همشهری- پریسا نوری: همین موضوع بهانهای شد که در سالگرد جمعشدن بساط اغذیهفروشیهای این خیابان با این بازیگر ساعتی در محدوده سیتیر قدم بزنیم. مسلمی که از جمعشدن بساط اغذیهفروشیها در این راسته رضایت دارد، معتقد است خیابان سیتیر بهدلیل وجود جاذبههای گردشگری نیازمند رسیدگی بیشتر است.
دردسرهای راسته شکمی
سال گذشته درست در همین روزها غرفههای غذافروشی خیابان سیتیر بعد از ۸ سال فعالیت جمع شدند و درحالحاضر جز چند مغازه فستفود و کافه اثری از فروش غذا و خوراکی در این خیابان نیست. مسلمی با یادآوری روزهای شلوغ خیابان میگوید: «شاید برای مردمی که برای تفریح و غذاخوردن به خیابان سیتیر میآمدند و تا پاسی از شب در این محدوده پرسه میزدند، وجود غذافروشیها جذاب بود؛ ولی چون هیچ سازوکاری برای کاهش ترافیک مسیر و همچنین تهویه آنها در نظر نگرفته بودند، مشکلات زیادی برای ساکنان بهوجود آمده بود.»
بیشترین دعای خیری که گرفتم از جوکر بود
حضور ناهید مسلمی در گروه نخستین زنان شرکتکننده در برنامه طنز جوکر، تصویری متفاوت از او به نمایش گذاشت و موجب شد این هنرمند بیش از گذشته بین مخاطبان شناخته شود. مسلمی از بازخوردهای این برنامه اینطور میگوید: «بعد از پخش جوکر خیلیها وقتی من را در خیابان میبینند میگویند خدا خیرتان بدهد؛ جوکر باعث شد خانوادهها کنار هم بنشینند و با هم این برنامه را ببینند. بیشترین دعای خیری که گرفتم بعد از این برنامه بود و از این بازخوردها خیلی انرژی میگیرم و حالم خوب میشود.»
وقتی غمهایمان را فراموش کردیم
در همین حین یاد خاطرهای میافتد و میگوید: «چند وقت پیش در بلوار کشاورز آقایی وقتی من را دید جلو آمد و گفت ما یک مریض سرطانی در خانه داریم و برای همین دلخوشی نداریم و ناامیدیم؛ ولی برنامه جوکر باعث شد حداقل ساعتی خنده به لبهایمان بیاید و غمها را فراموش کنیم.»
قرار بود اینجا پیادهراه باشد
حین عبور از عرض خیابان، مسلمی به کفپوش سنگی معبر اشاره میکند و میگوید: «وقتی این خیابان را سنگفرش میکردند، گفتند ورود خودروها ممنوع است و اینجا تبدیل به یک گذر گردشگری و پیادهراه میشود؛ ولی به هر دلیل این طرح کامل اجرا نشد و تردد خودروها علاوه بر شلوغی و ترافیک به آلودگی هوای این محدوده هم دامن زد.»
کمبود اتوبوس و تاکسی
قدمزنان به سمت جنوب خیابان حرکت میکنیم تا به یک ایستگاه اتوبوس میرسیم. مسلمی میگوید: «یکی از مشکلات این محدوده کمبود اتوبوس است. قبلا از این خیابان ۳ خط اتوبوس میگذشت؛ اما درحالحاضر فقط یک خط اتوبوس از این خیابان میگذرد. بهدلیل سنگفرشبودن خیابان، تاکسیها هم تمایلی ندارند از اینجا عبور کنند و درنتیجه ناچارم برای رفتوآمد از خودروهای اینترنتی استفاده کنم که آن هم بهسختی پیدا میشود؛ چون بارها پیش آمده که رانندگان بهخاطر این سنگفرشها سفر را قبول نکردهاند.»
ناهید مسلمی اینروزها چه میکند؟
بعد از پخش جوکر در ۲ فیلم سینمایی کمدی به ایفای نقش پرداختهاست. یکی از این فیلمها که از هفتم آذر در سینماها اکران میشود «هفتاد سی» نام دارد. مسلمی در این فیلم با هوتن شکیبا و بهرام افشاری همبازی است.
کلافگی اهالی از ترافیک و شلوغی محدوده
این هنرمند درحالیکه در هوای خنک و نمدار صبح پاییز نفس عمیقی میکشد، ادامه میدهد: «ببینید چقدر هوا تمیز و دلچسب است. تا سال گذشته هر وقت از این محدوده عبور میکردیم بوی روغن داغ و کباب و انواع غذاها به مشام میرسید؛ ترافیک و شلوغی هم اهالی را کلافه کرده بود.»
لزوم توجه بیشتر به خیابان سیتیر
این بازیگر که از تاریخ و هویت خیابان سیتیر اطلاعات بسیاری دارد، با بیان اینکه این محدوده موزههای ملی، آبگینه و ایران باستان و ساختمان وزارت خارجه را در خودش جا داده، میگوید: «این مراکز موجب اهمیت خیابان سیتیر شده و پای گردشگران را به اینجا باز کرده است؛ ازاینرو بهتر است توجه ویژهای به این بخش از شهر شود. یکی دیگر از دلایل اهمیت این خیابان این است که در سالهای دور در این خیابان اقلیتهای مذهبی مسیحی، زرتشتی و کلیمی کنار هم در صلح و صفا زندگی میکردند و ازاینرو اینجا به گذر ادیان معروف شده. البته الان خیلی از اقلیتهای مذهبی از اینجا مهاجرت کردهاند، ولی همچنان چند کلیسا، کنیسه و آتشکده از آنروزها باقی ماندهاست.»
برای ارتباط با مردم اتوبوس سوار میشوم
صحبت از حملونقل عمومی که میشود، گریزی به خاطرات گذشتهاش میزند و ادامه میدهد: «در ۱۸ سالگی گواهینامه گرفتم و یک ژیان سبزرنگ خریدم؛ اما فقط یکماه رانندگی کردم چون برایم جذاب نبود. از آن وقت تا حالا اغلب با تاکسی و اتوبوس رفتوآمد میکنم.» با خنده میگوید: «خیلی وقتها دخترم از من میخواهد رانندگی کنم و سوار اتوبوس نشوم؛ ولی دوست دارم با اتوبوس رفت و آمد کنم چون میخواهم با مردم ارتباط داشته باشم. البته این اواخر بعد از پخش برنامه جوکر سعی میکنم فقط با ماسک بیرون بروم؛ چون مردم خیلی ابراز محبت میکنند و وقتی مرا در خیابان میبینند میخواهند عکس بگیرند.» هنوز صحبتش تمام نشده که چند جوان دانشجو از راه میرسند و بعد از خوشوبش با این بازیگر میخواهند عکس یادگاری بگیرند.