به گزارش همشهری آنلاین، داریوش اسدزاده، بازیگر معروف و مشهور سینما سالهای سختی در زندگی خود داشته و مسیری پر تلاطم را برای رسیدن به جایگاهی که داشت سپری کرده است. در ادامه داستان زندگی این بازیگر را بخوانید.
پدرش یک نظامی سختگیر تهرانی بود و آرزو داشت داریوش هم آموزش نظامی ببینید و صاحب منصب شود. او به شدت پسرش را تشویق به درس خواندن و تحصیل میکرد. داریوش هم سخت درس میخواند تا آخر هفته پدرش بعنوان جایزه وی را با خود به تئاتر ببرد و اینگونه داریوش عاشق هنر شد. او در نوجوانی درست زمانی که عاشق دختر همسایه شده بود ویولن هم میزد. غرورش، اما اجازه نداد عشقش را به دختر همسایه ابراز کند و یک روز صدای هلهله و شادی از خانهی همسایه به او فهماند که عشقش ازدواج کرده و این اولین شکست عشقی بود که اسدزاده در ۱۹ سالگی تجربه کرد. این شکست وی را به ساز زدن و شعر نوشتن سوق داد وقتی پدرش فهمید با خشم سازش را شکست و اشعارش را در اجاق سوزاند.
داریوش هم پنهان از چشم پدر وارد هنرستان تئاتر شد و همزمان برای خاطر جمعی پدر به دانشگاه هم رفت و در دانشکده بازرگانی تحصیل کرد. مدتی نگذشت که به رادیو ایران رفت پدرش از زبان اشنایان شنید که پسرش دور از چشمش چهها که نمیکند همین شد که وی را به جرم مطرب شدن به خانه راه نداد. بعد از یک ماه با وساطتت آشنایان داریوش به خانه بازگشت و با تلاشهای پدرش در ادارهی دارایی استخدام شد. داریوش همچنان در کنار کار در دارایی تئاتر کار میکرد و گاهی هم مینوشت و هنوز هم عشق پنهان دختر همسایه در دلش میتپید.
تا اینکه یک شب دختری زیبا و ظریف به پشت صحنه آمد و خودش را به داریوش معرفی کرد. باور کردنش سخت بود، اما این دختر هما شاهرخی دختر ایراندخت (معشوقهی محمدرضا شاه در جوانی) و نوهی احمدشاه قاجار بود. دخترک خیلی بیریا عشقش را به داریوش ابراز کرد. کاری که داریوش به خاطر غرورش هرگز نکرده بود. داریوش شیفتهی شازده خانوم میشود. هما پاپیش گذاشت و به اسدزاده درخواست ازدواج داد و او درخواست ازدواجش را قبول میکند، اما این ازدواج بعداز هفت سال به علت بچه دار نشدن به طلاق منجر میشود. اسدزاده حالا کم کم وارد سینما میشود و چندین فیلم بازی میکند.
لازم به ذکر است داریوش اسد زاده پس از شازده خانم قجری با سهیلا غزلی و پس از طلاق از وی با طاهره خاتون میرزایی ازدواج کرد. طاهره زندگی عاشقانهای را کنار داریوش سپری کرد و وفادارانه در روزهای پایانی در جوار اسدزاده ماند و پرستارش شد.
منبع: فرارو