به گزارش همشهری آنلاین؛ علیرضا مجیدی کارشناس مسائل لبنان: جنگ طوفان الاقصی و نبرد یکساله اخیر در غزه و سایر مناطق مختلف در خاورمیانه اسرائیل را با چالشهایی مواجه کرد که البته با برخی از اینها همچنان درگیر است و از آنسو تا حدی توانسته برخی دیگر از چالشها را پشت سر بگذارد. اول از همه اینکه رژیم صهیونیستی گرچه نتوانست به شکل کامل و صددرصدی حاکمیت حماس از غزه را پایان دهد، اما تا حد زیادی موفق شد که حماس را در این منطقه تضعیف نماید. از آنسو همچنین رژیم صهیونیستی در پی نابودی مقاومت ضرباتی را به زیرساختهای مقاومت در غزه ولبنان وارد ساخت که البته محدود به این نشد و تعرضاتی هم به سوریه و یمن هم داشت. نکته بعدی این است که صوفانالاقصی ضربه سنگینی به اسطوره امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی وارد ساخت که آنان سعی کردند این موضوع را ترمیم کنند گرچه در این مورد طی یکسال گذشته ضربات سختی به اسرائیل وارد آمده است.
حال با این اوصاف و وضعیت حال حاضر منطقه آیا اسرائیل خود را وارد یک نبرد جدیتر و سهمگینتر با ایران میکند یا خیر؟ در پاسخ باید گفت؛ اساسا بغیر یک بخش کوچکی از چپهای اسرائیلی، جامعه سیاسی صهیونیستی از ضربه زدن به ایران و مقاومت استقبال میکنند. اما اینکه آیا آنها از جنگ فراگیر با ایران حمایت میکنند باید گفت اپوزیسیون دولت صهیونیستی به دو بخش تقسیم میشود، بخشی از آنان مانند لیبرمن حتی از نتانیاهو هم رادیکال تر بوده و از این موضوع طرفداری میکنند، اما بخشی دیگری نظیر لاپید چندان با جنگ فراگیر همسو نیست و از آن حمایت نمیکند. ضمن اینکه در سطح منطقه و قدرت های فرامنطقه ای یک اتفاق نظری وجود دارد مبنی بر اینکه باید از جنگ فراگیر با ایران جلوگیری شود.
اسرائیل به دنبال بازتعریف معادله بازدارندگی در برابر ایران است تا تگنای ژئوپلوتیکی که ایران از سال 2005 پیگیر آن است خنثی سازد و به تعبیری یک ضدحملهای را متوجه آن کند. گرچه اسرائیل از این طریق میخواهد راه تنفسی را برای خود ایجاد نماید اما هنوز کار تمام نشده و کار ما ادامه دارد.