تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۸۸ - ۰۹:۱۵

با دیدن آن همه پارچه‌نوشته که از ورودی محله خلیج‌فارس برای تبریک به پهلوان جوان ساکن محله تا انتهای کوچه محل سکونت او از طرف اقشار مختلف نصب شده بود، گمان اینکه کشتی‌گیر صاحب‌نام منطقه لابد حسابی به موفقیت‌هایش غره است، قوت گرفت

 اما... چه بنویسیم از فروتنی و افتاده‌حالی این جوان نام‌آور که با موفقیت‌های پی‌در پی‌اش، برای همه ما که ایرانی هستیم، در عرصه‌های جهانی ورزش، اعتبار کسب می‌کند. مطمئن شده‌ام تشک کشتی، همه غروری را که فکر می‌کردم «امیرعلی‌اکبری» کشتی‌گیر 21 ساله و پرآوازه در دنیا باید با آن دست به گریبان باشد، جذب خود کرده و از او ورزشکاری بسیار مؤدب، فروتن و پهلوان‌منش ساخته است.

 هنوز خستگی 10 ماه  اردو  برای شرکت در مسابقات جهانی کشتی فرنگی دانمارک و مبارزه با حریفان قدر از تن امیر بیرون نرفته بود که مهمان جمع صمیمی خانواده‌اش شدیم. گفت‌و‌گوی ما با او داغ‌داغ و شیرینی کسب مدال برنز توسط این کشتی‌گیر، هنوز زیر زبان جامعه ورزشی کشور است. 

  •     اولین سؤالم این است: چرا در مسابقات جهانی دانمارک طلا نگرفتید؟

یک اشتباه مدال طلای مرا از گردنم درآورد. تایم اول کشتی 3 هیچ جلو بودم و در نهایت در تایم سوم باسکه باختم.

  •    یعنی باختتان را می‌گذارید پای شانس رقیب؟

نه، می‌گذارم پای باتجربه بودنش. من 3 امتیاز جلو بودم. حریف را کاملاً می‌شناختم و برنامه‌ریزی کرده بودم. فقط کافی بود نتیجه را حفظ کنم اما حمله کردم که باز هم امتیاز بگیرم که نتیجه برعکس شد.

  •    انصافاً این شجاعتتان باعث می‌شود مدالتان با طلای خیلی‌های دیگر فرقی نداشته باشد.

 ممنون اما از این موضوع درس بزرگی گرفتم. من نتوانستم به خودم بقبولانم که فقط بایستم و دفاع کنم با اینکه از حریف جلو بودم، حالا یاد گرفته‌ام بعضی وقت‌ها فقط باید دفاع کرد. دفاع هم جزئی از ورزش است.

  •    این رقیبت تابعیت کدام کشور را دارد و اصلاً پیش از مسابقه هم برایتان جدی بود؟

مجارستانی است. باور کنید اگر 10 بار دیگر با او کشتی بگیرم، یک بار هم به او نمی‌بازم. این باختم حتماً حکمتی دارد. مدال برنز برای من یعنی سکوی پرتاب و تمرین بیشتر برای اینکه به قهرمانی‌هایم تداوم ببخشم و صد البته مغرور نشوم. 

  •   پس به چه کسی به عنوان رقیب اصلی نگاه می‌کردید؟

 حریف روس به نام «اسلام بیک‌خوش‌اف» که سال گذشته قهرمان المپیک شد. تک‌تک ثانیه‌های فیلم‌های کشتی‌اش را دیده بودم و به خوبی با شگردهایش آشنایی داشتم. البته قرعه‌کشی نشان می‌داد که فقط باید در فینال با هم کشتی بگیریم اما او هم بدشانسی آورد و با هم به مقام سوم مشترک رسیدیم،

  •    امیدوار هستید که بالاخره این حریف را شکست دهید؟

 چه جور هم، در ضمن من یک وزن آمده‌ام بالاتر یعنی از 84 کیلو به 96 کیلوگرم و هنوز قابلیت‌های بدنی‌ام آنطور که باید و شاید خود را نشان نداده‌اند. 

  •   راستی چطور کمبود امکانات در محله مانع پیشرفت‌های چشمگیرتان نشد؟

 ببینید کمبود امکانات مانع هست اما نه مانع غیرقابل عبور، فقط پیمودن راه را سخت‌تر می‌کند. من از سال 80 با تشویق برادرم کشتی را به عنوان ورزش مورد علاقه‌ام انتخاب کردم و در باشگاه خلیج‌فارس به تمرین مشغول شدم. آن زمان آزاد کار می‌کردم اما بعد از 3، 4 سال، با توجه به استیل بدنی یعنی دست‌ها و پاهای کشیده و بدن انعطاف‌پذیر فهمیدم در کشتی فرنگی زودتر پیشرفت می‌کنم. آن وقت بود که کمبود امکانات محلی مانعی سر راهم شد. 

  •   مگر باشگاهی که در آن کشتی فرنگی آموزش بدهند در محله وجود نداشت؟

نه، هنوز هم وجود ندارد. همان یک باشگاه برای آموزش کشتی آزاد هم چند وقتی است تعطیل شده. به هرحال، مجبور شدم برای تمرین و آموختن کشتی فرنگی تا شهریار بروم. الان 5 است که می‌روم و برمی‌گردم ولی خسته نشده‌ام و بعد مسافت و صرف زمان و هزینه نتوانسته مانع غیرقابل عبور پیش رویم باشد. کم‌کم راه موفقیت را هم پیدا کردم.  

  •  راه موفقیت از کجا می‌گذرد؟

از محله خلیج‌فارس تا شهریار، اما بی‌شوخی راه موفقیت در کشتی، تمرین منظم، پاک زندگی کردن، نظم در امور روزمره و حفظ نفس است.  باورتان می‌شود من 2 ـ 3 سالی می‌شود که عروسی نرفته‌ام و در مهمانی‌های خانوادگی شرکت نکرده‌ام؟ فامیل‌ها دیگر عادت کرده‌اند مرا نبینند،

  •   قبول کن این زندگی تک‌بعدی است...

بله اما برای رسیدن به موفقیت باید سخت گرفت، از خیلی چیزها چشم پوشید و حسابی زحمت کشید و به قول شما تک‌بعدی بود. می‌دانم شاید از نظر خیلی‌ها منطقی نباشد اما من حاضرم همه زندگی‌ام را وقف ورزش کنم. 

  •   مربی‌هایتان پیش‌بینی می‌کنند که قهرمانی‌هایتان تداوم دارد؟

 بله. آنها هم به دلیل سن کم من، امیدهای بسیاری دارند که امیدوارم تلاش‌ها و زحماتشان بی‌نتیجه نماند. بعد از مسابقات آسیایی که «آصم‌بیک‌اف» قزاق، نفر سوم المپیک پکن و در تورنمنت اوکراین «سالادزه» ازبک، نفر دوم المپیک را شکست دادم امیدواری‌ها بیشتر شده است.  

  •  تو چقدر برای تحقق این امیدها تلاش می‌کنید؟

 شبانه‌روز در تلاشم“

  •    شبانه‌روز یعنی شب‌ها هم نمی‌خوابید و تمرین می‌کنی؟

می‌خوابم اما در خواب هم دفاع خاک می‌روم و از خواب می‌پرم، من اهداف بزرگی در سر دارم که اجراشدنی هستند. خیالبافی نمی‌کنم. مثلاً آرزویم قهرمانی در المپیک است و الان با تمام وجود برای رسیدن به این خواسته‌ام در تلاشم. زمانی که هنوز حرفه‌ای نشده بودم پشت معدن شن و ماسه محله می‌دویدم.

 آنجا پر از معتاد بود و هست و خیلی‌ها می‌گفتند 2 روز دیگر تو هم معتاد می‌شوی. 5 سال در باشگاهی تمرین می‌کردم که 50 متر فضا داشت و کمتر کسی طاقت می‌آورد 2 دقیقه آنجا بنشیند چه برسد به تمرین. الان هم روزانه 60 کیلومتر راه تا شهریار می‌روم و برمی‌گردم برای تمرین و کلی انرژی و وقت صرف می‌کنم ولی ناامید نمی‌شوم و دست از تلاش برنمی‌دارم. دانشگاه و درس خواندن هم جای خود را دارد و برای آن هم باید وقت بگذارم. 

  •   لابد الان که در جهان بین عده زیادی کشتی‌گیر سوم شده‌اید و با قهرمانان المپیک برابری می‌کنید، بچه محل‌هایتان خیلی به خودشان می‌بالند.

 نه آنطور که شما فکر می‌کنید اما خیلی خوشحالند. آنها همیشه به من لطف داشته‌اند و دارند. همیشه برای پیروز شدنم دعا می‌کند و برای رفتن به مسابقات به استقبال و بدرقه‌ام می‌آیند. پارچه‌نوشته ‌هایی که در سرتاسر محله هر بار پس از پیروزی‌ام نصب می‌شود، کار همین جوانانی است که خیلی به آنها مدیونم.

 همان‌ها که نفس‌هایشان را حبس می‌کنند و دعا می‌خوانند تا کشتی‌ام تمام شود و بعد نماز شکر می‌خوانند. از خانواده‌ام که شرایط مطلوب را برای من مهیا می‌کنند، سپاسگزارم. از مربیانم آقایان رضایی و غلامعباسی در محله خلیج‌فارس و ناصر نوربخش و بهروز حضرتی در تیم‌ملی بی‌نهایت ممنونم که راه موفقیتم را هموار می‌کنند. از همسایه‌ها هم متشکرم که تبریک گفتن به مرا از یاد نمی‌برند. 

  •   حاضرید برای همین بچه‌محل‌هایی که می‌گویید مدیونشان هستید دوره‌های رایگان آموزش بگذارید؟

 چرا که نه. با کمال میل، فضای کافی در اختیارم بگذارند از هیچ کوششی دریغ ندارم. همین الان هم چند نفر را با خودم به تمرین می‌برم.  

  •  خودتان را بگذارید جای یکی از مسئولان رده‌بالای منطقه و ببین امثال «امیرعلی اکبری» چه توقعاتی از او دارند؟

در این محله استعدادهایی وجود دارد که اگر با تأمین امکانات و رفع نیازهای مالی حفظ شوند، قول شرف می‌دهم در میدان‌های بین‌المللی بدرخشند. تقبل قسمتی از هزینه‌های زندگی ورزشکاران حرفه‌ای که اغلب با مشکلات مالی درگیرند، آنها را به ادامه راه تشویق می‌کند.  نمره امیرعلی اکبری از نظر خودش چند است؟ به تلاشم برای موفقیت 18 می‌دهم اما به نتیجه این دوره از مسابقات 15، چون اشتباهی کردم که مدال طلایم را به برنز تبدیل کرد.   

همشهری محله - 18