همشهری آنلاین: جمعه ۲۳ شهریور محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی، در برنامه تلویزیونی «هفت» حاضر شد و در گفتوگو با بهروز افخمی از کارنامه سه ساله خود صحبت کرد. خزاعی در این برنامه از عملکرد خود در سازمان سینمایی دفاع کرد و دوران مدیریت خود را یکی از پرچالشترین دورههای مدیریتی فرهنگی در کشور خواند. گزیده صحبتهای او را در ادامه میخوانید.
ریاست و دبیری فجر با هم!
البته من نیامده بودم که دبیر جشنواره فجر باشم اما در سال پایانی با آقای اسماعیلی (وزیر ارشاد پیشین) به این نتیجه رسیدیم که دبیر دوره آخر جشنواره فجر در دولت سیزدهم من باشم. طبیعتا اگر رئیس سازمان سینمایی نباشم باید دبیری جشنواره فجر را هم به رئیس بعدی واگذار کنم تا آنها نیز برنامهریزی خودشان را داشته باشند.
نمایش «قلادههای طلا» با چراغ های روشن
روزی آقای طالبی با من تماس گرفتند و گفتند که آقای شمقدری اصرار دارند شما دبیر جشنواره فجر شوید. ما جلسه ای داشتیم و همانجا اعلام کردم که فیلم «قلاده های طلا» در آن زمان در جشنواره فیلم فجر شرکت نکند و در بخش غیررقابتی باشد. شبی که قرار بود فیلم اکران شود با من تماس گرفتند و گفتند که اکران این فیلم را متوقف کنیم. اما ما فیلم را اکران کردیم به این دلیل که نگویند دبیر جشنواره برای فیلم خودش فضاسازی کرد. ما با چراغهای روشن فیلم را اکران کردیم به این دلیل که نگران مسائل امنیتی و شلوغی سالن بودیم. پس از اکران این فیلم سکوتی سالن را فرا گرفت و ما حتی با بازخوردهای خوبی در پایان اکران مواجه بودیم.
تعطیلی جشنواره فجر بینالملل
جداسازی این دو جشنواره به بهانه اینکه یک جشنواره معتبر در حوزه بینالمللی برگزار کنیم پس از چند سال موفقیت آمیز نبود؛ زیرا تماشای آثار خارجی در اولویت مردم ما نبود. وقتی شما کارنامه دو جشنواره را بررسی کنید، میبینید که به اهداف خودشان نرسیدند به این دلیل که مخصوصا در جشنواره بینالمللی به هرحال ما در فیلمهایمان ممیزی داریم و این مساله تاثیرگذار بود. این تصمیم را من به صورت شخصی نگرفتم و با گروه های مختلفی این موضوع را بررسی کردیم و درنتیجه به این نتیجه رسیدیم که جشنواره فیلم فجر با همان روند گذشته برگزار شود.
«می تو»، «متروپل»، تپقهای دعای تحویل سال
پس از جشنواره فیلم فجر جنبش «می تو» آغاز و تهمتهایی زده شد؛ تهمتهایی که برخی از آنها اصلا اثبات نشد ولی آبروی سینمای ما را بردند. اتفاقات این دو سال و نیم در مدیریت فرهنگی کشور در ۴۰ سال اخیر بسیار کمسابقه بود.
بیانیهای برای حمایت از اتفاق ساختمان متروپل صادر شد (درخرداد ۱۴۰۱، با فروریختن این ساختمان، ۴۳ نفر کشته شدند) و برخی از فیلمسازان متوجه عبارت «تفنگت را زمین بگذار» در این بیانیه نبودند. برخی افراد در رسانه در این چند سال صبح که بیدار میشدند به فکر این بودند که چگونه دولت را تخریب کنند. همه دولتها نقاط قوت و ضعفی دارند و این بستگی به این دارد که ما با چه عینکی به موضوع نگاه کنیم. آقای رئیسی به کارگران گفتند که «شما ناهار خوردید؟» برای همین جمله جریان ایجاد میکردند درحالی که سرشار از صداقت بود. برای خود من که در اختتامیه جشنواره فیلم فجر دعای تحویل سال را اشتباه خواندم، حاشیه درست کردند و کاملا مساله را سیاسی کردند. همه این افراد باید در قیامت پاسخگو باشند و هیچکدام را نمیبخشم.
۳۰۰ نفر ممنوع کار و قانون حجاب
ما ۳۰۰ نفر ممنوعالکار در سینما نداریم و این خبر را اشتباه اعلام کردند. ممنوعالکاریهای دولت در حوزه سینما ۳۰ نفر هم نمیشوند. از آقای سعید حجاریان می خواهم که سفیدشویی نکنند. نگذارید بگویم که خود آقای حجاریان در آن دوره چه کردند با هنرمندانی مانند بهرام بیضایی. از شما خواهش میکنم مطالعاتتان را بیشتر کنید. زمانی که وارد سینما شدم حدود ۴۰۰ و خرده نفر ممنوعالکار بودند. ممنوعالکاری هیچ ارتباطی با وزارت ارشاد در هیچ دوره ای از دولت ندارد و باید یک جای قضایی حکمی صادر کند تا براساس آن یک هنرمند ممنوعالکار شود و این یک تصمیم شخصی نیست. ما سعی کردیم تا جایی که می توانیم اجازه ندهیم دستگاههای امنیتی وارد فضای سینما شوند و ما خودمان با هنرمندان وارد گفتگو شویم.
۲۶ پروانه ساخت کمدی
وقتی شرایط سینما ایدهآل میشود ما فراموش می کنیم که در چه شرایطی بودیم. ما تا به امروز به ۲۵۵ فیلم پروانه ساخت دادیم. در این میان مجموعه فیلمهای کمدی ما ۲۶ فیلم بود که پروانه ساخت گرفت یعنی ۱۰ درصد. برای فیلم اجتماعی ۵۰ پروانه ساخت صادر شد. برای فیلم های خانوادگی ۴۵ فیلم پروانه ساخت گرفتند و ژانرهای تاریخی، ورزشی و... هم داشتیم. ما از همان ابتدا توجه به مساله تنوع ژانر را در دستور کار داشتیم. اینکه ما سایر ژانرها را نمیبینیم به این دلیل است که فیلمهای کمدی در فروش بهتر عمل میکنند. ما دورهای هم داشتیم که فیلم کمدی ساخته میشد اما مردم استقبال نمیکردند. ما با یک پدیده اجتماعی به نام کرونا مواجه بودیم که مردم را با مشکلات روحی و روانی مواجه کرد. یک مدیر آگاه حتما این خلاء را با فیلمهای کمدی پر می کند تا حال مردم خوب شود. مساله دیگر اینکه در این چندسال آیا کسی درخواست کرده است که ما به او پروانه ساخت نداده باشیم؟ درواقع کسی از بزرگان سینمای ایران و فیلمسازان اجتماعی ما نیامد که درخواست پروانه ساخت بدهد. این کمکاری فیلمسازان است و من از هنرمندان درخواست میکنم که بیایند و فیلم خوب بسازند. اگر وضعیت سینما اکنون اینگونه شده است به ریلگذاریها در یک زمان (دیگر) برمیگردد.