همشهری آنلاین - گروه سیاسی: در ۱۷ سپتامبر (۲۷شهریور) و در شرایطی که اسرائیل و حزبالله لبنان حدود یکسال جنگ تشدید شونده را پشت سر میگذاشتند، سازمان جاسوسی اسرائیل، موساد، یکی از پیچیدهترین عملیاتهای فریب خود را در تاریخ جاسوسی اجرا کرد؛ این عملیات به عملیات پیجرها معروف شد که تنه به تنه داستان اسب تروا میزد.
برنامه ۶۰ ثانیه شبکه سیبیاس آمریکا با ۲ مامور بازنشسته موساد که در این عملیات نقش رهبری داشتند، گفتوگو کرد. برای اینکه هویت این ۲ نفر معلوم نشود از ماسک بر چهره و تغییر صدا استفاده شده است.
گفتوگو با یکی از ماموران موساد با نام مستعار مایکل آغاز میشود.
مجری: شما افسر رابط اطلاعاتی بودهاید. معنی افسر رابط اطلاعاتی چیست؟
مایکل: افسر رابط اطلاعاتی، عملیات را رهبری میکند. او فرمانده عملیات است.
مجری: عملیات ۱۰ سال قبل آغاز شد، نه با پیجرها بلکه با مسلح کردن بیسیمها.
مایکل: بیسیم (واکی تاکی) سلاحی درست مانند یک گلوله یا یک موشک یا یک خمپاره بود.
مجری: یعنی میتوانیم بگوییم یک بمب واکی تاکی.
مایکل: داخل باتری بیسیم یک ابزار انفجاری وجود داشت.
مجری: و این ابتکاری بود که ابزار انفجاری غیر قابل تشخیص در باتری جاساز شود؟
مایکل: بله. در اسرائیل ساخته شد.
مجری: در موساد؟
مایکل: بله.
مجری: بیسیمها داخل جلیقه یا جیب افراد نزدیک قلبشان قرار میگیرند؟
مایکل: بله.
مجری: بنابراین اسرائیل این ابزار را به حزبالله فروخت و حزبالله برای این تسلیحات پول پرداخت کرد. حزبالله ۱۶هزار دستگاه از این بیسیمها پرداخت کرد و اسرائیل بهمدت ۱۰سال بمبهای درون آنها را فعال نکرد. چطور حزبالله را متقاعد کردید که این بیسیمها را بخرد؟
مایکل: خب در واقع آنها نمیدانستند که دارند از اسرائیل خرید میکنند.
مجری: پس چهکسی به آنها فروخت یا آنها فکر میکردند از چه کسی دارند خرید میکنند؟
ما مجموعهای باورنکردنی از امکانات ایجاد شرکتهای خارجی داریم که هیچ راهی برای دنبال کردن خط آنها تا اسرائیل وجود ندارد. شرکتهای پوششی متعددی پشت سر هم فعالیت میکنند تا بر زنجیره تامین در راستای منافع ما اثر بگذارند. ما یک جهان ظاهری میسازیم و یک کارخانه تولید جهانی هستیم. ما سناریو مینویسیم، خودمان هم تهیهکننده هستیم، هم کارگردان، هم بازیگر اصلی و جهان، دولت ماست.
مجری: بیسیمها فقط در جنگ استفاده میشوند، به همین علت موساد ابزار جدیدی ساخت که نیروهای حزبالله همیشه در جیبشان داشته باشند.
گابریل: پیجر تقریبا در همه جای دنیا منسوخ شده است، اما حزبالله همچنان از آن استفاده میکند.
مجری: مامور بازنشسته دوم موساد در این مصاحبه با نام مستعار گابریل صحبت میکند. او و تیمش در سال ۲۰۲۲ شروع به توسعه فاز دوم عملیات خود کردند: پیجرهای انفجاری. او متوجه میشود که حزبالله در حال خرید پیجرها از شرکتی در تایوان است که نامش گلد آپولو است. این پیجرها خیلی صیقلی و درخشان هستند و بهطور قطع در جیب جا میشوند. شما چه کردید تا به یک بمب تغییرش دهید؟
گابریل: برای اینکه از پیجرها یک بمب بسازیم، مجبور بودیم آنها را کمی بزرگ کنیم.
مجری: برای اینکه مواد انفجاری جا شود، پیجرها باید کمی بزرگتر میشدند اما نه خیلی بزرگتر. موساد برای این کار از آدمکهای مصنوعی با دستکشهای مصنوعی پر شده استفاده کرد تا شدت انفجار این پیجرها را تست کند. این کار لازم بود تا میزان گرماژ مواد انفجاری داخل پیجرها اندازهگیری شود و پیجرها مقدار مورد نیاز مواد انفجاری را برای صدمه زدن به نیروهای حزبالله داشته باشند، در عین حال به فرد دیگری آسیب وارد نشود.
گابریل: اگر شما دکمه را فشار دهی، تنها کسی که مجروح میشود، خود تروریست است، حتی اگر زن و بچهاش کنارش باشند. او تنها کسی است که آسیب میبیند.
مجری: آیا شما برای این کار تست انجام دادید؟
گابریل: بله. ما هر چیزی را ۳ بار تا چند بار تست کردیم تا مطمئن شویم که کمترین آسیب وارد میشود.
مجری: آیا ممکن است که شما از این پیجرها بهعنوان یک ابزار ردیاب استفاده کنید؟ آیا این پیجرها قابلیت جاسوسی دارند؟
گابریل: نه. این پیجرها ماهیتا ابزار کودنی هستند و به همین علت هم مورد استفاده قرار میگیرند. تقریبا هیچراهی برای ضربه زدن به آن وجود ندارد. این وسیله تنها پیامها را دریافت میکند و البته ما هم چند گرم مواد منفجره به آن اضافه کردیم.
مجری: موساد همچنین زنگ این پیجرها را هم تست کرد تا زنگی به اندازه کافی با حالت اضطراری پیدا کند که مطمئن شود فرد آن را از جیبش بیرون میآورد. آنها همچنین تست کردند که چقدر زمان میبرد تا یک فرد به یک پیجر جواب دهد. جواب ۷ثانیه بود. اما حزبالله چطور قانع شد تا به سمت استفاده از پیجرهای بزرگتر سوئیچ کند؟
گابریل: من یادم میآید روزی که پیش مدیرمان رفتیم تا پیجر را روی میزش بگذاریم، او خشمگین بود. او به ما میگفت هیچ شانسی وجود ندارد که کسی چنین ابزار بزرگی بخرد. این پیجرها برای در جیب گذاشتن راحت نیستند و خیلی سنگین هستند. مدیرمان گفت سریع برگردید و چیز دیگری برایم بیاورید. تقریبا ۲ هفته دیگر زمان برد تا او را متقاعد کنم که این پیجرها اگرچه زشت هستند، اما کاراکتر دارد.
مجری: کاراکتر به معنی ویژگیهای اضافی است که مشتری را از طریق آگهیهای تقلبی در یوتیوب جذب میکنند، مثل ضد گردوخاک بودن، ضد آب بودن یا عمر طولانی باتری.
گابریل: ما فیلمهای تبلیغاتی و بروشورهایی ساختیم و آنها را در اینترنت گذاشتیم. این آگهی بهترین تولید در محدوده بیپر در دنیا شد.
مجری: آیا افراد دیگری غیر از نیروهای حزبالله نیز میخواستند این پیجرها را براساس آگهی شما بهصورت آنلاین بخرند؟
گابریل: بله. ما چند درخواست از خریداران بالقوه قانونی دریافت کردیم، بهطور طبیعی ما به هیچکس ارسال نکردیم. ما آنها را با ارائه قیمتهای گران از خرید منصرف کردیم.
مجری: موساد میخواست نام گلد آپولو را بر روی پیجرهایش بگذارد، به همین علت شرکتهای صوری از جمله در مجارستان ایجاد کرد تا تایوانیها را با آنها شریک کند. آیا شرکت گلد آپولو میدانست که با افرادی از موساد کار میکند؟
گابریل: گلد آپولو هیچ سرنخی از این قضیه نداشت که دارد با موساد کار میکند.
مجری: حزبالله هم اطلاعی نداشت؟
گابریل: وقتی آنها از ما خرید کردند، هیچ سرنخی نداشتند که دارند از موساد خرید میکنند. ما مثل نمایش ترومن عمل کردیم و همه چیز را در پشت صحنه تحت کنترل خودمان داشتیم. براساس تجربهیمان همه چیز از جمله بیزینسمنها، مهندسان بازاریابی و سالن نمایش بهصورت طبیعی و نرمال کار میکردند.
مجری: برای پیشبرد طرح، موساد فروشنده زن گلد آپولو را استخدام کرد که حزبالله سابق بر این با او کار میکرد. او به حزبالله اولین بسته پیشنهادی از پیجرها را شامل نسخه بهروزرسانی رایگان در سپتامبر ارائه کرد. تا سپتامبر ۲۰۲۴ حزبالله ۵هزار پیجر در جیبهایش داشت. برای اسرائیل سوال اینجا بود که چهزمانی این بمبهای پنهان را فعال کند؟ قرائنی وجود داشت که حزبالله ممکن است به این وسائل مظنون شود. بنابراین از سوی دیوید بارنیا رئیس موساد اجازه شلیک دریافت کرد. در ساعت ۳ و نیم بعد از ظهر ۱۷ سپتامبر پیجرها در سراسر لبنان شروع به زنگ زدن کردند. آنطور که من میدانم افراد دارای این پیجرها یک پیام دریافت کردند که به آنها اطلاع داد یک پیام رمزنگاری شده دارند و برای دسترسی به آن باید ۲ دکمه را همزمان با هم فشار دهند. این بدان معنا بود که پیجرها در دستشان منفجر میشد.
گابریل: این همه نکته بود.
مجری: اگر کسی ۲ دکمه را با هم فشار نمیداد، چه اتفاقی میافتاد؟
گابریل: تاثیر یکسانی میداشت، به هر حال منفجر میشد.
مجری: انفجار از اسرائیل انجام شد؟
گابریل: بله.
مجری: آنچه به دنبال انفجار پیش آمد، افراد دارای پیجر در خیابان و روی موتور آسیب دیدند و بیمارستانها پر از مجروحان شد. اندامهای پایینتنه و انگشتان دستها پاره پاره شدند، برخی نابینا شدند و شکم برخی سوراخ شد. درنهایت موساد بیسیمها را هم فعال کرد که به مدت ۱۰ سال غیر فعال نگه داشته شده بودند. ۳۰ نفر از جمله ۲ کودک کشته شدند و ۳ هزار نفر مجروح شدند.
گابریل: هدف کشتن نیروهای حزبالله نبود. اگر او زخمی میشد باید او را به بیمارستان میبردند و باید هزینه زیادی میشد. این افراد بدون دست و چشم شاهد زندهای بودند که در خیابانهای لبنان راه میرفتند و این پیام را مخابره میکردند که با ما درگیر نباش. آنها گواهی بر تفوق ما در کل منطقه خاورمیانه میشدند.
مجری: ۲ هفته بعد از انفجار پیجرها، حسن نصرالله رهبر حزبالله که به خطابههای آتشینش شناخته میشد، یک سخنرانی آرام داشت.
گابریل: اگر به چشمهایش نگاه میکردید، او شکست خورده بود. او آماده بود تا جنگ را ببازد و سربازی که به سخنرانیاش گوش میداد، یک رهبر شکستخورده میدید و این نقطه اوج جنگ بود. من نمیدانم آیا شما میدانید که وقتی ما عملیات را درست در نزدیکی پناهگاه نصرالله اجرا کردیم، چندین نفر پیام را دریافت کردند و جلوی چشمانش چندین نفر فرو افتادند.
مجری: از کجا میدانید؟
گابریل: این یک شایعه قوی است.
مجری: و در روزهای بعد نیروی هوایی اسرائیل حملات گستردهای به لبنان انجام داد و بیش از هزار نفر را کشت. در ۲۷ سپتامبر هم بمبهای متعددی به سمت پناهگاه نصرالله پرتاب شدند و او را از بین بردند. ۲ ماه بعد از حملات بیشتر اسرائیل علیه لبنان و مرگ شهروندان بیشتر، جنگ بین حزبالله و اسرائیل با یک آتشبس پایان یافت. آیا شما کاملا حزبالله را از بین بردید؟
گابریل: من فکر میکنم این یک سوال بزرگ است و صادقانه جوابش نه است. اما بعد از عملیات پیجرها، بیسیمها و سپس ارتش اسرائیل، حزبالله در موقعیت بسیار سختی قرار گرفت. هیچ زنجیره فرماندهی وجود ندارد و انگیزهای هم در میان سربازانشان باقی نمانده است.