ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّه عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً (6) إِن أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِیَسوءُوا وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّه وَلِیُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیراً(7)
اینکه فرمود: «بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَاداً لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ»؛ فرمود ما گاهی ظالمی را بر ظالم مسلّط میکنیم بدون اینکه کسی اجر ببرد؛ نه اینها که مسلّطاند ثواب مجاهد را میبرند، نه آنها که تحت سلطهاند ثواب اجر مظلوم را میبرند؛ مظلوم هستند ولی مأجور نیستند و مسلطان بر آنها هم خونریزند ولی مجاهد نیستند. در سوره مبارکه «انعام» آیه 129 فرمود: «وَکَذلِکَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضاً بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»؛ ما گاهی در اثر بیراههرفتن یک عده، ظالمی را بر ظالمی مسلّط میکنیم. ظالم وقتی بر ظالم مسلّط شد چون آنکه مسلّط است ظالمانه سلطه پیدا کرده پس ثواب مجاهد را ندارد؛ آن هم که تحت ظلم قرار گرفته است چون استحقاق دارد پس مأجور نیست.
عرض شد که پروردگار فرمود بار اول که این صهاینه، این اسرائیلیها فساد کردند حالا یا بُختنصر بود یا مفسد یا ظالم دیگر بود یا هتّاک دیگر بود بر اینها مسلّط کرد؛ سوختوسوز کردند خیلیها را کُشتند، خیلیها را از بین بردند، خیلیها را آواره کردند و کلّ اوضاع اینها به هم خورد.
... فرمود این جریان تاریخی که گذشت در اثر توبه و انابه شما ما به شما مال دادیم، فرزند دادیم، قدرت دادیم، شما پیروز شدید؛ «ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّه عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً»؛ عِدّه و عُدّه شما زیاد شد، ثروت و قدرت شما زیاد شد، بر دشمنتان پیروز شدید. آیه بعد این است: «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا». این یک اصل کلی است بهعنوان جمله معترضه «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِیَسوءُوا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّه وَلِیُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیراً»؛ فرمود ما گفتیم، اعلام کردیم که شما دوبار فساد میکنید؛ حُکم نکردیم؛ میتوانید نکنید ولی طبعتان این است. بار اول که فساد کردید ما تنبیهتان میکنیم. بعد از توبه و انابه مال میدهیم، فرزند میدهیم، «أَکْثَرَ نَفِیراً» میکنیم تا شما بر خصمتان پیروز بشوید.
دوباره دست به فساد زدید، دوباره آن خشم الهی ظهور میکند چون یک اصل کلی در قرآن کریم است در همین سوره مبارکه «اسراء» بعد میفرماید که «إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا»(1) «إِن تَعُودُوا نَعُدْ»(2)؛ اینها به منزله قانون اساسی سنّت الهی است که بیراهه رفتید فیض ما برمیگردد، به راه بودید فیض ما در راه است «إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا»، «إِن تَعُودُوا نَعُدْ». این اصل کلی است؛ بار اول و دوم ندارد؛ حالا آن مقطع تاریخی به بار اول و دوم تقسیم شد.
فرمود: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ» نه «الآخره». «مَرّه اُولی» فساد کردید و پوشاندیم، مرّه دوم که فساد کردید وعید ما، تهدید ما، عِقاب ما شروع میشود؛ این وعده دوم چهرهتان را زشت میکند و آن مبارزان که وارد شدند وارد مسجد میشوند همانطوری که بار اول وارد شدند، مراکز عبادیتان را تخریب میکنند، بساط فکری شما را به هم میزنند، سازمان اداریتان را به هم میزنند...«وَلِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ لِیُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیراً».
«تتبیر» که باب «تفعیل» است مبالغه و کثرت را نشان میدهد و نشان آن است که تبارتان میکنند؛ تبار یعنی هلاک؛ اگر امتی به هلاکت رسیدند؛ یعنی به تبار رسیدند تتبیر یعنی اهلاک. «یُتبّر تتبیرا» که باب «تفعیل» است با کثرت است، با مبالغه است؛ یعنی دمارتان را درمیآورند. حالا بعد آن اصل کلی را برای اینکه کسی خیال نکند همین دو مقطع است و دو گروه است در آیه بعد فرمود: «عَسَی رَبُّکُمْ أن یَرْحَمَکُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا»؛ سنّت الهی بر این است که «کژروی جف القلم کژ آیدت»(3).
پینوشتها:
1. اسراء/ 8، 2. انفال/19، 3. مثنوی معنوی