درج مقاله خاموشی زایندهرود و مرگ گاوخونی [خاموشی زاینده رود، مرگ گاوخونی] و متعاقباً جوابیه شرکت مدیریت منابع آب ایران، دل هر ایرانی علاقهمند به کشور را بهدرد آورد و تبعات ناشی از سدسازی و بیتوجهی به ساکنین روستاها و آبادیهای بهرهمند از رودخانه مذکور و یا روستاهایی که بهدلیل آبگرفتگی سدها به زیر آب رفتهاند و باعث کوچ و مهاجرت روستائیانی که سالهای سال خود و اجدادشان در محلهای مذکور به کشت و زرع و دامداری و گذران زندگی مشغول بودند تأسفبرانگیز است، عمده هدف سدسازان نه کمک به روستاهای مولد مواد غذایی، بلکه تأمین آب شهرها است تا انبوهی مصرفکننده از آب متعلق به روستاها جهت مصرف غیرمولد و عمومی و یا شستوشوی اتومبیل و شستن پیادهرو استفاده نمایند، بدون آنکه توجه داشته باشند، چه نعمت ارزندهای را بدینگونه مصرف میکنند.
پیدایش شهرها دقیقاً بهلحاظ وجود روستاها بوده است
چند هزار سال پیش زمانی که اجداد ما از کوهها و غارها به طرف دشتها و کنار رودخانهها سرازیر شدند و اولین مراکز جمعیتی را ایجاد کردند روستاهایی شکل گرفتند که صرفاً جنبه تولید مواد غذایی و دامی را داشت. شهری وجود نداشت. سالها سپری شد و این جوامع جمعیتی روستایی در جایجای دشتها و کنار رودخانهها و چشمهها به تولید اشتغال داشتند.
در این زمان به دلیل افزایش تولید مواد غذایی و دامی، برخی از روستاها در برخی از تولیدات خود دارای اضافهتولید بودند و در مقابل روستاهای دیگر در آن زمینه دچار کمبود بودند. در این مقطع زمانی برخی اشخاص این مبادلات را با کاروانهایی که بهوجود آورده بودند انجام میدادند و اضافهتولید یک روستا را به جای دیگر میبردند که دچار کمبود بود و در مقابل اضافهتولید آن روستا را به جای دیگر میبردند و از این رابطه برای خود نیز سهمی در نظر میگرفتند تا این زمان هنوز شهری متولد نشده بود.
سالها سپری شد، تا این گروه تاجر و بازرگان بین روستاها، نیاز دیدند که جهت گسترش کار خود و تأمین امنیت خود و کاروانهایشان در محلی متمرکز شوند و این زمانی بود که شهرها بهوجود آمدند و اولین مراکز حکومتی که صرفاً حمایت از این روند تولید و جابهجایی این اضافهتولید بود شکل گرفتند و با گرفتن باج و خراج و مالیات از روستائیان و بازرگانان و کاروانها حکومت خود را اداره میکردند. این شهرها عمدتاً در مرکز ثقل مناطق روستایی تشکیل میشدند.
کمکم در شهرها صنایع کوچکی بهلحاظ تسهیل کشاورزی و دامداری بهوجود آمدند که تولیدات خود را با محصولات کشاورزی مبادله میکردند. نسبت جمعیت شهرها به جمعیت روستاها بسیار کم بود و شاید تا 100سال پیش نسبت 10درصد به 90درصد بود. در این زمان عمده نگرانی مراکز حکومتی(شهرها) و بازرگانان، بروز خشکسالی و یا بیماریهای واگیر و یا حمله اقوام متجاوز بود. چون این مشکلات تأثیر مخربی در شهرها بهوجود میآورد، زیرا زندگی شهرنشینان کاملاً به زندگی و تولید روستاها وابسته بود. از حدود 100سال گذشته و با روند صنعتیشدن جوامع و کشف معادن و پیدایش نفت و عوامل متعدد دیگر نظمی که تا آن موقع جاری بود دچار دگرگونی شد و با کمتوجهی به این مراکز تولید مواد غذایی و دامی و صنایع دستی، روند مهاجرت از روستاها بهطرف شهرها آغاز شد.
روستاها جمعیت جوان و فعال خود را کمکم به نفع شهرها از دست دادند و وضع به آنجا رسید که برخی از روستائیان کشور با دریافت کوپن در صف دریافت ارزاق قرار گرفتند. حالا کشور دارای منابع عظیم نفت و گاز است و میتواند هر کمبودی را از گندم گرفته تا مرغ، گوشت، میوه و... را با دلارهای نفتی از خارج وارد کند و قسمتی از آن را هم به روستائیان بدهد. برای این است که متولیان سدسازی فعلاً نیازی به این روستاها ندارند و اگر زمین این روستاها هم به دلیل کمآبی و بردن آب روستا به شهرها خشک و لمیزرع شد دیگر باکی نیست، چون دلارهای نفتی جوابگو است.
شهرهای بهشدت گسترشیافته، عمدتاً مصرفکننده هستند و کارها کاذب و عموماً خدماتی هستند. آب زمینهای کشاورزی را نیز باید برای مصرف شهرها هدایت کرد.از حدود 65هزار روستایی که سالها و قرنها طول کشید تا در کشور بهوجود آمدند، نمیدانم چه تعداد از آنها تخلیه شدهاند و چه تعداد از آنها درظرف 100سال گذشته از بین رفتهاند. نسبت جمعیت روستایی به شهری بهشدت تغییر کرده است و شهرها بهشدت متورم شدهاند و نیازهای شهرها بهشدت بالا رفته است. اگر روزی منابع نفتی کشور بهپایان برسد که محتمل نیز است، آیا شهرهای متورم ما برای 10 روز هم میتوانند روی پای خود بایستند؟ مسلماً جواب منفی است.
متأسفانه متفکرین و برنامهریزان و کارشناسان کشور نتوانستهاند برنامهای متناسب با این روند پیشبینی و تدوین کنند. ولی هنوز دیر نشده است و راهحلهای مناسبی وجود دارد که بتوان اصلاح مسیر کرد. مشکل مملکت ساخت مسکن در شهرهای متورم نیست و یا ساخت شهرکهایی در جوار شهرهای پرجمعیت که بهعنوان خواب شهر مورد استفاده قرار میگیرند، مشکل کشور بالارفتن و یا پایینآمدن قیمت نفت نمیباشد، مشکل در عدم برنامهریزی و استفاده مناسب از پتانسیل نیروهای جوان و کارآمد است. ثروت هر مملکت نه منابع زیرزمینی، بلکه استفاده مناسب از نیروهای کاری است. کشور از نظر مطالعات جامع و برنامهریزی در سطح کل مملکت دچار ضعف است. باید مهمترین و کارآمدترین ارگان کشور مرکز مطالعات و برنامهریزی کل کشور باشد. باید طرح جامع مملکتی توسط نیروهای متخصص بهسرعت تهیه شود.
باید سرزمین ایران کیلومتر به کیلومتر مورد مطالعه قرار گیرد و پتانسیل جایجای کشور از نظر منابع آب، وضعیت زمین، معادن و سایر امکانات مشخص شود. سپس با استفاده از مطالعات انجامشده و با استفاده و همکاریهای نیروهای متخصص هر منطقه، طرح جامعه مملکتی مشخص و مصوب شود. مسلماً در این مطالعات هزاران نقطه با پتانسیل تولید و جمعیتپذیری مشخص خواهد شد: محلهای احداث سدها، مراکز صنعتی، تولیدی، کشاورزی، دامداری و... . طرحهای جامع شهری و طرحهای هادی روستایی، بدون در نظر گرفتن طرح جامع کشوری کامل نمیباشد. جمعیت کشور باید بهطور متوازن و با توجه به طرح جامع کشور توزیع شود.
شهرهای بزرگ بهدلیل جرم بالایی که دارند، همواره در حال جذب جمعیت جرمهای کوچکتر و ضعیفتر هستند. هر چه جرم شهری را که تابع عوامل متعدد است بیشتر کنیم، جمعیت بیشتری را به خود جذب میکند. وجود حدود 20درصد جمعیت کشور در استان تهران بهدلیل همین جرم بالای تهران است و جمعیتی که نتوانست جذب تهران شود جذب شهرهای همجوار مثل کرج و شهریار گردید و یکی از مناطق مهم کشاورزی را تقریبا محو میکند. اگر مملکت دارای طرح جامع سرزمینی نباشد و برنامه برای کل کشور نباشد، نمیتوان جلوی این روند را گرفت. قیمت مواد غذایی بهشدت در حال بالارفتن است و پیشبینی میشود در چند سال آینده این شدت بسیار افزایش یابد.اصلاحات ارضی یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخ این مملکت است که تبعات آن روزبهروز بیشتر میشود.
خردشدن زمینهای کشاورزی و خروج انبوهی از کشاورزان از روی ناچاری از چرخه تولید، معضل دیگری است که کشور با آن مواجه است. متأسفانه اقدامات دولتها در مقاطع زمانی علیرغم تمایل آنها، بسیار اندک و در حد برقرسانی و یا تأمین آب آشامیدنی و یا احداث جاده بوده است که به هیچوجه کافی نیست. ارگانهای وابسته به کشاورزی و حامیان ظاهری روستائیان، عمدتاً در تهران و یا مراکز شهرها استقرار یافتهاند.
کشور با دارا بودن خیل عظیم جوانان و نیروهای دانشگاهدیده و بعضاً متخصص، در صورتیکه دارای برنامه مناسب سرزمینی باشد، نهتنها امکان بهکارگیری این نیروها را به نحو احسن و مولد خواهد داشت، بلکه دچار کمبود نیرو نیز خواهد شد.