همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: مرکزیتزدایی از تئاتر، از سالهای دور بحث پرتکراری بود: مرکزیت زدایی در تهران و مرکزیتزدایی از تهران. اولی هدفش رفع تمرکز سالنهای تئاتر در مرکز تهران بود و در طی سالها نتیجهاش شد ایجاد سالنهای خصوصی در نقاط مختلف تهران که البته باز هم بیشترشان در مرکز شهر بودند. در مورد دومی هم صحبت از این بود که قرار نیست تمام اتفاقات تئاتری در تهران رقم بخورد، همه امکانات تئاتری در تهران وجود داشته باشد و شهرستانها عملا از داشتن کمترین امکانات هم محروم باشند. در این سالها تنها نقطه اتصال تئاتر شهرستانها و تهران جشنواره تئاتر بود. در این جشنواره گروههای شهرستانی نمایشهای تهران را میدیدند و تهرانیها هم نمایشهای تئاتریهای شهرستان را تماشا میکردند.
در سالهای اخیر اما به نظر میرسد این ارتباط بیشتر شده است. بعضی از گروههای شهرستان توانستهاند علاوه بر اجرا در جشنواره، اجرای عمومی هم در تهران داشته باشند. از طرف دیگر اتفاقی هم رخ داده که کم کم در حال تبدیل شدن به یک جریان است: تور اجراهای تهران در شهرستان. واقعیت این است که چنانچه این همه تفاوت بین پایتخت و شهرهای دیگر وجود نداشت، چنین بحثهایی هم بیهوده بود و اصلا پا نمیگرفت. ولی زمانی که امکانات شهرهای دیگر به جز دو سه شهر بزرگ حتی قابل مقایسه با پایتخت نیست، این طرح این مسائل ناگزیر است.
از چند سال پیش به شکل موردی گروههایی از تهران به شهرستانها میرفتند و نمایششان را در شهر دیگری هم روی صحنه میبردند. از جمله نمایش ماراساد به کارگردانی مریم برزگر و با بازی شکیب شجره و همایون حیدرزاده که سال ۹۵ که به همراه یک دوره آموزشی تور اجراهایش را در شهرستانهای مختلف برگزار کرد. همینطور نمایش متاستاز به نویسندگی و کارگردانی اصغر دشتی با موضوع همراهان یا همپایان بیماران مبتلا به سرطان که این یکی هم سال ۹۵ در شهرستان سرطانخیز مثل خوزستان، اصفهان، اراک و یزد اجرا شد. در یکی دو سال گذشته اما این اتفاق شکل جدیتری پیدا کرده است. در این مدت چند نمایش در تورهایشان اجراهای موفقی در شهرستانها داشتند و مخاطبان تئاتر استقبال بسیار خوبی از آنها کردند.
بک تو بلک:
سجاد افشاریان با نمایش بک تو بلک ۶ به شش شهر ایران سفر کرد. این نمایش که از دی ۱۴۰۰ تا تیر ۱۴۰۱ در پردیس تئاتر شهرزاد در تهران روی صحنه بود، ماجرای یک زندانی سیاسی بود که در حبس انفرادی به سر میبرد و در زندان از طریق تلفن با معلم آوازی آشنا میشود و دل به او میسپارد. نمایش حواشی بسیاری هم داشت. از ادعای یک زندانی عقیدتی که گفته بود این نمایش داستان خود اوست که از طریق تلفن داستانهای عاشقانه ای را برای کسی نقل کرده تا اشاره به تجاری بودن نمایش. اما به هرحال این نمایش بعد از اجراهای تهران در شهرهای گرگان، مشهد، یزد، تبریز و کرمان هم روی صحنه رفت.
خماری
نمایش خماری به کارگردانی رامین معصومیان، احتمالا رکورددار بیشترین اجرا در شهرستانهاست. این نمایش داستان دو موزیسین است که به شکل اتفاقی با هم آشنا میشوند و این آشنایی باعث همکاری آنها میشود. پس از اجراهایی در تهران، تور شهرستانهای خودش را شروع کرد و در شهرهای رشت، یزد، سمنان، بندرعباس، ساری، مشهد، کرمانشاه و جزیره کیش روی صحنه رفت. نمایش در باره یک رپر معروف است و زندگی او را روایت میکند.
این دنیا یه کنسرت ریکی مارتین به من بدهکاره
این نمایش نوشته و کار سهند خیرآبادی بود و ماجرای مرد میانسالی را روایت میکرد که از آروزها و حسرتهایش میگفت و از ارتباطش با پدرش که در کودکی او را کتک میزده و حالا به قتل رسیده است. در نهایت هم مشخص میشد که خود او قاتل پدرش است. در این نمایش الیکا عبدالرزاقی و امیرمهدی ژوله بازی میکردند. نام نمایش و بیشتر از آن حضور امیرمهدی ژوله برای اولین بار در یک نمایش باعث شده بود مخاطبان زیادی در تهران داشته باشد و بعد از یک دور اجرا در تئاترشهر اجراهایش را پردیس تئاتر شهرزاد ادامه دهد. این نمایش بعد از دو دوره اجرا در تهران، به آمل رفت و مدتی هم در این شهر روی صحنه بود.