معذلک درصد قابل ملاحظهای از مردم شاید به درستی ندانند که شورای شهرشان در دست کیست. سهل است بسیاری اساساً اهمیت چندانی برای انتخابات شوراها قائل نیستند.
البته مردم تقصیری ندارند. واقعیت است که شوراها تاکنون چندان موقعیت چشمگیری در ساماندهی تشکیلات شهرهای بزرگ نداشتهاند. لذا چندان هم شاید تعجبی ندارد که بازار انتخابات شوراها فاقد آن گرمی لازم باشد. ازجمله مشکلات بسیاری از شوراها و بهویژه شورای شهر تهران انتخاب شهردار و تعامل میان شورا و شهردار بوده است. یک دلیل این مسأله بازمیگردد به مشکلات سیاسی که برسر راه انتخاب شهردار وجود دارد. بر این اساس میتوان اشاره داشت به مجموعهای از ملاحظات سیاسی، رقابتها و کشمکشهای جناحی و غیره که بر سر جریان انتخاب شهردار معمولاً بروز میکند. در بسیاری از موارد این اختلافات پس از انتخاب شهردار همچنان تداوم پیدا کرده و سبب میشود تا شهردار عملاً متمایل یک جناح یا جریان شود و شورای شهر هم تقسیم شود به مخالفین و موافقین شهردار منتخب.بلایی که بر سر شورای شهر تهران در دوران اصلاحطلبان نازل شده بود و حتی امروز هم تا حدودی گریبانگیر شورای فعلی شده. با توجه به اهمیتی که شهردار در حل و فصل مشکلات شهرهای بزرگ دارد، بدون تردید اینکه شورا چه کسی را برای اداره شهری همچون تهران انتخاب خواهد کرد، اصلیترین و بنیادیترین وظیفه اعضای شورای شهر است. برخلاف مجلس که نقش اصلی را نمایندگان پس از انتخاب رئیس مجلس همچنان برعهده دارند، در شوراها پس از انتخاب شهردار، اوست که مهمترین نقش را در اداره و ساماندهی شهر برعهده خواهد داشت.
این سخن به معنای آن نیست که شهردار یک تنه فرشته نجات مشکلات شهری است و به کمک عصای معجزهگرش همه امور را سامان داده و سایر دستگاههای اجرایی نقشی در اداره شهرها ندارند. اما درعینحال از این واقعیت هم گریزی نیست که در شهرهایی مثل تهران، اصفهان، مشهد یا تبریز، اینکه چه کسی شهردار شود، تأثیر مستقیمی بر سرنوشت آحاد مردم آن شهر خواهد گذاشت. کافیست سه شهردار معروف تهران ظرف دو دهه گذشته غلامحسین کرباسچی، محمود احمدینژاد و محمدباقر قالیباف را با یکدیگر مقایسه نماییم تا آشکار شود اهمیت استعداد، تواناییها، چشمانداز و قابلیتهای فردی شهردار چقدر بر سرنوشت اداره شهر تأثیرگذار است. بنابراین به جای تاکید بر روی خط و خطوط و گرایشهای سیاسی نامزدهای شورای شهر، میتوان از جریانات عمده سیاسی که عنقریب تبلیغات، پوسترها، پرچمها، تراکتها و بیلبوردهایشان تهران و شهرهای دیگر را در خود خواهد بلعید، خواست که از هماکنون اعلام نمایند که در صورت پیروزی در انتخابات، نامزد آنان برای شهرداری کیست؟ اعلام شهردار از سوی احزاب و جریانات سیاسی سبب میشود تا اولاً مردم غیرمستقیم در انتخاب شهردار آیندهشان نقش داشته باشند، ثانیاً اینکه به جای سرگرم کردن مردم با کلمات، شعارها و ادبیات پرطمطراق سیاسی، گروههای سیاسی مکلف خواهند شد تا به مردم
به جای وعده، تعهد مشخصی ارایه دهند. وقتی یک جریان سیاسی رسماً اعلام نماید که اگر در انتخابات شوراها پیروز شود این فرد یا آن یکی را نامزد اداره شهر خواهد نمود، به بهترین وجه دارد به مردم میگوید که نگاهش به مسایل شهری و مدیریت شهری مثل تهران چگونه است. آیا این شیوه باعث نخواهد شد تا مردم آگاهانهتر تصمیمگیری نمایند؟ بهعلاوه احساس میکنند که حضورشان در پای صندوقهای رأی ارتباط مستقیم خواهد داشت با انتخاب شهرداری که فردا اداره شهرشان را برعهده خواهد گرفت؟
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۸۵ - ۱۸:۴۲
دکتر صادق زیباکلام: شاید سخنی به اغراق نرود اگر گفته شود که از میان تمامی نهادها و سازمانهای دولتی موجود، مرتبطترین نهاد به مشکلات و مسایل زندگی روزمره شهروندان، شوراهای اسلامی هستند.