تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۴

مسیریاب‌های هوشمند هم نمی‌توانند محل مستقرشدن آنها را حدس بزنند و راننده متخلف را از حضورشان باخبر کنند.

همشهری آنلاین- رابعه تیموری:اگر هم متخلفین آنقدر تیزبین و حواس جمع باشند که به وجود این چشم‌های بینا در حریم معبر پی ببرند، پیش از آن که فرصت پیدا کنند به ضرب و زور ترمز و کلاچ عقربه سرعت‌سنج و کیلومتر شمار را تا رسیدن به‌سرعت مطمئنه پایین بیاورند، به وسیله دوربین‌های آنها شکار می‌شوند. پایان این قصه به پیامک جریمه‌ای ختم می‌شود که دیر یا زود دریافت می‌کنند، اما عاقبت کار رانندگان عجولی که در بزرگراه شهید بابایی از این جریمه‌های ماموران اعمال قانون به سلامت جسته بودند به‌جایی رسید که تلخی دوچندان را تجربه کردند:


هر ساعت ۵٠ تخلف سرعت

ترافیک بزرگراه شهید بابایی روان است و صدای ممتد حرکت خودروها لحظه‌ای قطع نمی‌شود. کمی پایین‌تر از پل لشگرک دوربین و دم و دستگاه‌شان را علم کرده‌اند. آفتاب نیمروز داغ است و هر لحظه‌ای که می‌گذرد خورشید سمج‌تر و خشن‌تر گرمایش را روی سایبان پلاستیکی کنار خودرو پلیس پهن می‌کند. زیر سایبان و روی صندلی پلاستیکی آبی رنگی افسر پلیس راهور نشسته و چشم دوخته به صفحه کوچک دوربین پایه کوتاهی که مقابل او است. روی صفحه هر لحظه تصویر پلاک خودرویی که سرعت آن بیشتر از ٩٠ کیلومتر است ظاهر می‌شود و جزئیات تخلف راننده درجدول کنار صفحه به نمایش در می‌آید: سرعت ١١٠ Km/h.... ساعت ١٠: ٢٣: ٣٠..... ردیف.... از ساعت ٦ صبح که افسران راهور در اینجا مستقر شده‌اند ۵ ساعت گذشته و در این مدت در این دوربین ٣١٧ مورد تخلف سرعت غیرمجاز به ثبت رسیده است. برای این که جریمه ٣١٧ راننده عجول بزرگراه نظم آن را بر هم نزند، افسر پلیس اعمال قانون را تمام‌وکمال به این دوربین سپرده و رانندگان قانون‌شکن بدون آن که برای اعمال قانون متوقف شوند، به آسودگی از مقابل تیم راهور می‌گذرند تا به زودی با دریافت پیامکی از جریمه دوبرگی خود مطلع شوند.

عکاس: مونا عادل


آخر به‌دستی ملخک!

در میان سرنشینان خودروها جمع‌های خانوادگی کمتر دیده می‌شود و اغلب خودروها با یک یا چند سرنشین به طرف پل صدر و بزرگراه امام علی (ع) در حرکت هستند. پشت فرمان سمند سفید رنگی جوانکی کم‌سن و سال نشسته که حتی دیدن دوربین و ماموران پلیس راهور هم او را مجاب نمی‌کند کمی از سرعتش کم‌کند، اما درحالی‌که دقایقی از ثبت تخلف او نگذشته بی‌سیم افسر راهور از تصادف شدید او خبر می‌دهد. دو تیم دیگر که ترافیک بزرگراه شهید بایایی را کنترل می‌کنند، مقابل ستاد مدیریت بحران و روبروی پمپ‌بنزین مستقر هستند و تصادف در محدوده نظارت این تیم اتفاق افتاده است. هنوز خودروی پلیس به محل حادثه نرسیده که صفی از خودروها در لاین غربی بزرگراه ردیف می‌شوند و رفت‌وآمد روان بزرگراه جای خود را به ترافیکی سنگین می‌دهد. جوانک راننده حسابی کلافه است و بوق‌های ممتد راننده‌هایی که تحمل توقف در ترافیک ظهرگاهی را ندارند، او را بیشتر عصبی می‌کند. برخوردش به گاردریل کنار بزرگراه شدید بوده و خودرو حسابی آسیب دیده است، وقتی افسر راهور گواهینامه و مدارک خودرو را درخواست می‌کند، دیگر رنگ به روی راننده ناشی نمی‌ماند و مشخص می‌شود آقای راننده درحالی‌که هنوز به سن قانونی رانندگی نرسیده، بدون گواهینامه پشت فرمان خودرو پدر نشسته تا مهارتش در رانندگی را به رخ رفقای همسن و سالش بکشد. در میان اصرار و گریه و زاری او برای توقیف نشدن خودرو و اعتراض راننده‌هایی که دیگر تاب انتظار کشیدن در ترافیک را ندارند، مامور راهور مشغول ثبت جزئیات تصادف است.


نیم ساعت تخلف آزاد است!

تا خودروی حادثه دیده به پارکینگ منتقل شود، پدر راننده خاطی هم از راه می‌رسد. بگومگوی او با پسر نوجوانش نشان می‌دهد اولین‌بار نبوده که پسرش بدون جلب رضایت پدر به دل جاده‌زده و همراه دوستانش در بزرگراه‌های داخل و خارج شهر ترکتازی کرده است، اما دوربین‌های اعمال قانون بزرگراه‌ها فقط سرعت و سقت غیرمجاز او را ثبت کرده‌اند که توسط پدر پرداخت شده است. وقتی دوربین راهور ساعت ١٢ ظهر را نشان می‌دهد، راهبندان بزرگراه باز شده و افسر پلیس درحالی‌که عرق از سر و رویش راه گرفته به محل استقرار تیم برمی گردد. خطوط روی اونیفورم لباس همکارش نشان می‌دهد سرباز است و وظیفه دارد در کنترل ترافیکی بزرگراه به افسر کادری راهور کمک کند، سن و سالش از وقت سربازی رفتن گذشته و انگار سال‌ها از خدمت رفتن طفره رفته، ولی صورت درهمش که در هرم گرمای روز گر گرفته نشان می‌دهد باید وقتی جوانتر بود این دوره را طی می‌کرد!
موقع صرف ناهار رسیده، ولی از سالن غذاخوری و سرمای باد کولر خبری نیست و باید پلو مرغ داخل ظرف یکبار مصرف را زیر همان سایبان نیم‌بندی بخورند که عرضش فقط به‌اندازه یک صندلی پلاستیکی است. دوربین اپراتوری به‌تنهایی نمی‌تواند تصاویر تخلفات را ثبت کند و در نیم ساعتی که آنها ناهار می‌خورند رانندگان می‌توانند با خیال آسوده از هم سبقت بگیرند و با شتاب و سراسیمه رانندگی کنند.


اعمال قانون سختگیرانه

بعد از ناهار گشت‌زنی افسر راهور شروع می‌شود. او باید نادیده گرفتن سایر جرایم رانندگان از سوی دوربین اپراتوری را جبران کند. نظارت این دوربین‌ها روی رعایت سرعت مطمئنه در بزرگراه متمرکز شده و گشت‌زنی خودروی راهور در بزرگراه باعث می‌شود سایر خطاهای راننده‌های قانون گریز هم به حداقل برسد، البته در صورتی متخلفین اعمال قانون می‌شوند که متوقف کردن خودروی آنها باعث ترافیک بزرگراه نشود. غافلگیر شدن راننده‌هایی که با دیدن خودروی گشت راهور مکالمات تلفنی خود را ناتمام می‌گذارند جالب و تماشایی است. راننده‌های جوان با آن که می‌دانند سبقت‌های بی‌هوا و بی‌احتیاط آنها و مکالمه‌های تلفنی‌شان پشت رل خطاهایی حادثه‌آفرین است، ولی وقتی برای اعمال قانون شدن از سوی مامور راهور متوقف می‌شوند حسابی ترش می‌کنند و هر لطایف‌الحیلی در آستین دارند رو می‌کنند تا شاید افسر از صرافت جریمه کردن آنها بیفتد.


روز از نو و روزی از نو

با اعلام خبر تصادفی دیگر افسر راهور باید به‌سرعت خود را به محل حادثه برساند و خطر جریمه تسلیمی از بیخ گوش رانندگان قانون گریز خوش اقبال می‌گذرد. راننده خاطی خانم جوانی است که موقع عبور از رمپ و تغییر مسیر نتوانسته خودرو را کنترل کند و با خودروی دیگری برخورد کرده است. تعداد زیادی از راننده‌های عجول و بی‌حوصله یکی‌یکی سر خود را از شیشه خودروهای‌شان بیرون می‌کشند و چند کنایه نثار خانم‌های راننده می‌کنند. تا افسر راهور مسیر تردد آنها را باز کند و کروکی حادثه را بکشد ساعتی به درازا می‌کشد. هنوز گرمای هوا طاقت سوز است و تا ساعت ١١ شب که ماموریت روزانه تیم او به‌پایان می‌رسد ٩ ساعت دیگر باقی است. فردا زمان استراحت تیم آنها است و تیم دیگری صبح زود در حوالی پل لشگرک مستقر می‌شود....

بیشتر بخوانید:قهرمان سال محله | پلیس‌های دوست‌داشتنی

توضیح پلیس درباره ماجرای پیامک تشویقی به رانندگان | قرعه کشی تارا و شاهین بین رانندگان بدون تخلف تارا و شاهین واقعیت دارد؟