وقتی کودک ۹ ماهه اهل مشهدکه بر اثر ضربه مغزی در یکی از بیمارستان‌های مشهد مرگ مغزی شد، خانواده‌اش تصمیم گرفتند که با اهدای اعضای بدن دخترشان به چند کودک دیگر زندگی دوباره ببخشند.

همشهری آنلاین _ فتانه احدی: ۸ شهریور برای خانواده نسائی روزی هولناک بود. آن روز که مادر کیانا کوچولو که چند روزی بود به خانه پدری‌اش رفته بود، دختربچه ۹ ماهه خود را در یکی از اتاق‌های خانه خواباند و از آنجا خارج شد.

آن روز خانه پدربزرگ کیانا شلوغ‌تر از همیشه بود و همه اعضای فامیل دور هم جمع شده بودند و بچه‌ها سرگرم بازی بودند.

در این هنگام بود که چند نفر از بچه‌ها برای بازی وارد اتاقی شدند که دختربچه ۹ماهه آنجا بود و هنگام بازی یکی از بچه‌ها به تلویزیون قدیمی پدربزرگ برخورد کرد و فاجعه‌ای هولناک رقم خورد. در یک لحظه جیغ و فریاد بچه‌ها خانه را پر کرد و وقتی بزرگترها وارد اتاق شدند، با دیدن حادثه‌ای که رخ داده بود، شوکه شدند.

مادر کیانا نخستین کسی بود که وارد اتاق شد و چشمش به تلویزیون قدیمی افتاد که روی دخترش سقوط کرده بود.

مادر از این اتفاق شوکه شده بود و مدام فریاد می‌کشید. بقیه اعضای خانواده به سمت تلویزیون قدیمی دویدند و آن را بلند کردند. مادر دخترش از زیر تلویزیون بیرون کشید و در آغوش گرفت اما کیانا کوچولو از حال رفته و بی‌هوش شده بود. آنها سراسیمه با اورژانس تماس گرفتند و دقایقی بعد دختربچه ۹ماهه با آمبولانس به یکی از بیمارستان‌های نیشابور منتقل شد.

در انتظار معجزه

هیچیک از اعضای خانواده، آنچه که اتفاق افتاده بود را باور نداشتند. در حالی که تلاش پزشکان برای نجات دختربچه ۹ماهه آغاز شده بود، همه اعضای فامیل دست به دعا برداشته و برای بازگشت کیانا به زندگی دعا می‌کردند. این در حالی بود که معاینات اولیه پزشکان نشان می‌داد دختر خردسال بر اثر شدت ضربه‌ای که به سرش وارد شده بود، دچار ضربه مغزی شده و وضعیت وخیمی دارد.

انتقال به مشهد

پزشکان بیمارستان نیشابور وقتی دیدند شرایط دختربچه هر لحظه بدتر می‌شود، پیشنهاد کردند که وی برای ادامه درمان به مشهد منتقل شود. فردای آن روز کودک ۹ ماهه به بیمارستانی در مشهد منتقل شد و تلاش‌ها برای نجات وی ادامه یافت. پزشکان که تنها راه نجات کیانا را انجام عمل جراحی می‌دیدند، وی را به اتاق عمل منتقل کردند اما بعد از عمل وی به کما رفت. بعد از ۲ روز پزشکان اعلام کردند که کودک خردسال دچار مرگ مغزی شده و این یعنی، امیدی به بازگشت او به زندگی نیست.

تصمیم بزرگ

وقتی تیم پزشکی به خانواده کیانا گفتند که او دچار مرگ مغزی شده، پدر و مادرش در شوک فرو رفتند. آنها آرزوهای بزرگی برای دخترشان داشتند اما حالا همه این آرزوها را بر باد رفته می‌دیدند.

امین نسایی، پدر کیانا در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: زمانی که حادثه اتفاق افتاد، من در مشهد بودم. همسرم و کیانا به خانه پدرزنم در نیشابور رفته بودند که با من تماس گرفت و گفت دخترم در بیمارستان است. بلافاصله خودم را به نیشابور رساندم. در آنجا به ما گفتند که باید برای عمل به بیمارستانی در مشهد منتقل شود. ما نیز دخترم را با مشهد بردیم. در آنجا منتظر بودیم که به ما بگویند بعد از عمل حال دخترم خوب می‌شود اما عمل موفقیت‌آمیز نبود و وی به کما رفت و در نهایت مرگ مغزی شد. بعد از اینکه از وضعیت دخترم مطلع شدیم و پزشکان گفتند که می‌توانیم با اهدای اعضای دخترم، جان کودکان دیگر را نجات دهیم.

وی می‌افزاید: من در آن لحظات چیزی نمی‌فهمیدم. مگر ممکن بود که دیگر دخترم را نبینم؟ آنچه را که اتفاق افتاده بود باور نمی‌کردم، شرایط سختی را تحمل می‌کردم. برادرانم با من صحبت کردند. آنها از اهدای عضو گفتند و اینکه حالا که دیگر دخترم به زندگی برنمی‌گردد لااقل وجودش باعث نجات چند نفر دیگر شود. آنها مرا متقاعد کردند که وقتی دخترم رفتنی است، چه بهتر که بتوانیم بیماران دیگری را نجات دهیم. حتی از خانواده‌هایی گفتند که هر لحظه امکان دارد، عزیزانشان را از دست بدهند و چشم انتظار یک عضو برای پیوند هستند.

نسایی ادامه می‌دهد: بدین ترتیب با همسرم تماس گرفتم و ماجرا را برای او تعریف کردم. همسرم ابتدا موافق نبود اما وقتی فهمید که اعضای بدن دخترم به کودکان بیماری که نیازمند اهدای عضو هستند پیوند زده می‌شود، موافقت کرد. بدین‌ترتیب در روز یکشنبه ۱۱ شهریور اعضای بدن دخترم را اهدا کردیم.

مونا هراتی مادر کیانا نیز می‌گوید: نبود دخترم و جای خالی او بدجوری ما را اذیت می‌کند اما وقتی به این فکر می‌کنیم که اکنون کودکانی به واسطه دخترم زندگی دوباره دارند، کمی آرام می‌شویم.

نمی‌توانم از نبود دخترم آرام بگیرم، من پدرش حال و روز خوبی نداریم امیدوارم که بتوانیم این داغ را تحمل کنیم. شاید فکر کردن به اینکه اینکه اعضای دخترم در بدن دیگری زنده هستند، حالمان را بهتر کند.

منبع: همشهری آنلاین