه واضحی در کنش سیاسی آنهاست، اصلاحطلبان را به نقطه صفر باز میگرداند و این بار ضربه کاریتری به آنها میزند و آخرین فرصت اصلاحطلبان برای جلوگیری از حذف از ساختار قدرت را بر باد میدهد. نکتهای که لازم است اصلاحطلبان به خاطر داشته باشند این است که بخشی از رای مسعود پزشکیان از بخشی جذب شده که بیشتر آنها در انتخابات 1400 به شهید رئیسی رای داده بودند.
فاصله بگیرید حذف میشوید
اگر همین الان نیز اصلاحطلبان بهصراحت اعلام کنند از حمایت از مسعود پزشکیان پشیمان شدهاند جز اینکه بار دیگر خود را از ساختار قدرت حذف میکنند نتیجه دیگری به همراه نخواهد داشت. در حال حاضر آنها در هیچ بخش از بدنه قدرت حضور ندارند، اصلاحطلبانی که در مجلس حضور دارند یک کمیسیون اقلیت با اجتماع مستقلین تشکیل دادند، بنابراین اصلاحطلبان درصورت فاصلهگرفتن از پزشکیان قدرت زیادی برای فشار آوردن بر رئیسجمهور از طریق نظارت بر او ندارند؛ چراکه اکثریت مجلس را در اختیار ندارند. در چنین شرایطی حتی اگر خواهان حضور اکثریتی در مجلس هم باشند باید چهار سال صبر کنند و اگر در این مدت از رئیسجمهور فاصله بگیرند نیز شانس پیروزی در انتخابات مجلس نیز تا حد زیادی کاهش پیدا میکند و امکان دیگری نخواهند داشت. براین اساس تنها ابزاری که امکان فشار وارد کردن بر رئیسجمهور را برای آنها محقق میکند توییت زدن و انتشار متنهای تند و تیز در فضای مجازی خواهد بود.
بدنه اجتماعی ضعیف قدرت چانهزنی را از شما میگیرد
عدم حضور اصلاحطلبان در ساختار قدرت تنها آسیبی نیست که اصلاحطلبان در حال حاضر با آن دستوپنجه نرم میکنند، شکاف درون اصلاحطلبان در دوران انتخابات مجلس به بالاترین حد خود رسید تا آنجا که احتمال این میرفت برخی از احزاب از جبهه اصلاحات فاصله بگیرند، اختلاف اصلاحطلبان تندرویی که خواهان تحریم انتخابات بودند با اصلاحطلبان معتدلی که معتقد بودند تنها کنش موثر سیاسی، شرکت در انتخابات است، در انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری به کمترین حد خود رسید. تایید صلاحیت گزینه مورد حمایت جبهه اصلاحات منجر شد هر دو طیف اصلاحطلبان وارد کارزار انتخابات شوند.
تصور این بود که با پیروزی مسعود پزشکیان این شکافها ترمیم خواهد شد اما برخلاف انتظار حالا در قدم اول دولت و در چینش کابینه، ساز مخالف زده و انتقاد از کابینه پزشکیان را کلید زدند و در طرف مقابل نیز اصلاحطلبان معتدل تلاش دارند به این گزاره تاکید کنند که هنوز برای انتقاد از کابینه زود است و باید به دولت فرصت داد. اگر اصلاحطلبان تند همچنان بنا را بر ناسازگاری بگذارند در چند سال آینده نیز جز فشار و انتقادهای گاه و بیگاه و توقعات بیجا از رئیسجمهور کار دیگری نخواهند داشت. نکته مهمی که به نظر میرسد اصلاحطلبان به آن توجه ندارند این است که بدنه اجتماعی آنها در طول این سالها تضعیف شده است و البته در این مدت نیز نتوانستند آن را ترمیم کنند و تنها با تحریم انتخابات نمایش قرار گرفتن کنار مردم را دادند. نکته مهم این است که اگر چه نمیتوان نقش اصلاحطلبان در پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات را رد کرد، اما بخش زیادی از رای پزشکیان ناظر به ویژگیهای شخصیتی است که او داشت، حتی چهرههای اصلاحطلبی نیز به آن اشاره دارند. بخش زیادی از رای مسعود پزشکیان از سبد رای شهید رئیسی و بدنه ایدئولوژیک جذب شده بود. براین اساس همچنان مشکل اصلی اصلاحطلبان که بدنه اجتماعی ضعیف آنها بود به قوت خود باقی است. این ضعف بدنه اجتماعی نیز آنها را در موضع ضعف قرار میدهد و امکان اینکه بتوانند قدرتنمایی زیادی در دولت داشته باشند و به رئیسجمهور فشار بیاورند را کاهش میدهد. از طرفی آنها نتوانستند جذب زیادی در بدنه احزاب خود داشته باشند.
اصلاحطلبان فعال امروزی تقریبا همان چهرههایی هستند که در دولت روحانی و خاتمی، نقشآفرینی میکردند و چهره جدیدی به آنها اضافه نشده است. فقدان بدنه اجتماعی حتی خود را در انتخابات نیز بهوضوح نشان داد؛ عبدالعلیزاده، رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان در مصاحبهای که اخیرا داشت به این موضوع اشاره کرد که در انتخابات جبهه اصلاحات از رئیسجمهور حمایت کردند، دستشان درد نکند، پنج هزار نفر نداشتند که ما آنها را پای صندوقهای رای ببریم.» امری که نشان میدهد اصلاحطلبان با مشکل بزرگی دستوپنجه نرم میکنند و آنهم از دست دادن بدنه اجتماعی آنهاست و در حال حاضر هم نتوانستند آن را جبران کنند. باید توجه داشت که پیروزی پزشکیان بهترین فرصت برای اصلاحطلبان برای ترمیم این بدنه اجتماعی ازدسترفته است.