حضور بانوان را باید در این مقیاس سنجید که در حرکتی وقتی بانوان به میدان آمدند؛ یعنی جامعه به پا خاسته و به میان آمده است.

به گزارش همشهری آنلاین، عباس سلیمی نمین؛ کارشناس مسائل سیاسی و تاریخی: 1- در مناسبات و مقاطعی که زنان و بانوان در مسیر محور مقاومت و تقابل با دشمن و رژیم صهیونیستی حضور پیدا می‌کنند و با آمدنشان در میدان به نحوی از انحا سعی دارند نقشی را ایفا کنند، بیان‌گر عقبه مردمی و حمایتی است که از سوی آحاد جامعه متوجه جبهه مقاومت می‌شود. ما قائل به آن هستیم که یک حرکت و اقدام مؤثر و بزرگ زمانی صورت می‌پذیرد که پشتوانه مردمی و حمایت اجتماعی نیز همراه آن باشد. در اقدامی که اخیرا صورت گرفت - در فاطمیه تهران - بانوانی با حضورشان طلاهای خود را برای کمک مالی به جبهه مقاومت و مردم مظلوم این محور اهدا نمودند. این کار دقیقا با بیان آنچه گفته شد؛ عقبه مردمی و اجتماعی حمایت از مقاومت است که در ایران انجام می‌شود.

2- وقتی زنان ایرانی حاضر می‌شوند از طلا و جواهرات خود بگذرند و آن را برای کمک به نیروهای مقاومت نظیر حزب‌الله اهدا کنند، نشان از این حقیقت دارد که این عقبه و حمایت مردمی نه فقط در لبنان و جامعه بومی آنجا، بلکه تا عمق خاک ایران و در بین مردم ما نیز نفوذ دارد و برجسته است. حضور بانوان را باید در این مقیاس سنجید که در حرکتی وقتی بانوان به میدان آمدند؛ یعنی جامعه به پا خاسته و به میان آمده است. به عبارت بهتر، کمک طلایی به مقاومت آن هم به این شکل که از دارایی خود بگذرند، به زمانی امکان رخ نمایی دارد که مردم و جامعه ما حاضر و آماده کمک و پشتیبانی از مقاومت و رزمندگان جهادگر علیه رژیم صهیونیستی باشند. در ظاهر، زنان وظیفه ای در این قبال ندارند و شاید بیشتر انتظار رود این مردان هستند که باید به هر نحوی در میدان جهاد و پشتیبانی حاضر شوند؛ اما وقتی زنان با وجود عدم وظیفه ای که دارند این چنین اقدام می‌کنند جنبه مردمی بودن موضوع به وضوح روشن خواهد شد.

3- تجربه های این چنینی را در ماجرای هشت سال دفاع مقدس نیز شاهدش بودیم. در آن زمان، بانوان با انجام کارهایی چون: بهداری، پخت غذا، دوخت لباس و... خود را در مسیر جهاد و حمایت از رزمندگان ایرانی قرار میدادند. این موضوع شاید از بُعد مادی ارزش خاصی نداشته باشد اما از لحاظ تقویت روحیه بسیار مهم و اساسی است.

4- در وضعیت و زمانه‌ای که دشمن با خشونت تمام دست به بمباران محور مقاومت می‌زند و فرماندهان برجسته این محور را به شهادت می‌رساند؛ حمایت مردم نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه به هر میزان که این خشونت و خون‌ریزی‌ها گسترش پیدا ‌کند، حمایت و اقدامات پشیبانی از سوی آحاد جامعه گسترش پیدا کرده و برجسته‌تر می‌شود. اقداماتی این چنینی برآمده و مولود یک باور اعتقادی و سیاسی است و مقابله با آن به این شکل اصلا و ابدا کارساز نخواهد بود. به تعبیر بهتر، وقتی دشمن این سطح از خشونت را عملیاتی می کند، نتیجه عکس می‌دهد و در آنسوی میدان، حمایت مردمی از باور اعتقادی به مقاومت تقویت خواهد شد.