به عبارت دیگر همواره در سالهای فعالیت این رشته در ایران باوجود تاکید بر جمله کلیشهای مرسوم و دادن لقب «مادر ورزشها» به دوومیدانی، هرگز شاهد پیشرفت و رشد اساسی این ورزش پایهای نبودهایم و آنچنان که باید استعدادیابی، آموزش، توجه به زیرساختها و پشتوانهسازی در دوومیدانی در دستور کار قرار نداشته است.
در هر مقطعی از تاریخ حیات دوومیدانی ایران، یک یا دو قهرمان چهره شده و با پایان درخشش عمر حرفهای آنها فقدان پشتوانه و نبود آیندهنگری کاملا به چشم میآید. البته با نگاه سطحی برخی مسئولان ورزش نمیتوان انتظاری بیش از این برای رشد و پیشرفت دوومیدانی داشت. در حقیقت دوومیدانی در ایران همواره قربانی سیاستها و اشتباههای کلان ورزش در ایران بوده و هرگز به جایگاه واقعی خود نرسیده است.
این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان و حتی در میان رقبای آسیایی، کشورهایی که به درستی اهمیت رشد و توسعه آن را به عنوان یک ورزش پایه و مادر شناختهاند با توجه ویژه به این رشته در بسیاری از دیگر رشتههای ورزشی خود هم خوب و موفق عمل کردهاند. سئوال این است که در نگاه استراتژیک مسئولان ورزش از گذشته تا
به حال دوومیدانی در چه جایگاهی قرار داشته و تا چه اندازه برای آن اهمیت قائل شدهاند.
پایان مسابقات جهانی برلین
روز گذشته مسابقههای جام جهانی دوومیدانی در شهر برلین آلمان به پایان رسید و همان گونه که انتظار میرفت ما در جمع بهترین دوندگان جهان با دو نماینده خود هیچ دستاوردی نداشتیم. لیلا رجبی، پرتابگر وزنه ما با پرتابی 5/1 متر کمتر از رکورد شخصی خود حذف شد و سجاد مرادی هم در دوهای 400 و 800 متر با رکوردهایی بسیار پایین هیچ توفیقی نداشت.
پیش از این هم دوندگان کشورمان با حضوری کمرنگ در المپیک پکن، وضعیت نابسامان دوومیدانی ایران را به نمایش گذاشته بودند. اتفاقا این بار در برلین یکی از رقبای مستقیم ما در آسیا یعنی ژاپن با موفقیتهای فراوانی که در مواد گوناگون به دست آورد به خوبی ثابت کرد که چرا ژاپنیها در بسیاری از رشتههای ورزشی به استانداردهای جهانی رسیدهاند.
امروز دوندههای ژاپنی هم در سرعت، هم در استقامت و هم در پرتابها و پرشها در میان بهترینهای جهان قرارگرفتهاند و این مسئله نشان میدهد که برای ورزش این کشور به درستی برنامهریزی شده است. در برنامهریزیهای بلندمدت آنها، ورزشهای پایهای در اولویت قرارگرفته و به این واقعیت رسیدهاند که نمیتوانند بدون توجه به ورزشهای مادر از جمله شنا و دوومیدانی در سایر ورزشها به جایگاه خوبی در ورزش جهان برسند.
این میتواند تجربه خوبی برای ورزش ما باشد که در پی درخشش تک چهرهها و تک مدالها بدون منطق هیاهو و تبلیغات نکنیم و نگاه جدیتری به ورزشهایی نظیر دوومیدانی و پشتوانهسازی در آنها داشته باشیم. این مسئله حتی در بسیاری از کشورهای فقیر و کوچک جهان هم دیده میشود که بهترین نمونه آن کشور جامائیکاست. در این کشور 2 میلیونی درحال حاضر با یک برنامه مدرن و مستمر 30 هزار دونده از یک پوشش وسیع حمایتی برخوردار شدهاند و تمرکز اصلی برنامهها و فعالیتهای ورزشی این کشور روی دوومیدانی است.
چراکه کارشناسان ورزشی در این کشور کوچک به این نتیجه رسیدهاند که حصول موفقیتشان در صحنههای بینالمللی ورزشی در این رشته چشمگیرتر است در نتیجه هزینه اضافی و بیهوده روی دیگر رشتههای ورزشی که استعداد و توانایی موفق شدن در آنها را ندارند کنار گذاشتهاند و به همین دلیل است که این کشور کوچک با جلوگیری از هدررفتن بودجه ورزش خود موفقیت در دوومیدانی را هدف قرار داده و با دوندگان خود در جامجهانی به 7 مدال طلا میرسد.
به نظر میرسد ورزش ایران در آستانه تجربههای جدیدی است ازهمین رو ورود افراد تازه به ورزش کشور باید توام با نگاه استراتژیک آنها به رشد و تعالی ورزشهای پایه و مادر باشد.