همشهری آنلاین _ حوادث: حسن اورنگی و همدستش جنایتهای خود را از اردیبهشت ۱۳۲۴ تا اسفند ۱۳۲۹ نقاط مختلف مشهد انجام داده بود. آنها زنان خیابانی یا سرگردان را شناسایی میکردند. بعد از فریبشان، به آنها تجاوز کرده و اموالشان را میدزدیدند. آنها در جنایاتشان قربانیان را با روسریهایشان خفه میکردند. از این دو نفر به عنوان نخستین قاتلان زنجیره ای شهر مشهد یاد میشود. آنها از ۶۲ قتل، 14 قتل را به گردن گرفتند.
زمستان سال ۱۳۲۶ مأموران شهربانی در کال آباد و خرابههای اطراف شهر مشهد جسد 5 زن که با روسری خفه شده بودند را در فواصل مختلف زمانی در کشف کردند.
بررسیها نشان میداد به همه اجساد تجاوز شده و سپس با قرار دادن روسری در دهانشان خفه شدهاند. تحقیقات بیشتر شهربانی حاکی از این بود که تمام این زنها در اطراف شهر و حاشیه، دورهگرد بوده و شغل مناسبی نداشتند و از راه دورهگردی امرار معاش میکردند.
کشف اجساد تازه
چند روز یک بار اهالی مشهد از کشف جسد زن دیگری در بیرون از شهر باخبر میشدند که همه آنها خفه شدهبودند.
بررسی همه اجساد نشان میداد آنها نیمهعریان بوده و پول یا کالای قیمتی آنها دزدیده شده بود، همچنین از سوی قاتل یا قاتلان مورد تجاوز قرار گرفتهاند.
دستگیری مظنون
چندی بعد مأموران کلانتری 4 مشهد ردپایی از فردی به نام قربان به دست آوردند. با دستگیری او تحقیقات آغاز شد و قربان زیر بار شکنجه به قتل اولین جسد کشفشده در کال آباد اعتراف کرد. بررسیهای پلیس برای کشف سایر جرایم ادامه داشت که مشخص شد قربان از رمالان معروف منطقه است. او همچنین به قتل آخرین زن که زبانش از حلقش بیرون بود و با دستمال خفهشده بود نیز اعتراف کرد.
قربان مدعی شد زنان را با گردی مخصوص کشته است، اما هرچه آزمایشات بر روی این گرد در پاستور تهران انجام شد، مشخص شد که این گرد کشنده نیست.
تحقیقات پلیس ادامه داشت تا اینکه مشخص شد مرد رمال از نظر سلامت روان، دارای مشکل بوده و مجنون است و بر اساس اوهام به قتلها اعتراف کرده است بههمین دلیل او چندی بعد آزاد شد.
دستگیری قاتل مخوف
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه در ایام نوروز سال ۱۳۳۰ بود که زنی به نام «گل تابان» به کلانتری مراجعه کرد و گفت: وقتی در حال خارج شدن از دروازه «بالا خیابان» بودم فردی به نام حسن از من قصد زورگیری داشت و من هیچ پولی به او ندادم. حسن مرا روی زمین انداخت و دو دستی گلویم را فشار داد و میخواست به من تجاوز کند، اما با داد و فریاد زنی که در نزدیکی ما بود و به آنجا آمد و با کمک او توانستم فرار کنم.
همین سرنخ کافی بود تا مأموران کلانتری، حسن را در روز 7 فروردین دستگیر کنند. حسن اورنگی وقتی به شهربانی منتقل شد فکر میکرد بهخاطر اینکه از سربازی فرار کرده تحت تعقیب است، اما وقتی رازش را برملا دید بالاخره به قتل اعتراف کرد و مدعی شد همدستش عباسعلی در قتلها همراه او بوده است.
او در بازجوییها مدعی بود که ۱۴ زن را کشته است و همه آنها از زنان کولی و دورهگرد بودند. حسن اورنگی قاتل زنان مشهد در بازجوییها اعتراف کرد که میخواست شهر را از وجود فساد پاک کند و بههمین خاطر آنها را کشته است و این کار بهخاطر آن بوده که زنان خیابانی را از میان بردارد.
با تکمیل پرونده و اعترافات، حسن اورنگی به قصاص و غلامرضا نیز به ۱۵ سال حبس محکوم شد.
حسن که فکر نمیکرد به اعدام محکوم شود در وصیتنامهاش درخواست کرد که جسدش در بلندترین نقطه شهر دفن شود تا مردم او را همیشه به یاد بیاورند.
با اجرا شدن حکم حسن 26 در ۱۱ آذر سال ۱۳۳۰ در ملا عام پرونده یکی از مخوفترین قاتلان سریالی زنان در مشهد برای همیشه بسته شد و همدست او نیز پس از پایان محکومیتش آزاد شد و دیگر کسی او را ندید.