همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
شاید کمتر کسی شک داشته باشد که مهمترین ستاره فعلی فوتبال ایران مهدی طارمی است؛ مهاجم ۳۲سالهای که بعد از چندین فصل درخشش در پورتوی پرتغال، در یکی از بزرگترین ترانسفرهای تاریخ فوتبال کشور راهی اینتر ایتالیا شده و فعلا هم آنجا نمایش قابلقبولی داشته است. با این حال آنچه این اواخر جلب توجه میکند، کیفیت متفاوت عملکرد طارمی در تیمهای باشگاهی و ملی است؛ جایی که او در لباس نراتزوری، با وجود تازهوارد بودن نمایشهای مؤثری دارد و حتی مورد تمجید مداوم کادرفنی هم قرار میگیرد، اما در تیم ملی واقعا آن بازیکن زهردار با استاندارد بسیار بالا را نمیبینیم. چرا؟
تأثیرگذاری پایین
مهدی طارمی برابر ازبکستان گل نزد و اصلا درست و حسابی در زمین بازی هم دیده نشد. او در مصاف قبلی با ازبکستان در تهران هم چنین عملکردی داشت و البته در مسابقه آخر تیم ملی با امارات نیز آنقدر که انتظار میرفت به چشم نیامد. او البته در این فاصله یک گل ۳امتیازی برابر قرقیزستان به ثمر رساند، اما واقعا چنین تیمی را نمیتوان یک حریف قدر و قلدر برای فوتبال ایران به شمار آورد که لازم باشد بازیکن اینتر به آن گل بزند، آن هم از روی ریباند و با اشتباه دروازهبان. مقصود از این مطلب، زیر سؤال بردن تواناییهای طارمی نیست، چرا که چنین کاری بیهوده بهنظر میرسد، اما او مدتهاست تأثیرش را، مخصوصا در مسابقات مهم ملی از دست داده. آخرین گل طارمی در یک میدان مهم و سرنوشتساز ملی، به بازی با سوریه در یکهشتم نهایی جام ملتهای آسیا برمیگردد که اولا از روی نقطه پنالتی بود و ثانیا طارمی در همان بازی اخراج شد و تیم ملی را تا مرز حذف از تورنمنت پیش برد. طعنهآمیز اینکه در یکی از بهترین بازیهای سالیان اخیر تیم ملی برابر ژاپن، طارمی غایب بود و نبودنش هم اصلا احساس نشد!
اینها از سیتی سختترند؟
آن طرف داستان اما اثرگذاری طارمی در تیم باشگاهیاش واقعا روشن و انکارناپذیر است. مهاجم بوشهری در تورنمنتی مثل لیگ قهرمانان اروپا ۹۰دقیقه برابر منچسترسیتی بازی میکند و با توجه به همکاریاش با سایر نفرات، از تمامی سایتهای تحلیلی نمره قبولی میگیرد. آیا واقعا امثال قرقیزستان، ازبکستان و امارات، رقبایی سختتر از سیتی بهحساب میآیند؟ فاصله معنادار همبازیان طارمی در تیم ملی و اینتر را درک میکنیم، اما خود مهدی چی؟ این همان بازیکن آنجاست؟ قبلا هم یکبار نوشتیم و متأسفیم که بعد از چندماه دوباره باید همین سؤال را تکرار کنیم؛ آیا هیچ خاطره مهمی از یک درخشش سرنوشتساز و فراموشنشدنی در تیم ملی از طارمی به یاد میآورید؟ تعدادشان واقعا کم است.
کمفروشی یا نقش کادرفنی؟
معمولا وقتی بحث به اینجا میکشد، یک عده هم هستند که پای کمفروشی در تیم ملی و حفظ ساقها برای تیم باشگاهی را وسط میکشند، اما واقعا نمیشود چنین فرضیاتی را در مورد طارمی جدی گرفت، مخصوصا که او بهشدت به امیر قلعهنویـی علاقه دارد و از این مربی حمایـــت میکند. شاید هم تفاوت سطح کیفی مزبور، ناشی از ناتوانـی مربیان تیم ملی در استفاده از این بازیکن باشد که این خودش یک بحث جداگـانه مفصل است.
یورش به باشگاه صدتاییها
نسلی که سالهاست کنار هم در تیم ملی بازی میکند و در تمام طول این مدت آماج نظرات مثبت و منفی زیادی بوده، حالا کمکم به پایان خط نزدیک میشود. شاکله نسل فعلی تیم ملی ایران شاید از حوالی سال ۲۰۱۵شکل گرفت و خیلی از بازیکنان از همان زمان در این تیم ماندهاند. به تازگی و بعد از جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳، سرانجام دوران حضور نفراتی همچون احسان حاجصفی و کریم انصاریفرد در این تیم به پایان رسید و آنها دیگر به اردو دعوت نمیشوند. هر دو بازیکن بالای ۱۰۰بازی ملی دارند؛ حاجصفی با ۱۴۲بازی ملی سومین بازیکن پرسابقه تاریخ این تیم به شمار میرود و کریم انصاریفر هم ۱۰۴ بازی ملی در کارنامه دارد. با این حال چنان که گفتیم دیگر امکان افزوده شدن به این اعداد وجود ندارد و بازیکنان مورد اشاره عملا بازنشسته شدهاند.
در مجموع ۸بازیکن در تاریخ فوتبال ایران بیش از ۱۰۰بازی ملی دارند، اما نسل مستمر فعلی بهزودی امکان افزودن ۳نفر دیگر را به این فهرست خواهد داشت. نزدیکترین بازیکن به باشگاه صدتاییها، مهدی طارمی است که ۸۸مسابقه ملی در کارنامه دارد. پس از او باید به علیرضا جهانبخش اشاره کرد که تعداد بازیهای ملیاش ۸۷تاست و بعد از اینها هم سردار آزمون با ۸۶بازی ملی به چشم میخورد. به این ترتیب و با توجه به جایگاه مطمئن هر ۳بازیکن در تیم ملی، آنها نهایتا تا سال آینده چنین روزهایی وارد باشگاه صدتاییها خواهند شد. با فاصلهای دورتر از آنهایی که اسم بردیم، سعید عزتاللهی هم با ۷۱بازی ملی برای ردههای بالای جدول نقشه میکشد؛ هافبکی ۲۸ساله که غیراز دراگان اسکوچیچ، مورد اعتماد سایر سرمربیان تیم ملی بوده و احتمالا او هم به باشگاه صدتاییها افزوده خواهد شد.