یک کارشناس فوتبال گفت: مشکل ما این است که ما در مقاطع مختلف تیم های ملی و پایه جز فوتبال چیز دیگری به آنها یاد نمی‌دهیم.

به گزارش همشهری آنلاین این روزها فشار انتقادات از تیم ملی ایران افزایش پیدا کرده است و تعداد کسانی که از بازی‌های تیم ملی و نتایج این تیم ناراضی هستند به شکل معناداری زیادتر از قبل شده است. این اتفاق در حالی افتاده که تیم ملی ایران در مسابقات انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارد و صعود مستقیمش به جام جهانی از همین حالا قطعی به نظر می‌رسد. با این وجود برخی معتقدند که تیم ملی در مسابقات انتخابی جام جهانی حتی مقابل تیم‌هایی مثل کره شمالی و قرقیزستان هم اقتدار لازم را ندارد و با این روند در جام جهانی اصلا موفق نخواهد بود. به همین بهانه با مجید جلالی هم کلام شدیم تا بیشتر در مورد این هجمه‌ها ریشه یابی کنیم، آقا معلم صحبت‌هایش را با ما اینطور آغاز کرد: اگر آدم خیلی منصف باشد و بخواهد منصفانه صحبت کند وقتی جمع بندی می کنیم فکر می کنم آدم در این مقطع ساکت باشد خیلی بهتر است.
*یک سری نکات را آقای جلال چراغ‌پور به تازگی بیان کردند که خیلی به نامه سال ۲۰۰۵ شما در مورد برانکو شباهت داشت. که آقا من مشکل شخصی ندارم اما این تیم به نتیجه نخواهد رسید. آقای چراغ‌پور را این سال‌ها به این صریحی ندیده بودیم نظر شما در مورد صحبت‌های ایشان که این فشار و این نقدها برای تیمی که هنوز هم صعودش به جام جهانی قطعی نشده منطقی است یا خیر؟
کلا فوتبال مقوله‌ای است که اگر شما یک تیمی مانند منچستر سیتی و مربی مانند گواردیولا باشید باز هم شما نمی‌توانید همه را راضی کنید. مقاله‌ای به تازگی می خواندم که گفته بود گواردیولا تفکرات ضد فوتبال دارد این مقاله خارجی و اصلا نگاه نکرده بود که گواردیولا چقدر به مسیر تکامل فوتبال کمک کرده است. شما به هیچ وجه نمی توانید همه را راضی کنید. یک زمان تیم ما بازی می کرد همه بازی ها را می برد همه می گفتند این تیم دفاعیه زیاد گل نمی‌زند ما دوستش نداریم. یک زمان این تیم گل می‌زند اما گل هم می خورد بعد می گویند تیم زیاد گل می خورد ما دوستش نداریم. بنابراین در این فوتبال شما هر مدلی که باشید منتقد دارید. یک زمان شما می خواهید بازیکن سازی کنید تیم شما در میانه جدول قرار می گیرد می گویند این سرمربی به درد نمی خورد. یک زمان شما بهترین بازیکنان را در تیم خودتان جمع می کنید و قهرمان می‌شوید می گویند با این تیم که هر کسی می توانست قهرمان شود. در فوتبال شما هر کاری بکنید منتقد دارید. حالا یک زمان یک سری افراد هستند که دیدگاه هایی نسبت به آینده دارد وقتی با کنار هم قراردادن یک سری داده‌ها شرایط را تحلیل می کنند از نظر من دیدگاه این افراد مهم است و اهمیت دارد. این دیدگاه ها دیدگاه های تاثیرگذاری هستند و به واقعت نزدیک‌ترند ولی چیزی که حالا با آن طرف هستیم که تیم ملی محبوب نیست و این تیم ملی را دوست ندارند، من قشنگ یادم هست زمانی که من ۱۵-۱۶ ساله بودم، یک هجمه‌ی عجیبی روی پرویز قلیچ خانی که کاپیتان تیم ملی و بهترین بازیکن آن دوران ما بود، شکل گرفته بود، هر روز در مورد او حرف و بحث بود، یا علی دایی من یادم هست زمانی که من در صبا بودم به او گفتم با این هجمه‌ای که روی تو است تو چطور کنار می‌آیی؟ به من گفت من منتظر بازی بعدی می‌شوم، من می‌دیدم علی دایی که کاپیتان تیم ملی و بهترین گلزن تاریخ فوتبال ملی بود آن زمان چه هجمه‌ای را تحمل می کند. الان هم داریم آن را می بینیم شاید تنها تفاوت نسبت به دو مورد قبلی این باشد که آنها ساکت بودند و کارشان را می کردند، اما الان اینها می خواهند مقابله کنند و جواب دهند وگرنه این هجمه ها برای اکثر بازیکنان بوده و موقت بوده. شما هرچه به این انتقادها پاسخ بدهید ابعاد این قضیه گسترده‌تر خواهد شد.

*شما چقدر این عدم محبوبیت را فنی می‌دانید چقدر را اتفاقات اجتماعی چند سال اخیر؟
باید واقع بین باشیم، حالا می بینیم که اصلا بحث فرد نیست و در مورد کلیت تیم ملی صحبت می‌شود. شاید شاید کمتر از ۲۰درصد آن فنی باشد و بقیه آن موضوعات اجتماعی و سیاسی است. مردم در کشور ما دیگاه های مختلفی دارند مردم کشور ما تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی هستند، شما هر روز بلند می‌شوید مشکل جدیدی اضافه شده،مردم کلافه هستند و این نارضایتیشان را می خواهند هر جا که راحتند بیان کنند. این نارضایتی هم از بعد از جام جهانی شدت گرفت.
*این بچه ها چکار باید می کردند که وارد این فضا نشوند؟
مشکل ما این است که ما در مقاطع مختلف تیم های ملی و پایه جز فوتبال چیز دیگری به آنها یاد نمی‌دهیم. هیچ وقت ما به این بازیکنان نمی‌گوییم شما به عنوان یک فوتبالیست تراز اول می توانید با چه مشکلاتی روبرو شوید و چطور می توانید از این چالش ها خودتان را بیرون بیاورید. وقتی یک جوان در کوتاه‌ترین زمان هم مشهور می‌شود هم پولدار می‌شود و هم محبوب می‌شود این آدم با چالش های زیادی روبرو خواهد شد. ما این بازیکن را نه با این چالش ها آشنا کردیم و نه راهکارهای مقابله با آن را به آنها آموزش داده‌ایم. خیلی از این فوتبالیست‌ها در همین چالش ها از بین می‌روند. یکی از آنها همین مواجهه با بحران های رسانه‌ای است که ما هیچوقت به این بچه‌ها یاد ندادیم. الان می‌بینیم حتی بازیکنان ملی هم در این زمینه نمی‌دانند باید چیکار کنند و مشاوری هم ندارند و بعد با فشارهایی مواجه هستند که می‌گویند چرا حرف نمی‌زنی و بیا جواب بده و اگر حرف نزنی، همه فکر می‌کنند که آن‌ها راست می‌گویند و اینطوری تحریک می‌شوند که حرف بزنند. درحالی که این همه شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی زمان علی دایی که نبوده یا زمان پرویز قلیچ‌خانی که اصلا نبوده است. این است که آن‌ها راحت‌تر فوتبال‌شان را بازی می‌کردند و می‌رفتند. خودم یادم هست در صباباطری بودیم که تیم می‌خواست به جام جهانی برود و خیلی هجمه بود و علی دایی را تحت فشار گذاشتند که خداحافظی کن. من به علی دایی گفتم تو واقعا با این فشارها چطوری کنار می‌آیی؟ او خیلی راحت گفت من منتظر بازی بعدی می‌شوم. خیلی کم هستند کسانی که چنین ذهن قوی دارند.

*من با بچه‌ها در ازبکستان بودم و در آن نشست حضور داشتم که یک خبرنگار گفت ماشاریپوف گفته ما آماده بردن ایران هستیم و نسل خوبی داریم. در همان جا سردار آزمون، مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش، ۳ بازیکن ما که بالاترین سطح فوتبال را تجربه کرده‌اند و بازیکنان خیلی شاخصی هستند جواب دادند. حالا یک کلمه گفته ما بهتریم خب شما در زمین آن‌ها را شکست دهید. من در فرودگاه به آن‌ها گفتم خب چه کاری است که جواب می‌دهید و التهاب ایجاد می‌کنید؟ گفتند ما کار خودمان را می‌کنیم و هر کسی هر چیزی می‌خواهد بگوید و ما جواب می‌دهیم. یعنی یک تنشی در آن‌ها هست. همین دعوایی که با خداداد دارند که ما نسل طلایی هستیم.

اینکه خودشان را وارد بحث می‌کنند خوب نیست. من یک کلیپی چند وقت پیش دیدم که به یورگن کلوپ می‌گویند سادیو مانه خیلی به تو بی‌احترامی کرده. چه جوابی می‌دهی؟ من این را کنار میلیون‌ها باری می‌گذارم که به من احترام گذاشت. شما اگر با این فضاهای التهاب‌آور و چالش‌های رسانه‌ای آشنا باشی، در بزنگاه‌ها می‌دانی چطور رفتار کنی. شما نمی‌توانی اشکال را از سردار و بقیه بگیری، این اشکال در بطن فوتبال ماست که در سنین پایین به بچه‌ها در آکادمی فقط فوتبال یاد می‌دهند. ما باید در تیم‌های نوجوانان، جوانان و باشگاه‌ها این بچه‌ها را نسبت به بحران‌ها ایزوله کنیم و با شرایط بحران آشنا شوند. وقتی این کار را نکنی، آن‌ها مثل یک آدم معمولی هر کسی چیزی بگوید، جواب می‌دهند و می‌گویند خب حقم است. درحالی که وقتی کسی در تیم ملی بازی می‌کند، فراتر از فرد معمولی است و باید آن شرایط را بداند و طبق آن عمل کند.

*شما احتمالا خودتان آن زمان که در وحدت بازی می‌کردید و آن نسل دهه ۶۰ بودید، همان موقع انتقاداتی به شما وارد بود و بچه‌های دهه ۵۰ و ۴۰ را به رخ شما می‌کشیدند. بعد از فوتبال شما هم از آن نسل طلایی ناصر محمدخانی و سیدمهدی ابطحی و محمد پنجعلی تعریف می‌شد. الان هم نسل ۹۸ یک نوستالژی است. شاید اگر این بچه‌ها صبر کنند، ۱۰ سال بعد از فوتبال‌شان از آن‌ها به عنوان یک نسل خاطره‌انگیز یاد شود چون خیلی‌هایشان رکوردهایی دارند که قبل از این‌ها نبوده است. کمی این اشتباه که قیاس کنیم، تحلیل استراتژی اشتباه نیست؟

این یک تابعی از وضعیت اجتماعی ما در حال حاضر است. اجتماع ما الان پرخاشگر است. این پرخاشگری را موقع رانندگی هم می‌بینی. در کوچه و خیابان، بازار، فوتبال، محیط اقتصادی و ... کاملا این فضای پرخاشگری را می‌بینی. این فضای عمومی که به وجود آمده، در رفتارهای همه ما تاثیر گذاشته و حتی سیاستمداران کلان ما را هم می‌بینی که رفتارهای پرخاشگرانه در ادبیات‌شان مشخص است. این تقریبا یک چیز عمومی شده. من با خیلی از مربیان صحبت می‌کنم و می‌گویند اگر ساکت و آرام باشی سرت کلاه می‌رود و بازنده‌ای. این‌ها باورهایی است که در این فضای شلوغ و پرخاشگرانه به وجود آمده و باعث شده هر کسی بگوید اگر بقیه حرف زدند باید جواب بدهم.

سوال آخر من درباره امیر قلعه‌نویی است. شما همچنان اعتقاد دارید از مورینیو بهتر است؟ نسخه شما برای خروج او از این بحران چیست؟

می‌دانید جای ناراحت‌کننده کجاست؟ آنجا که تا حرفت را متوجه نمی‌شوند به تو می‌خندند. وقتی من می‌گویم این مربی ما از آن مربی در اروپا بهتر است، اگر به صحبت‌های قبل و بعد توجه کنید، ما داریم درباره نقش محیط در پرورش استعدادها صحبت می‌کنیم.

*منظورتان همان جبر جغرافیایی بود؟

بله من می‌گویم محیط. من اینجا فوتبالیست و مربی می‌شوم، در اروپا هم یکی همینطور. در آن محیط هوای او را دارند و برای او سرمایه‌گذاری می‌کنند. منظورم استعدادها و نخبه‌ها هستند و از آن‌ها مراقبت و بهره‌برداری می‌کنند ولی اینجا نخبه‌های ما هرچی هست از خودش هست و اینجا نقش محیط است. منظور من از آن حرف این بود. من تنها چیزی که الان می‌توانم به قلعه‌نویی بگویم، همان حرفی است که سر تمرین به بچه‌ها گفتم که یک زره تن ذهن‌تان کنید و به کار خودتان ادامه دهید.