به گزارش همشهری آنلاین، علیرضا خزائی؛ کارشناس مسائل اقتصادی در روزنامه همشهری نوشت، پس از هفتهها انتظار و پروپاگاندای گسترده رسانههای غربی و حامی رژیم صهیونیستی در بامداد شنبه ۵آبانماه رژیم جعلی اسرائیل به ایران حمله مستقیم کرد و تلاش نمود تا آبروی رفته خود را در سطح جهانی تا حدودی بازگرداند. همانگونه که مقاممعظمرهبری بهخوبی، مدبرانه و حکیمانه در این خصوص فرمودند، «حمله اسرائیل نه باید بزرگنمایی شود و نه کوچکنمایی».
آنچه در این وضعیت برای تعیین مناسبات بازاری تعیینکننده بود، عملکرد انتظارات فعالان اقتصادی به پیشبینی نتایج این حمله بود. با تشدید آهنگ شکلگیری جنگ بین ایران و اسرائیل و ایجاد فضای عمومی ناشی از شکلگیری درگیری گسترده بین ۲کشور و با افزایش ریسک اقتصادی، روند صعودی در بازار داراییهای امن شدت گرفت و منجر به افزایش قیمت طلا در بازارهای جهانی و در ایران شد. رسیدن به قلههای قیمتی در بازار طلا و سکه در ایران با هدف ازدسترفتن آرامش عمومی و برهمخوردن ثبات اقتصادی به اندازهای که دشمن خارجی بهدنبال آن بود، رخ نداد. کمهزینهترین روش جنگ با ایران برای طرف غربی ایجاد تلاطم اقتصادی در کشور است که در دستور کار ۲دهه اخیر کشور آمریکا با وضع تحریمهای اقتصادی ظالمانه بوده است. هدف از این وضعیت، ناآرامی و شکلگیری روند نوسانی خواهد بود که آرامش تصمیمگیری اقتصادی روزمره مردم را مخدوش خواهد کرد و نارضایتی عمومی شکل خواهد گرفت. در طول دورههای مختلف، سیاستگذار در برخی از موارد با پذیرش آسیبپذیری اقدام به سرکوب قیمتها با قدرت تمام میکرد که درنهایت باعث ایجاد رانت و شکلگیری انتظارات قیمتی افزایشی میشد و زمینه ناآرامی بیشتر در بازار را رقم میزد.
مدیریت ادوار اخیر بازارهای مالی مبنی بر مدیریت شناور داراییهایی نظیر طلا، سکه و ارز، نشان میدهد که روند گذار و کاهش دامنه نوسانات اقتصادی تا حدود قابل توجهی مدیریت شده و شکلگیری نوسان پیرامون روند انتظارات است. در این وضعیت بازار با روند ملایم و شیب منطقی ناشی از افزایش ریسک اقتصادی جهت افزایشی بهخود میگیرد و فعالان اقتصادی تلاش میکنند تا سبد دارایی خود را در برابر ریسک احتمالی پوشش دهند. در چنین وضعیتی افزایش در قیمت نهایی داراییهایی نظیر ارز، طلا و سکه در کوتاهمدت منطقی است. با وجود این سرمایهگذار در محاسبات خود براساس منافع شخصی عمل میکند و با توجه به مجموعه اطلاعاتی که در زمان تصمیمگیری در اختیار دارد، اقدام به پیشبینی آینده میکند. در این وضعیت قیمت آخر هفته گذشته دلار به بیش از ۶۷هزار تومان و سکه به بیش از ۵۵میلیون تومان رسید. تبدیل دارایی در وضعیتی رخ داد که فعالان اقتصادی آینده را پیشبینی کردند و بعد از بررسی نتایج حمله اسرائیل به ایران، بهسرعت در پیشبینی خود تجدیدنظر نمودند و روندی معکوس به سمت سهم بیشتر داراییهای جایگزین نظیر بازار سهام و ریال در پیش گرفتند.
این درس آموخته اخیر اقتصاد ایران جزئی از نادرترین عملکردهای موفق مدیریت و تنظیمگری بازار با وجود تهدید در سطح رویارویی مستقیم و جنگ با یک کشور خارجی در طول دهههای اخیر بوده است. میتوان این وضعیت را با وضعیتی مقایسه کرد که در زمان خروج آمریکا از برجام با اتخاذ سیاست تثبیت قیمت ارز منجر به جهش ارزی و شکلگیری روند بلندمدت نرخ صعودی ارز شد.
بر این اساس میتوان به این نتیجه رسید که عوامل اقتصادی در ایران به درک و بینش صحیحی از روند دوطرفه حرکت قیمت در بازار دارایی رسیدهاند؛ بهگونهای که دیگر صرفا بر مبنای قیمتهای افزایشی، تصمیم به تبدیل دارایی نگرفته و مسیر نزولی و زیان را نیز در پیشبینی خود وارد کردهاند. شکلگیری این روند در بازار منجر به کاهش دامنه نوسانات اقتصادی و تسریع در رسیدن به تعادل در اثر تحمیل شوکهای خارجی به اقتصاد کشور میشود. در چنین وضعیتی سیاستگذاران اقتصادی میتوانند با اعتماد عمومی بهوجودآمده نسبت به تصمیمات سیاستی آنها، به اجرای بهتر برنامههای آتی خود برای دستیابی به اهداف مدنظر نظیر رسیدن به نرخ تورم هدف اقدام کنند.
همچنین بهمنظور تعمیق بیشتر رویکرد و تحکیم عملکرد مطلوب آن، ایجاد راههای ارتباطی مستقیم بین سیاستگذاران اقتصادی با عوامل اقتصادی در راستای شکلگیری گفتوگوی مستقیم و حذف اخلالگران انتظارات، تأثیر بهتری در مدیریت تلاطمها و نوسانات مختلف در متغیرهای کلان اقتصادی خواهد داشت.