او مقالات و سخنرانیهای زیادی در ارتباط با مقوله قدرت نرم دارد و منبعی در این زمینه در دنیا به حساب میآید. نشریه آلمانی اشپیگل اخیرا در ارتباط با قدرت سخت و قدرت نرم آمریکا در شرایط جدید دنیا بهویژه با توجه به بحران اقتصادی با او گفتوگویی انجام دادهاست.
- طالبان در خاک افغانستان و پاکستان در حال پیشروی است و کرهشمالی بمب اتم در اختیار دارد، آیا زمان آن نرسیده که نیروی نظامی به شکل جدیتری مورد استفاده قرار گیرد؟
هر رئیسجمهوری در آمریکا برای رسیدن به اهداف خود 3گزینه پیشرو دارد. استفاده از نیروی نظامی، سرمایهگذاری مالی و یا استمداد از نیروی درونی خود بهمنظور جذب افکار عمومی؛ و من آخرین مورد را قدرت نرم مینامم، البته ادعا نمیکنم که قدرت برتر نظامی همچون ارتش، سازمان جاسوسی و یا تحریمهای اقتصادی جایگزین بهتری دارند بلکه موضوع بر سر اجازه تلفیق قدرت نرم و قدرت سخت - قدرت نظامی- است.
گفتوگو با القاعده بیثمربهنظر میرسد. رهبران آنها هیچ جذابیت و تطابقی با آمریکاییها و ارزشهای آنان ندارند. اما از طرفی هنوز جای امید برای اثرگذاری بر جوانانی که اسامه بن لادن برای حملات جدید تروریستی به خدمت گرفته، وجود دارد و اینجاست که پای قدرت نرم به میان میآید.
- آیا مثال تاریخی از بهکارگیری شکل ملایمی از قدرت سیاسی کارآمد وجود دارد ؟
جنگ سرد را به یاد آورید. حتی یک گلوله هم شلیک نشد. طی دهها سال نیروی نظامی آمریکا از طریق عناصر قدرت نرم از پس پرده آهنین گذشت و مردم آن سوی دیوار را مجبور کرد تا ایمانشان را به سیستم قدرت پیر از دست دهند و بدین ترتیب از گسترش و تهاجم اتحاد جماهیر شوروی جلوگیری کرد.
- قدرت نرم برخاسته از چه چیزهایی است؟
از سه منبع اصلی نشأت میگیرد: فرهنگ کشور، ارزشهای سیاسی که برای دیگر کشورها جذابیت دارد از دمکراسی گرفته تا آزادی بیان و آخرین آن مشروعیت سیاست خارجی یک کشور، بدین معنا که اگر سیاست خارجی کشوری توسط ملل دیگر مشروع شمرده شود، مقبولیت آن کشور بیشتر و اگر عکس آن باشد درست مانند زمان جورج بوش این موضوع باعث درهم شکستن قدرت ارزشها و فرهنگها میشود. کابینه بوش از پتانسیل نهفته در قدرت نرم غافل بود و بنابراین نتوانست از آن استفاده بهینه کند. زیرا غافل از این بود که تنها قدرت سخت نظامی برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی کافی نیست.
- اما اوباما هم مانند جورج بوش از نیروی نظامی در افغانستان و پاکستان استفاده کرد و پنتاگون در حال اعزام 21000 نیرو به خاک افغانستان برای مبارزه با طالبان است.
نباید در برابر سیاست نرم، سیاست مبارزه نظامی را نادیده گرفت چرا که میبایست تا پیش از احداث مدارس و درمانگاهها در افغانستان امنیت برقرارشود و خشونتها تا قبل از رساندن کمکهای شهروندی باید متوقف گردد. در این مورد قدرت نظامی در جایگاه نخست قرار دارد.
- آیا واقعا اوباما اهداف رزمآرایی سیاست خارجی آمریکا را تغییر داد؟
او در حال ایجاد این تغییرات است. سیاست خارجی ما فوق نظامی شده است تا جاییکه وزیر دفاع رابرت گیتس از اینکه اکثر این سیاستها مستقیما به پنتاگون ختم میشده ابراز نارضایتی کرده است.
- آیا راهی که اوباما در پیش گرفته واقعا یک نوع حرکت سیاستمدارانه است؟
البته سخنرانیهای او مثمرثمر خواهد بود، اما لازم است که قدمهای سیاسی ملموس تری بردارد. در راس قدرتبودن و داشتن شخصیتی محبوببدون برخورداری از سیاستی جذابتر به هیچ عنوان کافی نیست. هر کابینه جدیدی قبل از شروع کار میبایست جایگاه و هدف خود را مشخص و سپس شروع به کار کند. پس بخش سختتر ماجرا همچنان در انتظار رئیسجمهور است.
- آیا بحران اقتصادی موجب ضعیف شدن اوباما نمیشود؟
هیچ شکی نیست که بحران سیستم سرمایهداری موجب ضعیفشدن امکانات قدرت نرم آمریکا نیز میشود. اکنون مدیریت بحران و ایجاد اصلاحات لازم برای جلوگیری از بحرانی دیگر برای دولت آمریکا امری حیاتی و تنها راه در جهت افزایش محبوبیتها است. چرا که اگر سیاستهای آمریکا با شکست روبهرو شود، مطمئنا این کشور ضعیفتر خواهد شد.
- در پاکستان هنوز هم جنگ و خونریزی ادامه دارد و هر روز بسیاری از شهروندان این کشور کشته میشوند. این موضوع موجب خدشهدار شدن وجهه آمریکاییها در منطقه نمیشود؟
زیرا چنین استفاده ظالمانهای از نیروی نظامی هیچ مشروعیتی نزد مردم ندارد.
استفاده بیش از حد از قدرت نظامی میتواند نتیجه عکس دهد. البته که چنین حوادثی به مشروعیت سیاست آمریکا ضربه میزند.
- عکسالعمل آمریکا در برابر کرهشمالی چگونه باید باشد، آیا راهحل تکیه بیشتر بر قدرت نظامی است؟
بله هنگامیکه صحبت از کرهشمالی و چین در میان است، استفاده از قدرت نظامی ضروری بهنظر میرسد. آمریکا باید چینیها را متقاعد کند که نیروهای خود را به کرهشمالی اعزام نمیکند و برای این منظور میبایست سیاست ظریفی را به کار بست. چرا که این کار موجب آرام ساختن ترس چینیها از نتایج فروپاشی کرهشمالی میشود.
- آیا اوباما بیش از حد نرمش در رفتار خود نشان نمیدهد؟
اگر شما هم در فضای سیاسی شیکاگو رشد میکردید متوجه میشدید که قدرت نظامی در برابر قدرت نرم است و او در عین حال میتواند نرمش و سرسختی از خود نشان دهد.
- اولویتهای سیاست خارجی آمریکا کدامند؟
بهنظر من آمریکا میبایست منافع خود را به طریقی دنبال کند که بیشتر سازگار با منافع دیگر کشورها باشد. مسائلی وجود دارد که هم به نفع ما و هم به نفع دیگر کشورهاست. برداشتن چنین قدمی موجب میشود که آمریکا برای دیگر کشورها بیشتر نقش امیدبخشی داشته باشد تا وحشتآور.