همشهری آنلاین، فاطمه عباسی: گرافیتی به تصویر کردن نقشها، شکلها، حرفها، نشانهها، نمادها، الگوها و کلمهها روی دیوارها و یا هر مکان عمومیای گفته میشود که بتوان از آن برای نوشتن، نقاشی، کندهکاری و خطکشی کردن استفاده کرد.
دیوارنگاشتهها تصویرسازیهایی هستند که میتوانند به صورت نگاشتن ساده حرفها تا نقاشیهای استادانه ظاهر شوند. برای گرافیتی در زبان فارسی از معادل دیوارنگاری استفاده میکنند. این پدیده نوین شهری که نامش از زبان ایتالیایی و واژه «گرافیتو» که به معنی اثرگذاری سریع یا خطخطی است، گرفته شده، مخالفان و موافقان فراوانی در جهان دارد.
چند دهه است که رد پای گرافیتی یا همان دیوارنگاریها در شهرهای بزرگ ایران بهویژه تهران دیده میشود. براساس تعریف عام و کلی از گرافیتی میتوان کندهکاریهای روی نیمکت مدرسه و تنه درختان و همچنین یادگاریهایی را هم روی آثار تاریخی نوشته شده گرافیتی محسوب کرد یا حتی شعارنویسی و شابلونهای دوره انقلاب را هم در این چهارچوب گنجاند، اما در معنای خاص و براساس اسناد و منابع، نخستین گرافیتیای که در تهران دیده شده به سال۱۳۷۳ یعنی حدود ۳۰سال قبل برمیگردد.
با مراجعه و اتکا به تحقیقات و پژوهشهای انجامشده در حوزه گرافیتی تهران مشخص شده که اغلب آنها را پسرهای نوجوان و جوانان قشر متوسط کشیدهاند، هرچند بهتازگی امضا و آثاری از دختران هم در گرافیتیها دیده میشود. پاتوقهای اصلی گرافیتیکارهای تهرانی محلهها و شهرکهای غرب پایتخت یعنی آپادانا، اکباتان، شهرک غرب(قدس) و سعادتآباد است.
سالهاست که گرافیتی در شمال و غرب تهران و این محلهها رونق دارد، اما با دیوارنگاریهایی که تک و توک در دیگر محلهها هم به چشم میخورد میشود چنین ادعا کرد که کمکم گرافیتی دارد به موضوعی برجسته و قابل اعتنا در پایتخت تبدیل میشود.
سرخپوشها
پیدا کردن هنرمندان سرشناس گرافیتی در تهران کاری بسیار سخت و تقریبا نشدنی است. یکی از اصول کسانی که بهصورت جدی و حرفهای کار گرافیتی میکنند ناشناس ماندن است. اگر گذرتان به خیابانهای شمال یا مرکز شهر مثل خیابان بهار شیراز افتاده باشد، شاید نقاشی مردان و زنان سرخرنگ را روی دیوارها دیده باشید. نقاش این گرافیتیها با نام «میرزا حمید» در اینستاگرام شناخته میشود، اما تصویر و نشانی از او وجود ندارد. با این حال گرافیتیهایش حسابی معروف شدهاند و خودش هم در گفتوگویی که سالها پیش با نشریه چلچراغ داشت درباره دلایل ناشناخته ماندنش توضیح داده بود: «دوست دارم نقاشیهایم مثل یک راز در شهر دیده شوند. هر قدر من کمتر باشم، نقاشیها درستتر دیده میشوند.»