این روزها اغلب مسجدها مناره دارند، اما قبلترها اینطور نبود، اصلاً مناره جزو معماری مسجدها نبود. منارهها ساختمان جداگانهای بودند و خیلی قبلتر از ظهور اسلام با عنوانهای میل یا میله در معماری شرقی وجود داشتند؛ اما بعدها برای اینکه صدای مؤذنها بیشتر به اطراف برسد، منارهها به مسجدها پیوستند و کاربریهای تازهای پیدا کردند.
اصفهان شهر منارههاست. این یکی دیگر از لقبهای این شهر است بعد از نصف جهان. 71 تا مناره تاریخی اینجاست. بلندترینش مناره ساربان است. بعد مناره مسجد علی است که مربوط به دوره سلجوقی است. مناره چهل دختران و دارالضیافه هم حسابی معروفاند؛ اما شهرت هیچکدامشان به اندازه منارجنبان نیست.
منار جنبان بیرون از اصفهان قرار دارد
منارهها دو نوعاند. بعضیهایشان فضای داخلی دارند، بعضیهایشان نه. آنهایی که فضای داخلی ندارند چند پله مارپیچی دارند و بس؛ اما دسته دیگر را میشود از جنبه زیباییشناسی و هنری بررسی کرد. این منارهها همانطور که فضای خارجیشان کاشیکاری شده، روی معماری داخلیشان هم کار شده است. از پلههای آن بگیر تا آجرها وخشتها که روی بعضی از آنها حکاکی هم شده است. منارهها جالباند؛ در ظاهر نحیفاند، اما در واقع از معدود ساختمانهایی هستند که در برابر زلزله مقاوماند.آنها نوسانها و رفت و برگشت نیروها را جذب میکنند. منارهها در عین سادگی بسیار پیچیدهاند.
مناره های اصفهان را میشود از نظر ارتفاع، نوع و سبک معماری، کتیبههای موجود و کاشی کاریهایشان بررسی کرد. آنها فقط محلی برای اذانگویی نیستند، بلکه با ارتفاع زیادشان محل استقرار مسجدها را نشان میدهند. البته این کارکردی بسیار قدیمی است. قبلترها، پیش و بعد از اسلام کاروانیان با دیدن منارهها یا میلها مسیر را میشناختهاند و اصولاً در شهرهای زیادی مناره یا میلی به این منظور وجود داشته است. آن هنگام که ساختمان بلندی وجود نداشت، روی منارهها آتش روشن میکردند تا رهگذران شبانه محل آبادیها را شناسایی کنند، حتی خیلی وقتها از آنها به عنوان برج دیدهبانی هم استفاده میشد.
پایههای منارهها اغلب مربعاند یا چند پهلو، بعد ساقه یا همان ارتفاعی که میبینیم رویشان قرار میگیرد. بعد رأس (سایهبان) مناره است و سرپوش بالاترین قسمت مناره محسوب میشود.
سلطان سنجر سلجوقی و خواجهنظام الملک به آبادانی اصفهان کمک کردهاند و خیلی از منارهها به دستور آنها ساخته شده است.
پیش از اینکه منارهها جزیی از معماری اسلامی شوند میل نامیده میشدند، قدیمیترین میل هم همین نزدیکیهاست، در ممسنی فارس. اسمش میل اژدهاست، 7 متر ارتفاع دارد و متعلق به دوره اشکانیان است؛ اما ما که برای دیدن آن نیامدهایم. حتی برای دیدن منار علی که در همین اصفهان است و 48 متر بلندی دارد و نگارههای هندسی آن را پوشاندهاند هم نیامدهایم؛ با اینکه قدمت آن به قرن ششم هجری برمیگردد و از پایین به بالا نازک میشود. مناره دیگری ما را به خود جذب کرده. ما برای دیدن منارجنبان آمدهایم.
مناره ساربان یکی از بلندترین منار های شهر اصفهان است
منارجنبان در خود شهر اصفهان نیست. در راه نجفآباد است. بقعه عموعبدالله آنجاست. یک ساختمان مکعب شکل است با دو مناره لرزان. میتوانی از 17 پله آن بالا بروی، بعد دستت را از یکی از پنجرهها بیرون بیاوری و بچسبانی به دیواره مناره، دست دیگرت هم که درون ساختمان به دیوار است. حالا بلرزان، مناره را بلرزان. میبینی، مناره لرزید. بیرون را نگاه کن، آن یکی مناره هم میلرزد. اما تمام اینها خیال است و تصویری که برای من ساختهاند. یکی از منارهها از سالهای پیش دچار آسیب شده است و مناره دیگر را هم گاهی میشود لرزاند و گاهی در حال تعمیر است.
مقبره عمو عبدالله در قرن هشتم هجری ساخته شده است و این منارهها 5/7 متر ارتفاع دارند. ساختمان را کاشی کاری کردهاند؛ لاجوردی و فیروزهای. ساقههای منارهها هم کاشی کاریهای ریز دارند، زیگزاگ و افقی.
میگویند آجرها خاصیت ارتجاعی دارند و دلیل لرزش همزمان دو مناره خاصیت آونگی بناست، اما هیچکدام از اینها عجیبتر از این نیست که ساختمان مقبره در زمان مغول ساخته شده است و منارهها در اواخر دوره صفویه. هیچکس نمیداند چهطور این بازسازی کل معماری را تحت تأثیر قرار داده.
راستی، منارجنبان، تنها منارة جنبان ایران نیست. یکی دیگرش در یزد است. در روستای باستانی و کوچکی به اسم خرانق.
بوی به میآید. دور تا دور منارجنبان درختان به فراواناند. از سردر بزرگ بقعه و پنجرههای کوچک آن که دور شوی، آن بالا توی یک مناره عکاسی ایستاده است و با دوربینش عکس آدمهایی را می گیرد که کنار مناره دیگر ژست گرفتهاند. توی آلبومهای قدیمی را دیدهای؟
خیلی از بابا مامانها از این عکسها دارند... اصفهان 17 مناره تاریخی دارد، منارجنبان یکی از بهترین آنهاست.