منطقه میمک از همان ابتدای جنگ تحمیلی به یک منطقه جنگی تبدیل شد. یک بار به اشغال درآمد و بعد از بازپس گیری همچنان درگیری بین نیروهای نظامی ایران و بعثی ها تا پایان جنگ ادامه داشت.

به گزارش همشهری آنلاین، تا پایان جنگ تحمیلی، چند عملیات در این منطقه طرح ریزی و به اجرا درآمد. دومین عملیات بزرگ در این منطقه، عاشورا نام داشت که به فرماندهی سپاه و با همکاری ارتش در ۲۵ مهر ۱۳۶۳ اجرا شد.
«مِیمَک»، آخرین ارتفاعی است که به دشت‌های عراق می‌رسد و دیدی وسیع تا عمق خاک عراق دارد و برای عراق هم به همین دلیل اهمیت دارد که اولین ارتفاع مشرف به ایران محسوب می‌شود. تصرف این ارتفاعات اولین تصرف نقطه ای از ایران در جنگ تحمیلی بود و بازپس‌گیری «مِیمَک» را می‌توان اولین عملیات مهم و گسترده ایران در مقابل عراق دانست.

بیشتر بخوانید:
این منطقه از ایران اولین جایی است که عراق تصرف کرد | اولین عملیات گسترده دفاع مقدس چه بود؟

حمید زارعی، متولد ۱۳۴۵ یکی از افرادی است که در عملیات عاشورای میمک که در سال ۱۳۶۳ برگزار شد، حضور داشته است. او به همشهری می‌گوید: «زمانی که جنگ شروع شد، ۱۴- ۱۵ ساله بودم و شرایط حضور در جبهه را نداشتم. در محله سیدفاطمه کرمانشاه و در پایگاه بسیج فعالیت می‌کردم. بعد از اینکه جنگ گسترش پیدا کرد، من هم به جبهه رفتم و توفیق حضور در عملیات‌های دفاع مقدس را پیدا کردم.»

زارعی توضیح می‌دهد: «سال ۱۳۶۳ در عملیات عاشورای میمک به عنوان پیک شرکت کردم. آن زمان در تیپ نبی اکرم (ص) بودم که به این عملیات رفتیم. روی یال‌ کوه‌های که به سمت دشت میمک می‌رفت، خط‌الراس منطقه در اختیار ایرانی‌ها بود. دامنه‌های آن که به سمت خاک عراق می‌رفت، یکسری تپه وجود داشت که هدف عملیات آنجا بود و البته در دست دشمن بود. ادامه آن هم به سمت سومال می‌رفت. ابتدا قرار بود تلفیقی بین ارتش و سپاه در عملیات عاشورای میمک شرکت کنند. حتی گردان‌های پیاده ارتش به منطقه آمدند، ولی این اتفاق نیفتاد و به طور مستقل تیپ نبی اکرم مسئولیت عملیات را به عهده گرفت.»

توقف حمله هوایی

حمله هوایی به میمک از همان ابتدای جنگ صورت گرفت و به گفته زارعی، یک روز قبل از عملیات عاشورای میمک شرایط آب و هوایی به نفع رزمندگان بود. او می‌گوید:‌ «قبل از عملیات شرایط منطقه طوری بود که هواپیماهای دشمن منطقه میمک را بمباران می‌کردند، اما روزی که قرار بود عملیات شکل بگیرد، گردو غبار شدیدی از سمت عراق آمد و کل میمک را گرفت. طوری که دید هواپیماهای دشمن کور شد و نمی‌توانستند به سمت مواضع ایرانی‌ها پرواز کنند. حاج صادق آهنگران هم قبل از شروع عملیات به میمک آمد و مدیحه‌سرایی و نوحه‌خوانی کرد. دقیقا یادم است که در سمت گردان ما یک محوطه بازی بود که برنامه حاج آهنگران در آنجا برگزار شد.»

حمید زارعی و شهید مسعود رضایی

آغاز عملیات

حمید زارعی که برادر شهید مجید زارعی است، یادآور می‌شود: «نیروهای حاضر در عملیات عاشورای میمک آماده شدند و به سمت خط مقدم حرکت کردند. تقریبا غروب بود که به خط مقدم رسیدیم، یک خمپاره به سر ستونی که یگان‌های نبی اکرم (ص) حضور داشتند، برخورد کرد و بلدچی (مسئول اطلاعات عملیات) شهید شد. به همین دلیل، چند ساعتی در کار تیم وقفه افتاد تا اینکه فرد دیگری جایگزین شد.»

او تاکید می‌کند: «بچه‌های اطلاعات ما را از مسیری بردند که پشت دشمن درآمدیم؛‌ من به همراه شهید حسین اجاقی از فرماندهان گردان حنین سپاه نبی اکرم (ص) در این مسیر حضور داشتیم. خوشبختانه بچه‌های تخریب هم معبر را باز کردند و تقریبا نزدیک سنگرهای استراحتگاه دشمن بودیم که دشمن متوجه ما شد. شروع به تیراندازی کرد و برخی از بچه‌های ما زخمی و شهید شدند.»

زارعی ادامه می‌دهد:‌ «یکسری سیم خاردار توپکی وجود داشت که بچه‌ها پشت آن متوقف شدند و شهید اجاقی گفت که برانکارد را روی سیم خاردار بیندازید و خودش هم نخستین نفری بود که از روی آن عبور کرد و به پایگاه عراقی‌ها نزدیک شد. بخشی از پایگاه دشمن تصرف شد. عراقی‌ها به بخشی دیگری که بر روی ارتفاع بود رفتند و تا صبح مقاومت کردند.»

شهید حسین اجاقی، شهید مجید زارعی و شهید ناصر بیابانی

۲۰ اسیر عراقی

حمید زارعی می‌گوید: «صبح که داشت هوا روشن می‌شد، صدای بولدزر را شندیدیم و فکر کردیم نیروی مهندسی خودمان است. متاسفانه دیدیدم که تانک‌های دشمن است و تقریبا جایی که ما بودیم به محاصره تانک‌ها درآمد. تانک‌ها از نوع تی ۷۲ بود و آرپی جی که به آن برخورد و کمانه می‌کرد.»

او ادامه می‌دهد: «این درگیری تا نزدیک‌های ظهر ادامه داشت و در جایی که ما در ارتفاعات اشغال کرده بودیم، ۲۰ عراقی بودند. شب قبلش هر چه تلاش کردیم، تسلیم نشدند در حالی که ارتباط تانک‌های عراقی هم قطع شد و مدام به سمت سنگرهای خودشان با کالیبر تانک شلیک می‌کردند. در نتیجه ۲۰ نیروی عراقی خودشان را تسلیم کردند.»

زارعی اضافه می‌کند: «البته در عملیات عاشورای میمک گردان ما و هم گردان خیبر شهیدهای زیادی دادیم.»

به سوی میمک

کتاب «به سوی میمک» ناگفته‌هایی از نخستین پیروزی ایران در جنگ و خاطرات سیاسی و اجتماعی در آن مقطع تاریخی است. خاطرات کتاب به قلم علی کرم محمدیان است که خود از اهالی آن منطقه بوده و هست و در زمان نبرد میمک به عنوان یکی از رزمندگان تأثیرگذار با مسئولیت هماهنگی بین عشایر آن منطقه و نیروهای نظامی عمل کرده و باعث موفقیت در طرح های نظامی در آزادسازی ارتفاعات میمک شده است. کتاب «به سوی میمک» به طرح کلی این موضوع می‌پردازد که نبرد میمک یک نبرد نبود، یک حماسه بود؛ نه تنها حماسه عشایر خزل و تیپ۱زرهی، بلکه نمادی از حماسه عشایر و بسیج و نیروهای نظامی ایران بود. در آغاز این حماسه سرنوشت‌ساز، شجاع مردان رشید ایل به همراه برادران ارتشی خود به قلب دشمن نفوذ کردند و با پایمردی و مقاومت بی بدیل دشمن را به زانو درآوردند. کتاب «به سوی میمک» نوشته علی کرم محمدیان در ۳۱۲صفحه با شمارگان ۲۵۰۰نسخه از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.

بیشتر بخوانید:

رزمنده‌ای که نخستین هواپیمای عراقی را سرنگون کرد | ماموریت عقرب‌های ایرانی در جبهه‌های جنوب چه بود؟

منبع: روزنامه همشهری