کمال اکبری عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما در گفتوگو با خبرنگار همشهری اظهار کرد: در خصوص اتفاقاتی که در سوریه افتاد میتوانیم بگوییم شاهبیت اصلی تحولات به جنگ رسانهای برمیگشت. جنگ رسانهای و جنگ روانی یکی از اثرگذارترین اتفاقات در فروپاشی دولت بشار اسد در سوریه بود اما این اتفاق، مقدماتی دارد لذا شناخت رسانهها و آموزش سواد رسانهای به اقشار مختلف جامعه و در راستای آن مقاوم بار آوردن جامعه در برابر تهاجم رسانهای امپریالیسم بسیار مهم است چون دیدیم که یک حکومت ریشهدار بیش از ۵۰ ساله با این شگرد از هم پاشید.
وی ادامه داد: البته این موضوع به این معنی نیست که نظام بشار اسد در سوریه بدون اشکال بود و رسانهها صرفا سعی در وارونهنمایی داشتند؛ قطعا دولت سوریه نیز اشکالاتی داشت که سبب نارضایتی عمومی شده بود و رسانههای معارضان بر موج این نارضایتی تواستند سوار شوند و با ابزار رسانه آن را تشدید کنند. ناکارآمدیای که نظام سوریه در حوزههای اقتصادی و رسیدگی به مردم و ارائه خدمات اجتماعی داشت، در ایام ورود تروریستها به سوریه بزرگنمایی شد و لذا جامعه دلیلی نمیدید که از حکومت اسد حمایت کند و تروریستها توانستند به این نارضایتی ضریب بدهند.
اکبری دومین حلقه از تلاشهای رسانهای مخالفان و معارضان، در بخشهای غیرنظامی بود؛ به طور مثال گروههای مخالف دولت اسد وارد هر شهر سوریه که میشدند به سرعت بخشی از شهر را که برق نداشت، برق آن را وصل کرده و از آن فیلم میگرفتند و کلیپهای آن را در بستر شبکههای اجتماعی برای مردم منتشر میکردند؛ درنتیجه مردم شهرهای بعدی وقتی میدیدند که گروههای معارض خدمات عمومی میدهند، از آنها استقبال میکردند؛ یا مثلا گروههای معارض وعده میدادند که نانواییها باید به مردم در هر شرایطی نان بدهند و بعضا به برخی نانواییها پول میدادند تا به مردم نان رایگان بدهند؛ این اقدامات معمولی را با استفاده از ابزار رسانه بزرگنمایی کردند؛ همزمانیِ نمایشِ رسانهای ناکارآمدی دولت اسد از یک سو و بزرگنمایی خدمات اجتماعیِ ناچیز خود سبب شد تا در فروپاشی نظام سوریه تسریع شود.
مدرس دانشگاه بیان کرد: البته وقتی از نقش رسانه در فروپاشی حکومت و ارتش نظام اسد صحبت میشود، نباید از دلایل دیگر غافل بود مانند نحوه سیاستگذاری و مدیریت کشور و تعامل با گروههای مخالف و حتی ضعف در کمک گرفتن از کشورهای همسو با جبهه مقاومت از اصلیترین عوامل سقوط اسد بود ولی ابزار رسانه در این اتفاق اثرگذاری زیادی داشت.
کارشناس سیاسی تأکید کرد: برخی کارشناسان سیاسی معتقدند بشار اسد فریب وعدههای بعضی از کشورهای عربی در خصوص حمایت از خود را خورده است ولی باید گفت همین موضوع هم مرهون بازیهای رسانهای برخی کشورهای عربی بود که دولت و ارتش سوریه را فریب داد؛ به عبارت دیگر خود اسد هم نتوانست به دلیل همین جنگ رسانهای تصمیم بگیرد که آیا در کنار کشورهای عضو اتحادیه عرب بماند یا در کنار کشورهای محور مقاومت.
وی خاطرنشان کرد: در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ در کشورمان هم دیدیم که یکی از رسانههای تصویری وابسته به یکی از کشورهای عربی، نقش مهمی در القای ناامیدی میان مردم و حتی بعضا مسئولان و سیاستگذاران و تصمیمگیران داشت و با استفاده از دروغهای رسانهای و بزرگنمایی برخی اتفاقات معمولی، میخواستند به مردم «قرار داشتن در بدترین حالت اقتصادی و رفاه» را القا کنند که البته این موضوع (نارضایتی اقتصادی) در ماجرای بنزینی ۱۳۹۸ نمود بیشتری داشت و در جریان اتفاقات سال ۱۴۰۱، تمرکز دروغهای رسانهای دشمنان که عمدتا به بستر شبکههای اجتماعی اختصاص داشت، بر مسائل فرهنگی و اجتماعی مانند پوشش زنان برمیگشت.
عضو هیأت علمی دانشگاه صداوسیما بیان کرد: باید هوشیار باشیم که این ترفند دروغهای رسانهای ممکن است از سوی دشمنان در دیگر کشورها از جمله عراق به دلیل برخی عقبماندگیهای اقتصادی، عمرانی و شاخصهای توسعه تکرار شود؛ همچنین کشورهای وابسته به نظام سلطه و رسانههای وابسته به صهیونیستها در کمین هستند تا در ایران هم بار دیگر دست به بزرگنمایی برخی کاستیها بزنند.