منطقه 5 تفاوت‌های زیادی با مناطق دیگر تهران دارد، تفاوت‌هایی که از تنوع بافت اجتماعی شهروندان و جمعیت آنان در محله نشئت می‌گیرد

 جمعیت 700 هزار نفری ساکنان و مهاجرپذیربودن منطقه، از نظر فرهنگی، خصوصیاتی ایجاد می‌کند که بررسی آنها در ارائه برنامه‌های سازمانی بسیار مؤثر است. فرهنگسرای فردوس و تفکر و خانه‌های فرهنگ نور، با صفا، میثاق، آیه و محصل گرچه طی سال‌های اخیر، بار سنگین تقاضاهای محله‌ای را به دوش کشیدند، کمبودهای ناشی از سرانه‌های اجتماعی ـ فرهنگی همچنان در غرب تهران ملموس است.

 با این حال، طی یکی ـ دو سال گذشته، با توجه به رویکرد شهرداری تهران در حوزه‌های اجتماعی، کارهای مؤثری در شهر انجام شده است که اگر با بررسی‌های آماری و شناخت کافی از بافت اجتماعی و سلایق مردم تکمیل شود، افراد بیشتری را تحت پوشش سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران قرار خواهد داد.

 درباره تغییر نام فرهنگسرای دختران به فردوس و مدیریت جدید و برنامه‌های این فرهنگسرا با «پروین غضنفری» رئیس فرهنگسرای فردوس، گفت‌وگو کردیم. غضنفری از سال 58 عضو رسمی سپاه بود و دوره آموزش‌های چریکی گذرانده است. از سال 75 فعالیت فرهنگی‌اش را در یکی از مراکز سازمان در بخش قرآنی آغاز و پس از آن، مدیریت فرهنگی را در مناطق یک، 3 و 5 تجربه کرد. گفت‌وگوی «همشهری‌محله» را با غضنفری که 2 ماه است در فرهنگسرای فردوس مدیریت می‌کند، بخوانید. 

  • خانم غضنفری، تجربه کار در محیط‌‌های فرهنگی غرب تهران حتماً تفاوت‌های زیادی با مناطق دیگر دارد. فکر می‌کنید خصوصیات بافت اجتماعی غرب تهران چه نقاط ضعف و قوتی برای ارائه برنامه‌های فرهنگی در مراکز زیرنظر شما دارد؟

 تجربه‌ای در غرب تهران نداشتم. طی 2 ماه گذشته، سعی کردم درباره منطقه 5 مطالعه کنم و اطلاعاتی درباره زنان و مردان و تعداد آموزشگاه‌ها، مهاجران و خانوارها کسب کنم در مجموع، مناطق 3، 7 و مراکزی که با آنها آشنا هستم تفاوت‌های زیادی با این منطقه دارند. مناطق مرکزی به دلیل مرکزیتشان اهالی بومی دارند، ولی منطقه 5 به دلیل مهاجرپذیربودن و نوساز بودن محله‌ها ساکنانش بیشتر مهاجرند.

به همین دلیل، باید گفت که خانواده‌ها و جوانان شهرستانی بیش از افراد بومی در تهران آسیب‌پذیرند. این یکی از نقاط ضعف منطقه است. با این حال، باید برنامه‌های خاصی برای مراکز فرهنگی این منطقه در نظر گرفت. همین طور است. با مطالعه کارشناسی می‌توان فعالیت‌های مؤثری در زمینه آگاهی‌بخشی به خانواده‌ها داشت.

  • فکر می‌کنید برنامه‌های تابستانه سازمان فرهنگی در منطقه 5 چقدر با بافت جمعیتی و نیازهای آنان همخوانی داشته؟

 همکاران ما طی چند سال گذشته، در این فرهنگسرا که اسمش فرهنگسرای دختران بود، مشغول بودند. اما از 2 ماه قبل، اسم فرهنگسرا فردوس شد. مسئولان قبلی در زمینه دختران زحمات زیادی کشیدند و در منطقه و تهران کارهای خوبی انجام شد. ما هم در ادامه فعالیت‌های آنها حرکت می‌کنیم. البته برنامه‌هایی را با توجه به چالش‌های منطقه و بافت جمعیتی محله‌ها در اولویت قرار می‌دهیم و در عین حال، برای گروه‌های سنی و جنسیتی هم برنامه‌ریزی خواهیم داشت.

  • فکر می‌کنید تغییر نام فرهنگسرا با توجه به هویتی بودن فعالیت‌هایش در گذشته، چه تغییری در روش‌های مدیریتی ایجاد می‌کند؟

 برنامه‌های مرتبط با دختران دیگر اولویت نخواهد داشت؟ سوابق سازمان نشان می‌دهد که قبلاً هم اینطور نبود. زمان مدیریت آقای «زم» طرح‌هایی برای شهر تهران در نظر گرفته شد که مقدمه‌اش هویتی کردن مراکز بود. اما عمر مدیریت ایشان اجازه نداد که این مقدمه‌ها به اهداف نهایی برسد.

بعد از آقای زم، نامگذاری و هویتی کردن فرهنگسراها مشکل‌ساز شد. برای مثال، آمار نشان می‌داد که تعداد کودکان یک منطقه بیش از منطقه دیگر بود، اما فرهنگسرای کودک در منطقه‌ای بود که سالمندان بیشتری داشت. این موقعیت‌ها گاهی دردسرساز می‌شد. ولی در حال حاضر، فرهنگسرا بصورت عام و بر اساس اساسنامه، باید جوابگوی نیازهای فرهنگی باشد.

  • با این حال، فکر نمی‌کنید که برنامه‌های هویتی باعث شکل‌گیری یک اراده فرهنگی در مقطعی برای ارائه برنامه موضوعی می‌شد و حالا با برداشتن این هویت‌ها گروه‌های اجتماعی ازجمله دختران از برنامه‌هایی مثلاً در هفته دختران که در سال‌های قبل برگزار می‌شد، محروم شده‌اند؟

مطالعات علمی خیلی از کشورها نشان می‌دهد که ایزوله کردن کار فرهنگی صحیح نیست. در زندگی شهرنشینی، رسالت مرکز فرهنگی این است که خانواده‌ها را درگیر کند، یعنی همه اعضای خانواده با گروه‌های سنی مختلف را. جدا کردن اینها شاید مضرات زیادی داشته باشد.

 زندگی شهرنشینی معضلات جدیدی را در خانواده‌ها ایجاد کرده که حل آنها در گرو درگیر شدن همه آنها در پروژه‌های فرهنگی است. ما نباید اعضای خانواده را از همدیگر جدا ببینیم. برنامه‌ها باید  خانواده محور باشد.

  • اما فکر نمی‌کنید که با نبود فرهنگسرای دختران برنامه‌های فرهنگی مرتبط با آنان کمتر شود؟

 آمار سازمان فرهنگی نشان می‌دهد که بیشترین مخاطبان ما را کودکان و بانوان تشکیل می‌دهند. اتفاقاً ما در فرهنگسرای جای خالی آقایان را بیشتر حس می‌کنیم. دلیل این را هم باید در انگیزه خانم‌ها جست‌وجو کنید. نسبت 40 به 60 حضور آقایان و خانم‌ها در دانشگاه‌ها بیانگر همین نکته است.

  • خانم غضنفری، هر مدیری یک اثر انگشت دارد. منصفانه اگر بخواهید خودتان را بر اساس شاخصه‌های مدیریتی تعریف کنید، چه تفاوت‌هایی را خودتان در مقایسه با دیگران برجسته می‌کنید؟

 شاید یکی از تفاوت‌های من توجه به نیروی انسانی و استعدادها باشد. کار کردن با جوانان را خیلی دوست دارم و خوب درکشان می‌کنم. از طرف دیگر، سعی می‌کنم که ظرفیت‌های فرهنگی ـ اجتماعی را شناسایی کنم. در گوشه گوشه این فرهنگسرا باید فضای فرهنگی جدید تعریف کرد.

  • و بعد از اینها...؟

 بعد از اینها، پایم را بیرون می‌گذارم. از ساعات خالی در مدارس و مساجد استفاده می‌کنم. معتقدم که هر مدیر فرهنگی باید بخش خصوصی را به حوزه فرهنگی بکشد، به سمتی که باید کار فرهنگی انجام شود. در این مورد، گام‌هایی برداشته‌ام که 6 ماه یا یک سال آینده نتیجه‌اش را می‌بینید.

  •  اما تجربه نشان می‌دهد که ما چندان در خصوصی کردن فعالیت‌ها موفق نبوده‌ایم. شاید این موضوع در مورد شهرداری و فعالیت‌هایش هم مصداق داشته باشد؟

 شاید ما به سرمایه‌گذاری‌های بزرگ دستمان نرسد، اما می‌توانیم در بخش‌های کوچک‌تر کار کنیم. باید انگیزه ایجاد کنیم. ظرفیت‌های خوبی در غرب تهران برای مشارکت بخش خصوصی وجود دارد که باید از آنها استفاده کنیم.

  • یکی از مهم‌ترین اقدامات شما بعد از آمدن به منطقه 5 تشکیل جلسه شورای فرهنگی بود. نگاه شما به کار مشترک با نهادهای فرهنگی چیست؟

 این پانزدهمین جلسه‌ای بود که شورای فرهنگی داشت. معتقدم که اگر مسئولان و شخصیت‌های فرهنگی بتوانند 2 ساعت کنار هم بنشینند و همدیگر را تحمل کنند، اتفاق مهمی افتاده. حتی اگر اتفاق خاصی در این شورا نیفتد، همین که بدانم سرکلانتر منطقه، معاون اجتماعی، مسئول بنیاد شهید و مسئولان فرهنگی ـ اجتماعی منطقه 5 چه کسانی هستند می‌تواند در نزدیک شدن اندیشه‌ها کمک کند. اما شورای فرهنگی چون کار نو و جدیدی است، هنوز جای خودش را باز نکرده. اما فکر می‌کنم اتفاق‌های خوبی بعد از این بیفتد.

  • قرار بود که هفته فرهنگی در پایان هر فصل برگزار شود تا همه نهادهای فرهنگی در آن مشارکت کنند، اما این‌طور نشد.

 شورای شهر پیشنهاد داده بود که هر سال، یک هفته برنامه‌های مشترک اجرا شود. این رویداد الگویی بود از مراودات فرهنگی بین کشورها و پایتخت‌ها. در عین حال، در نشستی که با شهردار منطقه، دکتر «طلوعی» داشتیم قرار شد که به مناسبت ایام برجسته ملی و مذهبی، کارهای مشترکی انجام بدهیم و هر نهادی یک بخش از کار را دستش بگیرد. نکته‌ای که باید بگویم این است که کارهای فرهنگی نباید با عوض شدن افراد فراموش شوند و باید بصورت رویه‌ای هدفمند با تغییر مدیران هم ادامه پیدا کنند.

همشهری محله - 5