به گزارش همشهری آنلاین، مهدی عباسی کارشناس مسائل آمریکا: در ایالات متحده آمریکا؛ هر دو حزب رقیب یعنی جمهوریخواهان و دموکراتها هر دو در سیاست خارجه ایران، چین و روسیه را تهدید میدانند. اما تفاوت در جایی است که برای هرکدام از آنها موضوع اولویتبندی این تهدیدات و پرداختن به آنها و هزینه کردن جهت تقابل با این تهدیدها فرق دارد. به طور مثال در دوره بایدن، موضوع تهدید روسیه برایشان خیلی مهم است و شاهد بودیم با وقوع جنگ اوکراین آمریکا به وسیله ناتو حمایت تمامعیاری از اوکراین کرد. اما در مقابل ترامپ اعلام کرده است که اگر روی کار بیاید این جنگ را خاتمه خواهد داد، چرا که او اولویت تهدید را نه روسیه بلکه چین میداند.
اما درمورد ایران، باید بگوییم که آمریکا کشور ایران را در هرحالی تهدید قابل توجهی میداند و تفاوت جمهوریخواه و دموکرات تنها در میزان و روش برخورد با این تهدید است. ما در دوره اوباما شاهد شکلگیری نظام تحریمها علیه ایران بودیم و در ادامه با روی کار آمدن ترامپ اساسا کمپین فشار حداکثری بر ایران تشکیل شد. به تعبیری تفاوت سیاستهای آمریکا در قبال ایران با روی کار آمدن هر یک از جناحهای سیاسی تغییر خاصی نخواهد کرد. دموکراتها تحریم میکنند و جمهوریخواه به اضافه تحریم حتی بر روی خریداران کالا و انرژی ایرانی نیز فشار میآورد. مثل ماجرای خرید نفت چین از ایران که ترامپ به چین بابت این معامله فشار آورد.
در آمریکا دو نگاه جکسونی و ویلسونی وجود دارد. نگاه جکسونی از سوی جمهوریخواهان پیگیری میشود و منافع آمریکا را دنبال میکند، اما نگاه ویلسونی سعی دارد تا در راستای ارزشهای آمریکایی حرکت کند. لذا با این حال اگر کاملا هریس روی کار بیاید احتمالا سیاستهای ادامهدهنده وقایع 1401 یعنی فشار از طریق موضوع حقوق بشر و گروههای مدنی علیه ایران را در دستور کار داشته باشد. یعنی فشار بر روی ایران با توجه به موضوعاتی نظیر حقوق زنان، پوشش، فیلترینگ، آزادیهای مدنی و... اما در مقابل شاید ترامپ سعی کند برای مهار تهدید ایران، از نیروهای اپوزیسیون مسلح حمایت کند.
همچنین گفتنی است با توجه به این که یکی از مهمترین شخصیتهای دولت کاملا هریس فلیپ گوردون است و او در حوزه غرب آسیا به شکل تمرکزی فعال است، احتمال دارد با وقوع آتشبس و داشتن نگاه رابرت مالی از سوی آنان؛ و وجود دولت اصلاحات در ایران موضوع برجام دوم نیز پیگیری شود.