به گزارش همشهری آنلاین، در این مراسم، همه اقشار مردم، از زن و مرد و پیر و جوان همه آمدند تا نشان دهند وقتی پای ایران در میان باشد، مرزهای اختلاف رنگ میبازد. صفهای فشرده نمازگزاران روز جمعه در تهران، تصویری درخشان از عزم راسخ ملتی را به نمایش گذاشت که در برابر تهدیدهای خارجی، یکپارچه و استوار ایستادهاند؛ جایی که هر تکبیر، فریادی بر سر دشمنان و هر دست به آسمان برافراشته، پرچمی از مقاومت بود. این صحنه باشکوه گواهی بود بر این حقیقت که ایران، تنها یک کشور نیست؛ ایران یک ایمان است؛ یک عقیده است که در قلب میلیونها ایرانی میتپد.
تعداد کودکان در میان حاضران کم نبود، بعضی از آنها با پاهای کوچکشان مسیر را طی کردند و برخی هم در آغوش پدر و مادر خود را به مصلی رساندند. در میان تصاویر ثبت شده، عکس نوزادی که با سربند «ما ملت شهادتیم» و چفیهای با طرح قدس در کالسکه خوابش برده بود، بسیار جلب توجه کرد و برخی این عکس را با نوشتههای خاص در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند؛ مانند یک کاربر توییتر که در رابطه با این عکس نوشت: «خانوادگی اومدن تا به پدر امت لبیک بگن.»
وسعت چند هزار متری مصلی جوابگوی سیل مشتاقان برای حضور در نمازجمعه و مراسم یادبود شهید سیدحسن نصرالله نبود؛ تا جایی که حاضران برای اقامه نماز مجبور شدند در خیابانهای اطراف قامت ببندند؛ مردمی که نتوانستند خود را به صف نمازگزاران در داخل مصلای امامخمینی(ره) برسانند، روی آسفالت خیابان بهشتی، سجادهشان را پهن کردند تا ثواب این حضور را به نام خود ثبت کنند. با بیشتر شدن جمعیت، صفهای نماز هم طولانیتر شد؛ تا جایی که بزرگراه حکیم هم به محلی برای خواندن نمازجمعه تبدیل شد.
چهرههای شناخته شده هم خود را به نماز جمعه رساندند، در این جمع نام افرادی مانند رضا امیرخانی نویسنده ، مجید مجیدی کارگردان و... به چشم میخورد.
مصلای تهران شاهد صحنههای نابی شد؛ تصاویری که تا پیش از این نمازجمعه کسی آن را در خاطراتش ثبت نکرده بود. براساس برنامه، اعلام شده بود که نمازجمعه از ساعت۱۰:۳۰صبح در مصلی اقامه میشود، اما عاشقان خواندن نمازجمعه به اقامت رهبر معظم انقلاب از راههای دور و نزدیک و قبل از طلوع آفتاب، خود را پشت درهای بسته مصلی رساندند و در تاریکی هوا منتظر ماندند تا بهعنوان نخستین نمازگزاران پس از بازشدن درها، صفهای نماز را تشکیل بدهند.
در میان جمعیت دختر جوانی بود که با چفیهای بر دوش سریع راه میرفت تا هرچه سریعتر خود را به صف نمازگزاران برساند. هیجان اقتدای نمازجمعه به رهبر انقلاب در تمام جملات دختر جوان نمایان بود. او به نیت حمایت از مردم فلسطین و بزرگداشت سیدشهید مقاومت لبنان خود را به مصلای تهران رساند و گفت: «الحمدلله مردم ما پای کار هستند و طیفهای مختلفی امروز آمدند؛ همانطور که مردم ایران، لبنان، عراق و محور مقاومت در کنار مردم فلسطین هستند. امیدوارم مردم کشورهای دیگر هم به این جمع اضافه شوند تا نصرت الهی که وعده داده شده را با چشمان خودمان ببینیم.»
دیروز تنها محفلی برای حضور نسل انقلاب نبود؛ دهه هشتادیها هم آمده بودند تا نشان دهند میراثدار حفاظت از وطن هستند؛ این وظیفه نسل به نسل منتقل شده است تا در بزنگاههای تاریخی، باز هم ایرانیها حماسهآفرین شوند؛ درست مانند نوجوانی که از شهرستان قرچک با نمازگزاران مسجد محلشان به مصلای تهران آمد تا هیجان و بیتابی لحظات اول شنیدن خبر اقامه نمازجمعه از طرف رهبر انقلاب را به آرامش حضور تبدیل کند و از قافله جانماند. او که همراه با جمعی از دهههشتادیها خود را به مصلی رسانده بود با صدایی رسا فریاد میزد: «حزبالله پیروز است، اسرائیل نابود است.»
صفهای طولانی و سیل جمعیت در مسیرهای منتهی به مصلای امامخمینی(ره) گویای حضور پررنگ مردم در نمازجمعه بود. جمعیت در همان ساعتهای اول، چنان زیاد بود که مردم برای رسیدن به صف نمازگزارها، دقایق طولانی در مقابل گیتهای ورودی منتظر میماندند تا مسیر برای پیوستن به نمازگزارها باز شود. مترو هم شاهد حضور جمعیت زیادی بود و در میان این انتظار برخی با تکرار نوای «حیدر، حیدر» در ایستگاههای متروی منتهی به مصلی ارادت خود را نشان میدادند. کم نبودند افرادی که این حضور را با صدایی رسا به محفلی برای اعلام دشمنی با رژیم صهیونیستی تبدیل کردند و یک صدا شعار «لعنتالله علی اسرائیل» سر میدادند.
کم نبودند خانوادههایی که با فرزندان خود آمده بودند تا نشان دهند حمایت از حق را از همان کودکی به فرزندانشان یاد میدهند و این کودکان هم قرار است در میان طرفداران وطن، پرچم ایران را بالا نگه دارند. زن و شوهری همراه با فرزندشان، تصاویر رهبر انقلاب و شهید سیدحسن نصرالله را در دستان خود نگه داشتهاند. پدر جوان از خوشحالی این حضور گفت: «این نماز بسیار تعیینکننده بود و خوشحالم که نمازجمعه را رهبر عزیزمان اقامه کردند. خوشحالم که امروز آمدم و در این حضور سهم داشتم.» مادر خانواده هم بهعنوان یک زن خطاب به مادران و زنان لبنان و فلسطین گفت: «ما هم با شما همدردیم. ما از جنگ نمیترسیم و حاضریم که جان خودمان را در راه امام زمان عزیزمان فدا کنیم.»
در میان جمعیت، برخی که با سختی زیاد خود را رسانده بودند، داستان این عاشقی را به روایتی باورنکردنی تبدیل کردند. تصویر یک مادر روی تخت بیمارستانی در میان صف جمعیت مصلای امامخمینی(ره) یک قاب ماندگار در ذهن ایرانیها ساخت. رنگ رخساره این مادر و حمل جسم ناتوانش با تخت بیمارستانی خود راوی تمام ماجرای دلدادگیاش بود، نوشته روی کاغذ بهتنهایی نمادی از ایثار و جانباختگی او بود. روی کاغذی سفید با خط خوش از زبان این مادر و خطاب به رهبر انقلاب نوشته شده بود: «رهبر عزیزم! من مادر ۲شهید هستم. به همراه فرزندان و نوههایم از مشهدالرضا(ع) برای عرض تسلیت آمدهام.» این مادر شهید، سختی راه طولانی را به جان خرید تا در مراسم بزرگداشت سیدحسن نصرالله و شهدای مقاومت که از سوی رهبر انقلاب در مصلی برگزار شد، حاضر شود.