بسیاری‌شان شاید چشم به خلیل عقاب دارند که به عنوان نخستین ایرانی نامش در گینس ثبت شده یا شاید هم با خُرده استعداد و سر سوزن تواناییِ عجیب و غریبی که دارند در پی نان و جایند.

همشهری‌آنلاین- سحر جعفریان عصر:صاحبان این مهارت‌ها و قدرت‌های شگفت‌انگیز هر چه از هدف و هوا در سرشان باشد پیش از جهانی شدن در گینسِ هوگ بیور (بنیانگذار موسسه گینس در تالیف کتاب رکوردهای جهانی) گذرشان به کمیته ثبت رکوردهای ملی خواهد رسید. آنجا که در لیستِ بلند بالای ترین‌هایشان، نام و نشان رضا بیات‌پور با رکورد هولاهوپ‌زنی بر روی سیم ۴ میلیمتری ماهیگیری، حسین عاشوری با سخنوری به بیش از ۴۰ زبان زنده جهان، برپایی پرجمعیت‌ترین کلاس آموزشی با حضور ۴ هزار نفر دیده می‌شود.

ملی‌هایی که جهانی می‌شوند

کم نبوده و حالا هم اندک نیستند افرادی که به سبب برخورداریِ ذاتی یا جِبِلی، اکتسابی و انتسابی، فعالیتی عجیب و غریب از ساعت‌های متمادی حلقه هولاهوپ گرداندن دور گردن یا کمر خود آن هم در وضعیتی دشوار مانند ایستاده بر تیزیِ قله کوهی بلند یا نیم‌خیز شده روی ناهمواری سخت تا ساخت بزرگترین و متفاوت‌ترین سازه‌ها و تجهیزات انجام می‌دهند. مهارت‌ها و توانمندی‌هایی این چنین شگفت که از برای نمایش و حتی ثبت‌شان با نام و نشانِ فاعلان و صاحبان خود در کتاب پُر آوازه موسسه بین‌المللی گینس، باید صدها میلیون و با توجه به نرخ تورم این روزها، میلیاردها تومان هزینه شود. چنان پُرهزینه و دور از دسترس و حتی غیرممکن که در به سر و سرانجام رسیدن گاهیعجیب و غریب‌تر از آن فعالیت‌ها و استعدادهای نادر و نادیده، نمایان می‌شد. این شد که جمعی از کارگزاران به پیش‌گامی هادی رضایی که در حوزه ورزش‌های استقامتی و رزمی، دارنده مدال‌ها و افتخارات ملی بسیار بود، طرح راه‌اندازی کمیته ثبت رکوردهای ملی را پیگیری و در نهایت در سال ۱۳۹۰ به بار و بَررساندند. کمیته‌ای مختص ثبت رکوردهای مختلف از حوزه‌هایورزشی و فرهنگی گرفته تا عرصه‌های علمی و مذهبی ذیل سازمان‌ها و وزارتخانه‌هایی مرتبط مانند ورزش، ارشاد و میراث فرهنگی که برای نخستین بار در کشور، تشکیل می‌شد. از آن سال تاکنون بیش از ۲ هزار رکورد ملی و ۱۰۰ رکورد جهانی مُهر شده و گواهینامه تایید گرفته است.

کمیته‌ به جای گینس برای ثبت عجیب و غریب‌ترین‌ها

نخستین رکورد کمی بعد از شروع به کار کمیته ملی رکوردها در همان سال ۱۳۹۰ ثبت شد؛ زهرا جعفرپور ۶ ساله که در هزار و ۵۰۰ مسیر هم راه رفت و هم حلقه هولاهوپ را به دور خود پیچ و تاب داد. هر چند این رکورد، بارها و بارها شکسته شد اما نخستین بودنش در کمیته رکوردهای ملی ایران، رکوردی غیرقابل شکست است. رکوردها براساس موضوعی که دارند مانند نهایی‌ترین زورِ بازوی فرد یا افرادی در کشاندن کشتی یا هواپیما یا پُرامتیازترین مهارت آشپزانی در پختِ طولانی‌ترین ساندویچِ ژامبون مرغ تنوری در تقسیم‌بندی‌های انفرادی، گروهی، دستاوردهای طبیعی، همراه با اختراعات و ادوات، جانبازان و معلولان، کیدز (کودکان) و البته رکوردهای آرزویی جای می‌گیرند.

مزه رکوردهای خوردنی و رکوردهایی که جان دارند

۸۰ آشپز یزدی دست به دست هم دادند و کبابِ چرب و چیلِ شتری در ۲۰۵ متر برای اهالی اردکان تدارک دیدند. بدین طریق هم رکوردی خوشمزه به نام خود ثبت کردند و هم به اثبات رساندند کهآشپز اگر دست و پنجه‌دار باشد با دو تا چند تا شدنشان، آش نه شور می‌شود و نه بی‌نمک. رکوردارانی دیگر هم بودند که با رکوردزنی‌های خود از طنابِ دار و یا حُکم ابد، جستند. مانند محکوم به اعدامی (قتل غیرعمد) که ۷ دقیقه و ۲ ثانیه میل‌های ۵ کیلویی باستانی را به سر برد و آورد و رخصت از امیرِ پهلوانان گرفت تا دل خانواده مقتول به رحم آمد. از قصه رکوردار معلولی که با ثبت رکوردی عرق‌ریزان از دویدن با پاهای آهنی توانسته بود به آغوش خانواده‌ای که از کودکی او را به مرکز بهزیستی سپرده بودند، بازگردد نیز نمی‌توان بدون تعجب گذشت.

از سلطان گواهی‌نامه ایران تا عشق به خانم جیوتی امگه

کوچکترین رکوردار کشور، پارسا همدانی ۳ سال دارد که توانسته عضو انجمن جهانی هوش شود و مقابلش، زهرا کاشانی با کهولتی ۹۰ ساله و رکوردِ پلانک، عرض اندام می‌کند. از سلطان گواهی‌نامه ایران که بیش از ۳۰ گواهی‌نامه برای جُنباندنِ اقسام وسایل نقلیه (هواپیماهای سبک و سنگین، قطار، کشتی، ماشین‌آلات صنعتی) گرفته یا مردِ نخوابیده ایران که حالا بیش از ۲۰ سال است خواب به چشمانش نیامده و یا حتی پسرِ کُردِ ۶۵سانتیمتری که کوتاه قامت‌ترین ایرانی‌ست و تازگی‌ها دل به «جیوتی امگه» دختر هندیِ ۶۲ سانتیمتری باخته که بگذریم، بی‌شمارند رکوردهایی مانند طولانی‌ترین مسافت پیاده‌روی در کمترین زمان که به نام جوانی عشایری از استان فارس ثبت شده، بهبودیافتگان اعتیاد که رکوردهایی از دویدن‌های استقامتی وانجام حرکات تعادلیِ طولانی‌مدت در نگه‌داشتن توپ روی زانودارند، رکوردی پله‌نوردی معلولانی که با یک دست یا یک پا در کمترین زمان هزار و ۶۹۳ پله برج میلاد را بالا رفته‌اند، بانوانی که رکوردارِ بیشترین زمان (۴۰ ساعت) اجرای حرکت رکاب‌زنی زیرآب یا جابه‌جایی تریلی و کامیون‌های چند ۱۰ چرخ هستند ونوجوانانی که رکوردهایشان در مُشت‌زنی یا همزمانی در هولاهوپ و طناب‌زنی قابل توجه است.

۳۸۵ مُشت در یک دقیقه که رکورد شد!

از جستجو میان صفحات نخستین جلد کتاب رکوردهای ایران که سال ۱۴۰۰ به چاپ رسیده چنین برمی‌آید، قریب به ۶۰ درصدرکوردهای عجیب و غریب رکوردداران سَری در رشته‌های ورزشی دارند و عددِ سهم بانوان در همه رکوردزنی‌های ثبت شده به حدود ۳۰ درصد از کل می‌رسد. سهمی کمتر از آقایان که البته لابه‌لایشان رکوردهای خاص و شگفت‌انگیز دیده می‌شود. مانند کوبیدنِ ۳۸۵ مُشت در کمتر از یک دقیقه که رکورددارش عاطفه صفایی است یا طناب‌زنی هم‌زمان هزار و ۱۰۵ دختر نوجوان که پیوسته اتفاق افتاده است. قابل توجه‌تر اینکه تفاوت عیالی از نظر موضوعی بین رکوردهایی که رکوردارانِ دهه ۵۰ تا خردسالانِ قرن جدید وجود دارد. رکورداران دهه‌های ۵۰ تا اواخر دهه ۷۰ به استعدادها و مهارت‌هایی که اغلب جسمی، بدنی و قدرتی بوده، پرداخته‌اند حال آنکه رکورداران دهه‌های ۸۰ تا ۱۴۰۰ بیشتر در ثبت رکوردهای فکری، ذهنی و کم‌تحرک‌تر، درخشیده‌اند. دومین جلد کتاب رکوردهای ایران در بهار ۱۴۰۴ رونمایی خواهد شد.

رکوردهای ممنوعه و هولاهوپ‌زنی روی سیم ۴ میلیمتری

عجیب بودن توانمندی یا غریب بودن یک ویژگی در افراد دلیل کافی برای ثبت آن توانمندی یا ویژگی به عنوان رکورد نیست. توانمندی‌ها و ویژگی‌هایی از دارنگی بلندترین تار موی رشد یافته بر روی بازو (!) تا راه رفتن میان تنوره آتش و حتی درخواست یک بانوی معلول برای پرش با ویلچر از بلندای برج میلاد که چون هیچ کدام از استانداردهای ثبت رکورد را ندارند، رد می‌شوند. چالش برانگیز بودن، متناسب بودن با قوانین عمومی و فرهنگی جامعه و نیز خطرآفرین و آسیب‌زا نبودن از جمله مهمترین این استانداردها هستند. رکوردها با هزینه رکورداران و به وسیله تجهیزاتی دقیق و هوشمند ثبت می‌شوند که در صورت مشابه جهانی نداشتن به مرحله پیگیری برای ثبت جهانی می‌رسند. رضا بیات‌پور آخرین رکورداری‌ست که ماه گذشته موفق شد با انجام هولاهوپ‌زنی روی سیم ۴ میلیمتری ماهیگیری و حفظ تعادل، گواهی‌نامه گینس را کسب کند.

خاطراتِ رکوردی

هادی رضایی، طی سال‌ها سکانداری کمیته رکوردهای ملی و حضور در صحنه ثبت هزاران رکورد گوناگون، خاطرات شنیدنی بسیار دارد: «گاهی در ثبت برخی رکوردها باید با رکوردار چند ساعت یا چندین روز همراه باشیم آن هم همه دقت که خدایی ناکرده حقی از کسی در ثبت رکورد از بین نرود. یک همراهی تمام‌عیار که در هم‌ذات‌پنداری هر لحظه‌اش یا از وجد در پوست نمی‌گنجیم و یا از استرس بی‌قرار می‌شویم.» این میان شاهدِ کُری‌ و رَجزخوانی رکوردزنان بسیاری هم بوده: «کُری‌خوانی‌هاییکه به رقابت، شور و حال بدهد، خوب است اما تعداد کم‌انگشت شماری هستند که رجزخوانی‌شان وجه‌ای از لات‌بازی یا خط و نشان کشیدن دارد که با این موارد برخورد می‌شود.» رضایی به یکی از دوست‌داشتنی‌ترین قسمت‌های حرفه هیجان‌انگیز خود اشاره می‌کند: «گاهی افرادی تماس می‌گیرند و درخواست خود مبنی بر ثبت رکوردی ساده و معمولی از سوی یک بیمار مبتلا به سرطان که مرگش نزدیک است یا کودک کاری که اگر دیده شود به راه می‌آید را اطلاع می‌دهند که کمیته هم در برآورده کردن آرزوی آنها هیچ دریغ نمی‌کند.»

منبع: همشهری آنلاین