به گزارش همشهری آنلاین امید حامدیفر، بازیکن سابق استقلال که طی دو فصل گذشته در این تیم عضویت داشت، پس از ایجاد مدرسه فوتبال در زادگاهش، حالا در اقدامی جدید سراغ باشگاهداری رفته است. او در تصمیمی مشترک با کریم آهنی مدیرعامل باشگاه استقلال شوش توافق کردند تیمی در رده امید لیگ یک کشور با نام استقلال شوش در مسابقات شرکت کند. ضمن اینکه در نشستی که طرفین برگزار کردند، حامدیفر سهامدار باشگاه استقلال شوش شد. صحبت را به این بهانه با حامدیفر آغاز کردیم و سپس به وضعیتش در گلگهر، وضعیت استقلال و از همه مهمتر ماجرایی که با بیدقتی او بر سر کوین یامگا آمد، ادامه دادیم. امید حامدیفر کمتر مصاحبه میکند اما در این گفتوگو ترجیح داد همه ناگفتههای کابوسوار چندماه اخیر را بیان کند.
صحبت را با تیمداری در شهر شوش آغاز کنیم.
چون فوتبال را از استان خوزستان شروع کردم، میدانم که شهرستانهایی مانند دزفول، شوش و اندیمشک از نظر امکانات شهرستانهایی محروم بهشمار میروند. من هم برای اینکه پیشرفت کنم و فوتبالیست مطرحی شوم در اوایل فوتبالم سختیهای زیادی را متحمل شدم تا جایی که برای رسیدن به اهواز هر روز سر مسیر میایستادم تا به اهواز برسم و تست بدهم. خدا را شکر از همین مسیر هم پیشرفت کردم و به همین دلیل امروز که به جایی رسیدهام به این فکر میکنم که چرا باید بچههای شهرم چنین دغدغهای داشته باشند؟ به همین منظور در ابتدا یک آکادمی ایجاد کردم و سپس امتیاز یک تیم در رده سنی امیدها در مقطع کشوری را خریدم و حالا هم در لیگ دسته سوم امتیاز یک تیم را خریدم و درحال گسترش فوتبال در این شهرستانم تا بچههای کمامکانات شوش در فوتبال پیشرفت کنند. صددرصد برای این تیم برنامه دارم و اگر فضای کار فراهم شود در تمامی ردهها تا لیگهای بالاتر با این تیم میخواهم تیمداری کنم.
وضعیتت در گلگهر چطور است؟
زمانی که از استقلال بیرون میآیید سخت است که بخواهید خودتان را با تیمهای دیگر وفق بدهید اما خدا را شکر توانستهام خودم را تا حد زیادی جمعوجور کنم و الان تمرکزم روی تیمم است. گلگهر یک باشگاه حرفهای بهشمار میرود و فضای فوقالعاده آرامی دارد و از همه لحاظ شرایط برای پیشرفت یک فوتبالیست مهیا و همهچیز مطلوب است، هرچند چون در فصل بدنسازی نبودم از لحاظ بدنی عقبم اما کمکم دارم به بچههای دیگر میرسم تا برای بازیهای پیش رو آماده شوم.
برخی شایعات حکایت از آن داشت که با تارتار در گلگهر مشکل پیدا کردهای؟
خیر، اصلا اینطور نیست. برخی دوستان که با ما رابطه خوبی ندارند، چیزهایی مینویسند که واقعیت ندارد. بعضا هم برای حواسپرتی من این چیزها را مینویسند اما حواس من پرت نمیشود، چون روی کارم تمرکز کردهام و انشاءالله از این به بعد هم پرقدرت کارم را ادامه میدهم. در گلگهر شرایط و روابطی که داریم مطلوب است و مشکل خاصی وجود ندارد.
هنوز به استقلال فکر میکنی؟ در نیمفصل دوم سال گذشته ماههای کابوسواری را سپری کردی.
درست است. البته نیمفصل اول برایم خیلیخوب بود، هم فنی و هم روحی-روانی و خودم را آماده کرده بودم برای نیمفصل دوم هم شرایط خوبم را حفظ کنم اما در نیمفصل دوم اتفاقی افتاد که بهواسطه آن وارد یک افت شدید شدم، هم از لحاظ روحی و روانی و هم از لحاظ فنی. وقتی یک فوتبالیست فکرش درگیر باشد مطمئنا این امر روی روند فنی بازیکن تاثیر میگذارد و من هم دچار این موضوع شدهام. بااینحال اواخر فصل خودم را جمعوجور کردم و شرایط طوری بود که دوباره به میادین بازگشتم. درهرصورت استقلال باشگاه بزرگی است و تا ابد نام این باشگاه در قلب من است و به آن فکر میکنم. آرزوی هرکسی است که در این باشگاه بازی کند.
چطور شد که به فکر جدایی از استقلال افتادی؟ در تصمیمی که گرفتی فشاری که وجود داشت، چقدر موثر بود؟
من رابطه خوبی با نکونام داشتم، حتی در لیست تمدیدی او هم بودم اما شرایط طوری بود که خودم از لحاظ روحی و روانی آمادگی این را نداشتم که دوباره در استقلال بازی کنم، چون میخواستم از فشاری که وجود داشت، فرار کنم و به فضایی بروم که آرامش بیشتری داشته باشم تا اگر خدا بخواهد دوباره برگردم. با این هدف رفتم هرچند از لحاظ مالی هم در استقلال اذیت شدم و در وهله بعدی هم به این موضوع فکر کردم و راهی سیرجان شدم. اما در کل هدفم این بود که به خودم کمک کنم و دوباره احیا شوم تا بتوانم بازگردم و به استقلال کمک کنم.
آخرینبار چه زمانی با یامگا صحبت کردی؟
سر بازی دوستانهای که داشتیم با او صحبت کردم و از او آخرین شرایطش را جویا شدم که گفت: «خوب هستم داداش!» و به خوشوبش پرداختیم. چند وقت پیش هم با استوری تولدش را تبریک گفتم و دوباره در دایرکت با هم حالواحوال کردیم.
آن روزها چه بر سر امید حامدیفر آمد؟
این موضوع را هنوز جایی نگفتهام؛ بعد از اینکه آن اتفاق افتاد یک پیام بلندبالا با مضمون عذرخواهی و شرمندگی برای یامگا فرستادم که پاسخ او بیشتر مرا شرمنده و متاثر کرد.
چه پاسخی داد؟
یامگا در پاسخ گفت: «مشکلی نیست داداش، این فوتبال است!» این پاسخ خیلی بیشتر ناراحتم کرد و پیش خودم گفتم با اینکه چنین اتفاقی برای او افتاده، چقدر انسان فروتن و درعینحال حرفهای است. از وضعیتی که بهوجود آمده بود نهتنها من، بلکه تمامی خانوادهام ناراحت و متاثر بودند. هنوز که هنوز است مادرم سر نماز دعا میکند که سلامتی یامگا دوباره برگردد. در این مدت همه ما در خانواده تحتالشعاع این موضوع بودهایم و همه ناراحتیم. عذاب وجدان زیادی را متحمل شده و شرمندگیاش برای من ماند. درباره اتفاقات اخیری که پیش آمده، متوجه شده بودم که او میخواهد بازی کند و فقط تاییدیه ایفمارک میماند که بعد از استوریای که گذاشت فهمیدم میتواند بازی کند؛ حالا اینکه بعدا چه شرایطی برای او در تیم و باشگاه پیش آمده واقعا در جریان نیستم اما برای یامگا هر جا که هست آرزوی موفقیت دارم.
با توضیحاتی که دادی بهنظر میرسد یامگا تو را بخشیده باشد؛ تو هم خودت را برای این اتفاق بخشیدهای؟
هنوز که هنوز است این موضوع را به من یادآوری میکنند و چهبسا این مباحث باعث شد به دوره افت بروم اما اگر این اتفاق تاثیری روی زندگی من نمیگذاشت و آن را خیلی زود فراموش میکردم مطمئن باشید سطح فوتبالم همانطور باقی میماند و هیچ وقت تغییری در آن ایجاد نمیشد و افت نمیکردم. پس مطمئنا خیلی درگیر این موضوع شدهام که فوتبالم افت کرده و هنوز هم درگیرش هستم. هرچند این اتفاق ناخواسته بود و میتوانست برای هر فوتبالیستی در حین مسابقه و تمرین پیشبیاید. پادوانی را که به یاد دارید؟ برای یامگا هم چنین اتفاقی افتاد که سهوی بود اما امیدوارم هرچه زودتر دوباره صحیح و سلامت به میادین بازگردد.
درباره استقلال امسال هم کمی صحبت کنیم. نکونام درهرصورت ماندگار شد و حالا بازیهای سختی ازجمله لیگ نخبگان را پیش رو دارد. در این خصوص چه نظری داری؟
بار فنی نکونام بسیار بالاست، از لحاظ مدیریتی با آمدن هلدینگ باید شرایط اوکی باشد، هرچند من در فضای تیم نیستم و خبر ندارم که در این مدت چه گذشته است. اما با شناختی که از بچهها دارم و ذهنیتی که آنها و نفراتی که به این تیم میآیند باید داشته باشند، میدانم که در این تیم همیشه همه به فکر بردن هستند، حتی کسی به مساوی یا شکست فکر نمیکند. نکونام هم چنین طرز تفکری دارد و من مطمئنم با یک مقدار صبوری هواداران، نتایج خیلیبهتر از قبل میشود.
پس به فکر بازگشت به استقلال هستی؟
بله، صددرصد!
در دربی رفت سال گذشته هم مباحثی بهوجود آمد که باید از بازی اخراج میشدی. با وجود VAR این اتفاق نیفتاد. تحلیل خودت از آن صحنه چیست؟
من که نمیتوانم نظری بدهم اما پرسوجوی زیادی در این خصوص داشتم و کارشناسان به من گفتند چون کامل روی مچ پا نرفته بودم و مقداری پایم متمایل به بیرون بود، این صحنه فقط کارت زرد داشت. البته از آنجا که کارت زرد اولم بهخاطر تاچ کردن ناخواسته بنیادیفر بود و او عجولانه کارت داد احساس کردم شاید بهخاطر این موضوع به من کارت زرد دوم را نداد. VAR این صحنه را کارت قرمز مستقیم تشخیص نداده اما کارت زرد داشت و به دلیلی که گفتم داور تصمیم گرفت در این صحنه کارت زرد دوم را ندهد.