همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
بیگمان یکی از تراژدیهای بزرگ فوتبال ایران در ماههای اخیر، داستان کوین یامگا بوده است؛ ستاره دوستداشتنی و نجیب استقلال که هواداران تیمهای رقیب هم احترام زیادی برای او قائل بودند. یامگا که از نظر فنی هم در استقلال یک مهره کلیدی به شمار میرفت، در اثر برخوردی که در تمرینات با امید حامدیفر داشت از ناحیه چشم دچار آسیبدیدگی دلخراشی شد که نهتنها فوتبالش، که حتی کل زندگیاش را تحتتأثیر قرار داد. بعد از آن اتفاق کمتر کسی میتوانست تصور کند یامگا حتی برای یک دقیقه شرایط بازی داشته باشد اما او آنقدر ایستاد و مبارزه کرد که حالا به هدفش رسیده و هر هفته مورد ستایش منتقدان و ناظران قرار میگیرد. داستان امروز کوین، حکایت ستایشبرانگیز عزم و اراده آهنین یک انسان است.
خرید مؤثر
درست در روزهایی که مدیران و مربیان استقلال به هر دری میزدند تا به نوعی از دست یامگا خلاص شوند، این باشگاه نساجی بود که مدافع راست فرانسوی را به خدمت گرفت. با حضور علی خطیر در قائمشهر، پروژه جذب یامگا به سرعت نهایی شد. شاید در ابتدا برخی بر این باور بودند که جذب یامگا صرفا یک شوی تبلیغاتی برای نشان دادن همدردی و انسانیت این باشگاه است اما آنچه دستکم تاکنون رخ داده، حکایت از آن دارد که نساجی موفق شده یک بازیکن اثرگذار و به درد بخور را جذب کند. یامگا که در نخستین بازیاش برای نساجی بازوبند کاپیتانی این تیم را در بازی با استقلال بهدست بست، روی هر دو گل تیمش مقابل آبیها اثر گذاشت؛ گل اول را که خودش با یکی از همان ضربات پنالتی مطمئنش به ثمر رساند و داستان گل دوم هم از روی حرکت او و همکاریاش با حسین زامهران شروع شد. دیدار با شمسآذر با تساوی بدون گل به پایان رسید و درنهایت یامگا در دربی شمال مقابل ملوان هم تنها گل بازی را ساخت؛ جایی که حامد پاکدل روی ریباند ضربه سر او توانست دروازه حریف را باز کند. یامگا در ۲بازی ابتدایی ۹۰دقیقه کامل حاضر بوده و در بازی سوم هم ۷۳دقیقه برای نساجی توپ زده؛ آیا واقعا این یک خرید عالی نبود؟
از او بیاموزیم
یامگا خیلی تلاش کرد به مدیران استقلال بقبولاند که توانایی بازی برای تیم را دارد اما رفتار آنها مهربانانه یا حتی محترمانه نبود و در نهایت این بازیکن را راندند. راستش این است که هنوز هم نمیدانیم از نظر حرفهای، جذب بازیکنی با شرایط یامگا از سوی یک باشگاه لیگ برتری میتواند اتفاقی قابل توجیه باشد یا نه؛ با این حال کوین در عمل نشان داده نهتنها باری روی دوش تیمش نیست بلکه حتی میتواند به موفقیت نساجی یاری هم برساند. فوتبالیستهای زیادی داریم که با ۲مصدومیت پیدرپی یا چند هفته نیمکتنشینی، کلا از زندگی دلسرد میشوند و قید کار را میزنند. کاش به آنها بگویند کوین یامگایی هم وجود دارد که چشمش را برای استقلال گذاشت، بیحرمتی هم دید اما از جنگیدن دست بر نداشت و این روزها یک ستاره شاد و موفق است. دمش گرم.