آخرین تلاش‌های خوان کارلوس گاریدو کنار خط و برای تغییر نتیحه بازی پرسپولیس و مس رفسنجان صفحه‌ای تلخ از زندگی حرفه‌ای این سرمربی اسپانیایی بود.

به گزارش همشهری آنلاین؛ دیروز کمی بعد از غروب، زمانی که خوان کارلوس گاریدو در CIP فرودگاه امام وسایل خود را تحویل می‌داد تا با احترام خود را به محل نشستنش در هواپیما برساند، اتفاقات چند ماه گذشته مثل یک فیلم در ذهنش پلی می‌شد. او مربی کم‌تجربه‌ای نیست و از سال ۲۰۱۲ در عرصه حرفه‌ای به کار مشغول است و اتفاقاً مدت‌ها در خاورمیانه و در کشورهای شمال آفریقا نیز مشغول به کار بوده و تقریبا با خصوصیات و حال و هوای فوتبال در این قسمت از جهان کاملا آشنا است.

با این حال او با وجود تطابق ذهنی با حضور در فوتبال ایران و البته حس مثبت نسبت به زندگی در تهران نتوانست در تیم فوتبال پرسپولیس دوام بیاورد؛ تیمی که در تاریخش حمایت از سرمربی و احترام به نفر اول کادرفنی جزء سنت‌های آن محسوب می‌شود.

شاید حکم اخراج گاریدو در جایی امضا شد که در نیمه دوم دیدار پرسپولیس مقابل مس رفسنجان تعدادی از هواداران زن در ورزشگاه شهر قدس شروع به شعار علیه مدیریت باشگاه و سپس کادرفنی کردند؛ یک کار تقریباً تعجب برانگیز، آن هم در شرایطی که هواداران مرد پرسپولیس هنوز ساکت نشسته و تیم‌شان را برای حمله به مس تشویق می‌کردند.

این اتفاق در دقایقی باعث تزلزل ذهنی در میان پرسپولیسی‌ها هم شد اما در نهایت با بالا رفتن فشار پرسپولیس روی حریف این جو تا حدی فرو ریخت و کار به جایی رسید که همه در لحظات پایانی به دنبال گل مساوی و حتی برتری پرسپولیس مقابل مثل رفسنجان بودند، به خصوص که پنالتی علی علیپور در دقیقه ۷۹ وارد دروازه حامد لک شد و آنها وقت کافی برای جبران گل خورده را داشتند.

با این حال تغییرات فنی، بیرون کشیدن سروش رفیعی و ارسال‌های بلند از چپ و راست و از مرکز خط دفاعی به پشت محوطه جریمه مس رفسنجان چیزی را تغییر نداد. پرسپولیس با مشت به در بسته می‌کوبید و خوان کارلوس گاریدو که سرمای شهر قدس بدجور آزارش می‌داد، چیزی برای آن تغییر حداکثری در آستین نداشت؛ کاری که باعث بشود روند بازی به کلی تغییر پرسپولیس با یک بازگشت خیره‌کننده دوباره یک بازی دیگر در لیگ برتر را به سود خود تمام کند.
در همین لحظات بود که سروش رفیعی، هافبک باتجربه پرسپولیس و بازیکن مغصوب گاریدو در هفته‌های گذشته، نیز کنار خط آمد و در کنار او به پیش راندن تیم مشغول شد. سروش که به زبان انگلیسی آشنا است، با گاریدو درباره روش بازی در زمین هم‌فکری می‌کرد و با ترجمه صحبت‌های گاریدو به بازیکنان سعی می‌کرد چیز تازه‌ای را به بازی پرسپولیس اضافه کند اما همه این تلاش‌ها در نهایت به آن چیزی که مدنظر هواداران و البته خود سروش و کادرفنی بود، منجر نشد تا نفس‌های گاریدو در هوا یخ بزند.

او که قبل‌تر با حرکات مکرر دست و فریادهای بلند، بازیکنان را به حمله تشویق می‌کرد، این بار الکسیس گندوز را از خط دروازه به سمت جلو فرا خواند تا در ضربات ایستگاهی برتری عددی برای تیمش باشد، اما دو خروج گندوز، یک قطع توپ و یک دخالت غیر موثر در ضربه کرنر ارسالی از راست در نهایت در آخرین کرنر ضعیف ارسالی بدل به یک فاجعه و دریافت گل سوم بازی منجر شد؛ زمانی که محمد علی‌نژاد می‌رفت که بازیکنان همدسته را در آغوش بگیرد و در این سو خوان کارلوس گاریدو می‌دانست که کارش در تهران به پایان رسیده است.

دقایقی بعد، او کنفرانس مطبوعاتی را با تشر زدن به حسین کنعانی‌زادگان پشت سر گذاشته و آماده بازگشت به تهران می‌شد؛ جایی که می‌دانست باید به ترکش فکر کند. در همین زمان بود که او در مکالمه‌ای با وکیلش به او اعلام کرد که بیش از این طاقت تحمل این فشار را ندارد و اگر باشگاه به دنبال قطع همکاری با او است، پیشنهاد را قبول کند و روی شرایط جدایی با پرسپولیس به توافق برسد.

او در مسیر بازگشت نیز با خواندن اخبار با استفاده از ترنسلیت به اسپانیایی، از انتشار بعضی از اخبار بیشتر ناراحت شد و حتی در تماس با مدیر رسانه‌ای از او خواست تا در تماس با سردبیران رسانه‌ها به تصحیح آن اخبار بپردازد. در نهایت گاریدو روز گذشته در تمرین پرسپولیس نیز حضور یافت و با خداحافظی از بازیکنان لحظه‌هایی احساسی را رقم زد، در حالی که هیچکس فکر نمی‌کرد قلب این مربی اسپانیایی آنقدر برای تیم بتپد که در آخرین دقایق حضور در رختکن از ته دل گریه کند.

شاید این گریه از سر ناراحتی بابت اتفاقی بود که او می‌توانست در ایران رقم بزند و کارنامه مربی‌گری‌اش را با آن برق بیندازد. پرسپولیس یک تیم دارای پتانسیل و ظرفیت برای تکرار قهرمانی با بازیکنانی کمابیش خوب برای رقابت در لیگ ایران و آسیا بود اما کار آنطور که گاریدو می‌خواست پیش نرفت؛ کارهایی که او البته هرگز سعی نکرد روش انجام آن را تغییر بدهد و تا لحظه آخر به اصولش پایبند ماند.

حالا گاریدو یک نام سابق در باشگاه پرسپولیس و فوتبال ایران است؛ مربی‌ای که شاید آنقدرها هم بد نبود که در این زمان از فصل اخراج بشود، اما در نهایت آینده مبهم کاری او در پرسپولیس بود که پایانش را رقم زد. درست در لحظه‌ای که اعتمادها از او سلب شده و وحشت از آینده مدیران را در بر گرفته بود.

منبع: ورزش سه