تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۳ - ۲۳:۲۷

بعد از مدت‌ها انتظار، بالاخره وام بانکی‌ای که می‌خواستند بگیرند نشست به حسابشان. سال پیش خواهر و برادری هرچه داشتند روی هم گذاشتند و کسب‌وکاری راه انداختند و قرار بود آن وام بانکی بشود سرمایه توسعه‌ کارگاه کوچک تولید ظروف یک‌بار مصرفشان.

به گزارش همشهری آنلاین، پول که در حسابشان نشست، قبل از آنکه کار و کاسبی‌شان را رونق بدهند نذر کردند دردمندی را در شادی‌شان شریک کنند و برای همین هم رفتند سراغ علی. علی ۳۶ساله و سرپرست خانوار و البته پرستار پدر و مادر مریضش بود که به‌دلیل بدهی حالا روزهایش را در زندان سر می‌کرد.

مادر و پدرش هم مراقبت می‌خواستند و هم هزینه درمان. این شد که تصمیم گرفت تمام و کمال در خانه در خدمتشان باشد و با یک لپ‌تاپ کسب درآمد کند. چک داده بود و لپ‌تاپ خریده بود، اما نتوانست بدهی‌اش را پرداخت کند. وام بانکی خواهر و برادر نیکوکار بعد از چند ماه علی را از زندان راهی خانه کرد؛ خانه‌ای که پدر و مادرش چشم‌انتظار او بودند.

بیشتر بخوانید:

برچسب‌ها