برخی تحلیلگران، اتفاق‌های اخیر در شهر حلب سوریه را نتیجه یک بازی پشت صحنه روس‌ها می‌دانند. شواهد متعددی در ردّ این ادعا وجود دارد.

به گزارش همشهری آنلاین، کیهان نوشت: شکسته شدن پیاپی خطوط دفاعی ارتش سوریه در حلب، سقوط تعداد بالایی از شهرها و روستاهای منطقه و مهم‌تر از همه، تسلط تروریست‌ها بر ۷۰ درصد شهر حلب باعث شده تا تحلیل‌های مختلفی در این خصوص به رسانه‌ها راه یابند. سرعت بالای پیشروی تروریست‌ها باعث شده تحلیلگران، ناظران و افکار عمومی دلیل آن را خیانت در صفوف ارتش سوریه و یا معامله روسیه با غرب و ترکیه معرفی کنند. این درحالی است که اتفاقی که در حلب رخ داده، پیش از این نیز بارها در سوریه تکرار شده است. گروه‌های تروریستی حاضر در سوریه، بنابه مسائل متعددی بر ارتش این کشور برتری داشته‌اند.

این گروه‌های تروریستی دارای نیروهای داوطلبی هستند که با دیدگاه‌های ایدئولوژیک اسلحه در دست گرفته‌اند و بخش قابل توجهی از نیروها و فرماندهانشان سوابقی طولانی از نبردها در افغانستان، چچن، آسیای میانه و آفریقا دارند. در این میان باید در نظر داشت که تروریست‌های حاضر در سوریه از سراسر جهان جمع‌آوری شده‌اند، به گونه‌ای است که مسلمانان غرب‌نشین نیز به وفور در میان آن‌ها یافت می‌شوند. در مقابل، ساختار عمومی ارتش سوریه از سربازانی تشکیل شده که بنابه دلایل قانونی به خدمت سربازی فراخوانده شده و به غیر از آموزش‌های نظامی معمول و حضور در درگیری فروکش کرده این کشور، صحنه‌های دیگری را تجربه نکرده‌اند.

آنچه باعث کُند شدن سرعت پیشروی تروریست‌ها در دوره‌های قبلی جنگ سوریه شده و در ادامه به آزادسازی بسیاری از مناطق اشغالی منتهی گشت، تشکیل بسیج مردمی در قالب «نیروهای دفاع وطنی»، حضور یگان‌هایی از محور مقاومت از افغانستان، پاکستان، عراق و لبنان تحت هدایت مستشاران نظامی ایرانی و همچنین فعالیت یگان‌های زبده ارتش سوریه بود. ارتش سوریه دارای دو یگان زبده با نام لشکر چهارم زرهی یا سپاه چهارم تحت فرماندهی ژنرال ماهر الاسد، برادر رئیس‌جمهور و نیروهای لشکر ۲۵ نیروی ویژه مشهور به نیروهای ببر است. نکته مهم آنکه فعالیت تمام این یگان‌ها زمانی پرثمرتر شد که روسیه با قوای هوایی خود وارد نبردها شد.

با تفاوت‌هایی تقریباً همان رویه در حال تکرار است. تروریست‌های تکفیری خشن با هدایت فرماندهانی پرسابقه به دل یگان‌های عادی ارتش سوریه ‌زده و به سرعت پیشروی کرده‌اند. در میان خطوط دفاعی حلب، تنها یگان‌های معدودی از گروه‌های مقاومت حضور داشته و نیروهای روسی نیز در قالب ناظران منطقه کاهش تنش، در تعدادی اندک در مناطق مراقبتی حاضر بوده‌اند.
خیانتی به معنای خاص خود وجود ندارد. نیروهای ارتش در خطوط مقدم به دلیل آتش بالای تروریست‌ها که امروز به تجهیزات پیشرفته‌تری مجهزند، شهدا و اسرایی داشته‌اند؛ در نتیجه با آشکار شدن پایان کار، آن‌ها فوراً دستور عقب‌نشینی دریافت کردند

در شرایطی که سقوط حتمی است، کشته و اسیر بیشتری ندهند. با وقوع این تحولات، یگان‌های قوی ارتش سوریه به همراه گروه‌های مقاومت از جنوب و شرق سوریه به حلب اعزام شده و گروه‌های بیشتری در راهند.
وضعیت نبرد به گونه‌ای پیش نرفت که فرصت و امکانی برای استقرار یگان‌های جدید و قوی‌تر در خطوط دفاعی شمال و غرب شهر حلب پیش آید و از این رو آن‌ها در بخش‌های دیگر حلب که قابلیت ایجاد خطوط دفاعی جدید، مستحکم و مطمئن داشته، مستقر شدند.

روسیه نیز علی‌رغم گرفتاری‌هایش در اوکراین، عملیات هوایی سنگینی را کلید ‌زده است. جنگنده‌های روس روز گذشته (شنبه ۱۰ آذر) دو عملیات بزرگ اجرا کردند. آن‌ها دو محل تجمع تروریست‌ها را یکی در شهر جسر الشغور در حومه غربی ادلب و دیگری را در میدان باسل شهر حلب هدف قرار دادند. در حمله حلب که تصاویر آن به طور گسترده‌ای در رسانه‌ها منتشر شده است، بیش از ۳۰ تروریست‌ مستقر در میدان کشته شده و ده‌ها نفر دیگر زخمی شده‌اند. این نیروها برای اعمال قدرت، نظارت بر حکومت نظامی غیررسمی در شهر و همچنین شادی در میدان تجمع کرده بودند که طعمه جنگنده‌های روس شدند.

روسیه پیش از حمله به حلب بمباران تروریست‌ها را آغاز کرده بود

روسیه از چند ماه قبل و با توجه به افزایش فعالیت تروریست‌ها در استان ادلب -مرکز اصلی تجمع تروریست‌ها در سوریه- برنامه‌ای برای بمباران سنگین مواضع آن‌ها طرح‌ریزی کرد، اما در اوایل اجرای این برنامه، به دلیل فشارها آن را رها کرد.
گفته می‌شود دولت ترکیه به دولت سوریه فشار آورده بود در ازای تعامل در حوزه سیاسی، خواهان توقف بمباران ادلب شود. این عملیات‌ها تا اندازه‌ای مهم و مؤثر بودند که منابع نزدیک به تروریست‌ها تلاش دارند با اتکا به حجم بالای بمباران‌های صورت گرفته، روسیه را ناقض توافق کاهش تنش نشان دهند و از آن توجیهی برای حمله خود به حلب بسازند. عملیات پیشینی روسیه به همراه افزایش بمباران‌هایش در روزهای اخیر نشان می‌دهد روس‌ها برخلاف ادعاها، تاکنون حاضر به معامله نشده و همچنان قائل به نبردند.

روسیه در چه شرایطی می‌جنگد؟

روسیه در وضعیتی می‌جنگد که در جنگ با اوکراین گرفتاری‌های زیادی دارد. چند ماه است که بخش‌هایی از استان کورسک در داخل روسیه توسط ارتش اوکراین به تصرف درآمده است. روس‌ها هرچند قسمتی از مناطق تصرف شده را پاکسازی کرده‌اند اما اوکراینی‌ها همچنان در مناطق قابل توجهی حضور دارند. در ابتدای نفوذ اوکراین به کورسک، روسیه روی مبارزان چچنی برای جلوگیری از پیشروی بیشتر اوکراینی‌ها حساب باز کرد و چندی است برای به عقب راندنشان هزاران سرباز از کره‌شمالی را در این استان مستقر کرده است. مسکو با وجود گرفتاری‌های مهمی که در سرزمین اصلی‌اش و مرزهای مجاور خود دارد، همچنان در سوریه می‌جنگد.

نوع حضور روسیه چگونه است؟

مأموریت اصلی روسیه در سوریه از ابتدای ورودشان تاکنون، عملیات هوایی بوده است. روس‌ها خود درخواست کرده بودند تعدادی از یگان‌های زمینی خود را برای تطبیق با نبردهای جدید، کسب تجربه و همچنین قدرت‌نمایی بیشتر در عرصه جهانی وارد نبرد کنند.
این نیروهای زمینی وظیفه دفاع از پایگاه‌های دائمی و موقت روسیه و عملیات مشترک با یگان‌های سوری را برعهده دارند.
وظیفه دیگر آن‌ها، گشت و دیده‌بانی در مناطق کاهش تنش بوده که در قالب گفت‌وگوهای آستانه میان ایران، روسیه و ترکیه ایجاد شده است.

خطر توطئه بازیگر بزرگ

حمله به حلب با عاملیت ترکیه و تروریست‌های وابسته به این کشور اجرایی شده، اما رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور این کشور آن را به دستور آمریکا و برای نجات رژیم‌صهیونیستی اجرایی کرده است. اگر تنها اهداف ترکیه در حمله به حلب وجود داشتند، می‌شد آن را به توسعه‌طلبی‌های منطقه‌ای محدود کرد، اما نبرد کنونی عرصه تلاش برای تحقق اهداف آمریکاست که طمع‌ورزی‌های گسترده‌تری دارد.

روسیه می‌داند زمانی که دستان آمریکا در کار است، دیگر دایره توسعه‌طلبی‌ها به شمال عراق و سوریه منحصر نمی‌شود، بلکه در نقشه‌ای کلان، ضربه سنگین به منافع مسکو مدنظر است. آمریکا که برای روس‌ها در اوکراین تنگنا ایجاد کرده، می‌داند انعکاس قدرت جهانی روسیه از طریق حضور این کشور در سوریه امکان‌پذیر شده و با تحقیر مسکو در این زمینه، می‌توانند آن را از بین ببرند. هدف دیگر واشنگتن، کشاندن بحران به قفقاز است تا در ادامه قفقاز شمالی در خاک روسیه هم به محل جولان تروریست‌ها تبدیل شود.

خطر تلاش‌ها برای سوق دادن روسیه به معامله

مهم‌ترین خطری که سوریه و منافع روسیه را تهدید می‌کند، تلاش غرب برای افزایش فشارها بر این کشور است تا کرملین حاضر به معاله بر سر سوریه شود. اگر علی‌رغم تلاش دمشق و متحدانش، حلب و یا حتی حماه سقوط کند، غرب به مسکو پیشنهاد خواهد کرد در صورت توقف حملاتش به تروریست‌ها و به‌رسمیت شناختن غیررسمی قلمرو جدیدشان در سوریه، آن‌ها نیز فشارهایشان بر حضور نظامی روسیه در متصرفاتش در اوکراین را کاهش خواهند داد.
روسیه اگر چنین پیشنهادی را بپذیرد، سرنوشتی همانند شوروی خواهد یافت؛ با این تفاوت که دیگر سرزمین قابل توجهی برای عقب‌نشینی وجود ندارد. در اواخر جنگ سرد، روس‌ها پذیرفتند با عقب‌نشینی از شرق اروپا، بلوک شرق را منحل کنند، اما بدون تحرکات نظامی، امواج ایجاد شده به داخل سرزمین‌های شوروی کشیده شده و آن را نیز فروپاشاند.

سرایت بحران از سوریه به قفقاز و از آن طریق به نواحی جنوبی مسکو، می‌تواند علاوه بر آنچه ولادیمیر پوتین، بزرگ‌ترین فاجعه ژئوپلیتیکی قرن بیستم خوانده، بزرگ‌ترین فاجعه ژئوپلیتیکی قرن بیست‌ویکم را هم برای روس‌ها رقم بزند.

منبع: جوان